احمد پنجه پور
وکیل دادگستری
دوران کارآموزی وکالت، اگر نگوییم حیاتی ترین دوره حرفه ای یک وکیل دادگستری است، قطعاً از مهم ترین روزهای عمری وکالت او است. یک فارغ التحصیل حقوق زمانی که دوره کارشناسی را به پایان می رساند و درصدد انتخاب یک شغل مرتبط با رشته خود بر می آید، شاید نزدیک ترین و منطقی ترین گزینه را پیش روی خود همین شغل وکالت بیابد.
مشاغل دیگر همچون قضاوت با این حجم روزافزون و کلاف سردرگرمی که زیادی پرونده ها برای قضات و سیستم قضایی به وجود آورده اند، گزینه ای به مراتب پیچیده و مجهول برای یک فارغ التحصیل هستند. از حکایت سردرفتری نیز باید به سرعت گذشت؛ که هیچ گاه معلوم نشد چرا به یکباره در یک سال تعداد قابل توجهی جذب نظام سردفتری شدند؛ به عبارت دیگر از حد اشباع چنان گذراندند که دیگرآزمونی در این خصوص برگزار نشد.
باری، برای فردی که دغدغه عدالت دارد و فردی که می خواهد در خیل کار روزانه و پرونده ها گرفتار نشود و توان ادامه تحصیل و فعالیت اجتماعی و نیز همچنان درصدد غنی کردن بار علمی خود باشد وکالت بهترین گزینه است.
فرد فارغ التحصیل وقتی در آزمون کارآموزی شرکت میکند و در رقابتی به واقع نفس گیر و توان فرسا موفقیت می یابد؛ تازه نام پر مسمای کارآموز را باید یدک بکشد؛ که همانگونه که مکرر، مسئولین کانون در جلسات کارآموزان برای مخاطبین بازگو می کنند، نام شایسته ای است و بر دوش کشیدن این نام، برای فردی که به تازگی وارد سیستم محاکم و مجتمع های قضایی می شود هم یک تکلیف قانونی و انضباطی است و هم جای گله و شرمساری ندارد.
کارآموز که کارآموز می شود، وظایفی دارد، همانند شرکت در جلسات کارآموزی، شرکت در جلسات محاکم دادگستری، تهیه و کتابت تحقیق، شرکت و حضور منظم در دفاتر وکلای سرپرست و نهایتاً به اطلاع رسانیدن و تحت نظر قرار دادن پرونده های شخصی زیر نظر وکلای سرپرست.
از سوی دیگر برای اولین بار با اداره و نهاد پیچیده ای به نام دارایی آشنا می شود و پرونده مالیاتی باز می کند. از سوی دیگر با صندوق حمایت وکلا آشنا می شود و وظایف و تکالیف مالی در قبال صندوق دارد و از همه مهمتر باید با ساختار اداری خود کانون های وکلا آشنا و مرتبط باشد.
کارآموز جدای از اینکه چه پیش فرضی از دنیای وکالت (پیش فرض منطقی و واقعی و یا خیالپردازانه) برای خود در ذهن تداعی کرده باشد؛ با وظایف و محیطی روبه رو است که هیچ سابقه قبلی از آن ندارد و هر لحظه نیز ممکن است در دام یک اشتباه و خطا بیفتد. اشتباه او ممکن است ما به ازای مالی برای او داشته باشد (مثلا نداند که هر سه ماه بایستی اقساط صندوق حمایت را بپردازد و مشمول جریمه های سنگین شود) و یا ما به ازای انضباطی، که در این حالت نیز دادسرای کانون او را به دلیل ناآگاهی از قوانین مبری از تخلف به وقوع پیوسته نمی داند.
لذا در این خصوص اولین سوالی که به ذهن متبادر می شود این است که کانون های وکلا تا چه اندازه کارآموزان را آموزش می دهند؟ آیا آموزش کارآموزان از اصلی ترین وظایف کانون ها نیست؟
دوم اینکه کانون ها تا چه اندازه کارآموزان را که غالباً جوان و تازه کار و به دنبال حداقل کسب و منفعت مادی هستند پوشش می دهند؟ بسیاری از کارآموزان همچنان در این دوره، دانشجوی دوره های تکمیلی باقی می مانند و همانند یک کارمند که هر روز در محیط کار باشند، نیستند تا چشمشان به حقوق کم یا زیاد آخر ماه باشد. که اساساً محیط وکالت با هر شغل دیگری کاملا متفاوت و منفک است و یک وکیل هرچند دغدغه حمایت از حقوق موکل خود را داشته باشد و تمام تلاش خود را در زمینه عدالت و حفظ قانون به کار بندد نمی تواند مدعی شود که نگاه مادی و درآمدی به این شغل ندارد. چرا که وکیل هم همانند هر فرد دیگری در آماج مشکلات اقتصادی و اجتماعی محیط پیرامون خویش است. چه بسا با اضطراب کاری بیشتر!
پس پرسش دیگر این است که کانون ها تا چه مقدار به این نیاز حیاتی اعضای خود که وظایف خویش را نیز در قبال پذیرفته شدن در کانون انجام می دهند پاسخ می دهند و تا چه میزان آنها را زیر چتر و پوشش حمایتی خود قرار می دهد؟
بگذریم از اینکه بارها شاهد بوده ایم دوستان خود ما در این دوره با چه مشکلات اقتصادی و مالی روبه رو شده و در نهایت به جبر زمانه و مشکلات و مصائب اقتصادی کشور راه خود را از راه کانون جدا کرده اند و در نهایت تنها وقتی به کانون سری می زنند و از احوال کانون می پرسند که کانون آنها را ملزم به حضور کرده است مثل آبان ماه ها و برای تمدید پروانه وکالت.
مشکلات کارآموزان و وکلای جوان بی شمار است. هم وکلای سرپرست از این قصه باخبرند و هم اعضای محترم هیئت مدیره. باید راهی اندیشید نه از سر هیجان و ذوق زدگی بلکه از سر منطق و مطابق با اصول. باید کاری کرد کارستان و کارآموز را از همین بدو امر دوست دار و محب کانون ها کرد، نه اینکه مثل غالب همکاران بیگانه با کانون.
در همین راستا تشکل جامعه وکلای پیشرو که دغدغه مشکلات و مصائب کارآموزان و وکلای جوان را همیشه و پیوسته داشته است، قصد دارد در یکشنبه این هفته جلسه ای را با حضور اعضای محترم هیئت مدیره برگزار کند. به نظر بنده این بهترین فرصت برای کارآموزان و همکاران جوان است که دیدگاه ها و نظرات خود را به اطلاع مسئولین کانون برسانند و از طرف دیگر نیز مسئولین نیز می توانند نقطه نظرات خود را در این خصوص بیان کنند.
سخن ناگفته چه بسیار و عمل چه کم. پس منتظر همه دوستان می مانیم و امیدواریم این نیاز به حق و منطقی همکاران جوان هر چه سریعتر پاسخی در خور و شایسته یابد و راهی باز شود تا دغدغه مادی و معنوی کارآموز همانند دغدغه استقلال کانون برای همگان اولی و مهم و اساسی در نظر گرفته شود.
(این مقاله همچنین در هفته نامه نقش نو شماره 25 درج شده است)