• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • انسان شناسی حقوقی رویکردی نو، بر طرح های بین المللی


      نرگس یوسفی

      مقدمه: در قرن نوزدهم و بیستم رشد علوم اجتماعی بصورت چشم گیری گسترش یافت و بخش قابل توجهی از سیاست های ملی , نهادها , جریانها و الگوهای رفتاری مورد بررسی قرار گرفت و از حوزه های متفاوت علوم اجتماعی نظیر جامعه شناسی و انسان شناسی تاثیر پذیرفت .این تاثیر پذیری از طریق گرایش های قومی پیش میرفت که فراتر از مرزهای ملی قرار داشتند و به سوی جهانی شدن اقتصاد و فرا ملی گردانیدن علوم و فرهنگ ها جلو میرفتند . در این شرایط یک نیاز واقعی برای گسترش انواع تحقیقات علوم اجتماعی که اولویت خاصی به طرح های تحقیقاتی تطبیقی در سطح بین المللی بدهند , وجود داشت تا توسط ان بتوان برای تولید دانش جدید اجتماعی و حل مشکلات بین المللی بهره جست .
      ریشه نخستین تحقیقات و پژوهش های مربوط به دفاع از مردمان بومی که درحال نابودی بودند و حقوقشان نادیده گرفته میشد را میتوان در علم انسان شناسی یافت همینطور نخستین ارتباطات سازمان های بین المللی (1970) با یک زیر رشته علوم اجتماعی در علم انسان شناسی تحقق میابد , انسان شناسان اولین گروههایی بودند که از طرف سازمان ملل تعیین شدند تا در مورد مردمان بومی در حال نابودی تحقیق نمایند.
      انسان شناسی حقوقی از اواخر سده نوزدهم شکل گرفت در درجه اول تحت تاثیر مکتب تحول گرایی حقوقی و در درجه دوم تحت تاثیر جریان کارکرگرایی حقوقی بودند از 1950 تکثر گرایی حقوقی با انتقاد از کارکردگرایی حقوقی مطرح گردید و پس از جنگ جهانی دوم مشخصا از سال 1960 مباحث انسان شناسی حقوق بشر از چند زاویه مطرح گردید .
      از مهمترین موضوعات مورد بررسی انسان شناسان کارهای پژوهشی تحت عنوان مکتب نسل کشی بود که در امریکای جنوبی و اقیانوسیه در 1971 توسط گروهی انسان شناس که برای تحقیق و دفاع از بومیان در حال انقراض شروع به فعالیت نموده بودند انجام گرفت . پس از ان در دوره مدرن و با تشکیل دولت – ملت ها و طرح مساله اقلیت ها انسان شناسان در جهت دفاع از انها تحقیقات فراوانی انجام دادند.مساله مهاجران هم یکی دیگر از مباحث مورد بحث و بررسی انسان شناسان است , ایشان برای حفظ هویت های قومی مردمی که مهاجرت می نمایند تلاش نمودند. همچنین به بررسی راهکارهایی پرداختند که بتوان توسط انها در جوامعی که چند نژادی – چند زبانی – چند دینی هستند به فصل مشترکی رسید .)مورن ادگار ، انسانیت انسان)
      نقدهای بسیاری از جانب انسان شناسان نسبت به برنامه ها و طرح های سازمانهای بین المللی وجود دارد , همچنین این سازمانها امروزه به این نتیجه رسیده اند که بدون در نظر گرفتن مدیریت موثر اجتماعی طرح هایشان در بلند مدت قابل اجرا نیست . در سال 1994 یونسکو (سازمان اموزشی علمی فرهنگی ملل متحد) برنامه مدیریت تحولات اجتماعی را ایجاد کرد که هدف ان سهیم ساختن تحقیقات علوم اجتماعی در حل چالش های قرن بیستم و یکم است این برنامه حدود 25 شبکه تحقیقاتی منطقه و بین المللی دارد و طرح های بلند مدت خود را در چند حوزه پی میگیرد .مثلا برنامه most کمیته های رابط در بین 55 کشور است که فعالیت انها متمرکز بر توسعه فعالیت های مرتبط با برنامه های یونسکو است . سیاست گذاران و نهادهای مختلف غیر دولتی و مردمی در شبکه های most مشارکت دارند , یکی از حوزه های اصلی این برنامه انتقال تحقیقات و پژوهش ها و نظرات انسان شناسان و جامعه شناسان به سیاست گذاران است .
      از جمله اصلی ترین حوزه های مشارکت انسان شناسان با طرح های بین المللی , کار برروی جوامع چند قومی و چند فرهنگی است فعالیت انسان شناسان برای حفظ تنوعات قومی – فرهنگی همچنین مبارزه انها با همگون سازی و استانداردسازی از جمله این موارد است .از دیگر حوزه های مورد تاکید طرح های پژوهشی انسان شناسان مساله مهاجرت و مهاجرت های بین المللی است که در این زمینه یونسکو فعالیت هایی را درحوزه حراست از حقوق مهاجرین با حفظ تنوع فرهنگی و قومی انها به عمل اورده .
      از مهمترین فعالیت های انسان شناسان دفاع از مردمان بومی و دست اوردهایشان در مقابل حکومت و مراکز قدرت است , براین اساس انسان شناسان در ساخت و ارتقا اصول حاکمیت دموکراتیک در جوامع چند فرهنگی چندقومی و حفظ عناصر هویتی در مقابل دولت مرکزی تلاش میکنند ازجمله نتایج این تلاش ها اجرای طرح های پژوهشی نظیر مدیریت جوامع چند قومی و چند فرهنگی در امریکای لاتین – مهاجرت و چند فرهنگی در پاکستان – همچنین طرح پژوهش هایی در کشورهای عربی است .در شهرها نیز پروژه های مدیریت تحولات اجتماعی – زیست محیطی , مدیریت محلی و منطقه ای تحولات اقتصادی مورد بحث است .
      محور دیگر این برنامه ها که نیاز به مدیریت موثر اجتماعی دارد, و درگیری مستقیم انسان شناسان و جامعه شناسان را میطلبد , فقرزدایی در جوامع محروم است , براین اساس انسان شناسان طرح های اکتشافی در کشورهای مختلف را به منظور تحلیل مفهومی فقر و روش های تقلیل ان به اجرا گذارده اند ( نظیر طرح های کاهش فقر از طریق تقویت امنیت انسانی ).
      از طرح های دیگری که انسان شناسان در ان توانستند تاثیر گذار باشند هدایت اخلاقی جهانی و حفظ ارزشها اصول و هنجارهای مشترک اخلاقی برای مدیریت پیشرفت های علمی و توسعه فن اوری بود . اقدام یونسکو در این زمینه و در جهت پژوهش های انسان شناسانه بیانگر نگرانی ذهنی بود که این پیشرفت ها را از طریق یک تامل اخلاقی با توجه به ریشه های انها در میراث فرهنگی – حقوقی – فلسفی – مذهبی جوامع متفاوت انسانی در مسیر درست قرار دهد . برنامه اخلاق زیستی (Bioethic) یونسکو که از سال 1970 اغاز شد از 1993 تبدیل به یکی از حوزه های اولویت دار این سازمان شد . یونسکو از طریق این برنامه موضوعات مربوط به نظام اخلاقی – حقوقی – اجتماعی را که از طریق پیشرفت های علمی مورد چالش قرار گرفته اند مشخص میکند . کمیته بین المللی اخلاق زیستی یونسکو شامل 26 کارشناس و همچنین کمیته بین الدول است که از 36 دولت عضو تشکیل شده است , این کمیته ارگانی بین المللی است که توصیه های لازم را به دولت ها در حوزه های مربوط به اخلاق زیستی ارایه می دهد .(کمیته بین المللی اخلاق زیستی یونسکو1970).
      بارزترین تاثیر انسان شناسی در حوزه اخلاق علمی و فناوری اعتراض به پیشرفت های بیوتکنولوژی بخصوص ازمایشات گسترده در حوزه ژنتیک بود , انسان شناسان یافته های ژنتیکی را از جمله مهمترین اطلاعاتی میدانند که با تسلط دولت ها و حکومت ها فجایع جبران ناپذیری را به بار می اورند , بنابراین در این قلمرو تدوین توصیه ها برای تصمیم گیران جهت اجبار طراحی برای اصول اخلاقی , تهیه ابزارها, و ایجاد هنجارهای حقوقی نتایج شگفت انگیزی چون اعلامیه ژنوم انسانی و حقوق بشر در سال1997 و اعلامیه بین المللی در مورد داده های ژنتیک انسانی در سال 2003 را به دنبال داشت .(برنامه اخلاق علمی و فناوری یونسکو).
      اعلامیه جهانی ژنوم انسانی و حقوق بشر که بنا برپیشنهاد یونسکو توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در 1998 به تصویب رسید شامل 25 بند در مورد حقوق اشخاص وابسته – شرایط انجام فعالیت های علمی – همبستگی وهمکاری بین المللی است .همچنین بیانیه بین المللی در مورد داده های ژنتیک انسانی در مورد مشکلات و راهکارهای بنیادی مربوط به محرمانه بودن داده ها , ترویج و کاربرد اصول اخلاقی در داده های ژنتیکی و افکار عمومی است .
      از دیگر زمینه های مورد توجه و بررسی انسان شناسی که امروزه به بحرانی جهانی بدل شده است بررسی بیماری ایدز می باشد این بیماری بیشتر از اینکه مساله ای بیولوژیک باشد در اکثر کشورها به عنوان یک بحران و مساله اجتماعی مطرح است .انسان شناسان از جمله گروه هایی هستند که تلاش دارند برنامه ها و پروژه های متعدد بین فرهنگی و بین المللی را در مورد اشنایی با این بیماری و همچنین ایجاد زمینه های مساعد برای ورود این بیماران به محیط اجتماعی و زندگی عادی را فراهم نمایند.
      اعلامیه جهانی حقوق بشر یکی از مهمترین برنامه ها و پروژه های مورد نظر انسان شناسان میباشد , نقد انسان شناسان به فرایند تدوین این اعلامیه و بیانیه های مرتبط با ان , به نادیده گرفتن وجود تنوع در شیوه زندگی در جوامع متفاوت است .سالهاست که انسان شناسان در سراسر جهان به جمع اوری اطلاعات در خصوص شیوه زندگی , امرار معاش, روابط خانوادگی , روابط اجتماعی در جوامع گوناگون پرداخته اند , از نظر ایشان مطالعه و بررسی ویژگیهای روانی و فرهنگی انسان در طراحی یک اعلامیه جهانی حقوق بشری نقش اساسی دارد . تلاش برای تدوین اصول ثابتی که ناشی از یک فرهنگ باشد قابلیت اجرای اعلامیه حقوقی و حفظ غنای محتوای ان را کاهش میدهد.
      تنها زمانی که بیانیه حقوق بشر در برگیرنده سنت های افراد مورد خطاب خود باشد می تواند حقوق و وظایف گروه ها را تعریف نمایند و مبنایی استوار از اگاهی و تقویت گفتگوی بین فرهنگی را ایجاد کند.
      در سال 1948 اعلامیه جهانی حقوق بشر با رای مثبت 48 کشور تصویب شد وحتی با رای منفی هیچ کشوری روبرو نگردید با این حال انچنان که پیداست نمی توانیم ادعا کنیم بیشتر کشورهای جهان ان را پذیرفته اند و اجرا میکنند , پس از سالهای 50-60 بیشتر انسان شناسان ساختارگرا جهان شمولی اعلامیه های حقوق بشر را مورد اعتراض قرار دادند ازمهمترین نمایندگان این گرایش میشل الیو است (بنیانگذا ر ازمایشگاه حقوقی سوربن) .
      انسان شناسان اعتقاد دارند اعلامیه های جهانی حقوق بشر جهان شمول نیستند زیرا لازمه جهان شمولی این است که باید حقوق همه ملت ها مورد توجه قرار گیرند و یا فصل مشترک همه نظام های حقوقی اخذ گردد. به عنوان مثال مبنای اعلامیه های اواخر سده هجده و اوایل سده نوزدهم یا حتی اعلامیه جهانی 1948 "فردگرایی "است , فردگرایی به هیچوجه با فرهنگ و روابط اجتماعی کشورهای غیر غربی همخوانی ندارد .
      بسیاری از انسان شناسان اعتقاد دارند حقوق بشر جهانی مساله ای ناگوار است , زیرا معناهایی که دریک فرهنگ خاص ایجاد می گردد در فرهنگ های دیگر وجود ندارد , با اعلامیه های حقوق بشری ما تنها به نقطه ثقلی نزدیک میگردیم که ارزش های فرهنگی چند کشور مسلط می باشند .
      نتیجه گیری :
      حقوق بشر حقوقی است که زیستن نوع بشر بر پایه ان استوار می گردد و به معنای حقوقی ,انسانها صرفا به دلیل انسان بودن از ان برخوردارند , نیاز امروز ما ساخت بنیان های استوار و پشتوانه منطقی برای ارزش های فراگیر و جهان شمول ناشی از تمام فرهنگ ها و کشورهای عضو سازمان ملل می باشد .
      انسان شناسان از مهمترین گروه های اجتماعی هستند که خود را ملزم به احترام نسبت به همه قومیت ها می نمایند , از نظر ایشان اقوام و فرهنگ ها دارای ارزش های برابر هستند , با توجه به طرح ها و پژوهش های بین المللی و جهانی امروز ما , نقش علمای اجتماعی بیش از هرزمان دیگر برای جلوگیری از فجایع انسانی و رساندن دولت ها و ملت ها به تفاهم و تقویت گفتگوی بین فرهنگی احساس میشود .
      با توجه به پیشینه علمی انسان شناسی و ورود انسان شناسان به عمیق ترین لایه های فرهنگ های مختلف نسبت به دیگر شاخه های علوم اجتماعی بنظر می رسد بیش از هر علمی انسان شناسان توانایی ارایه راه کارهای موثر برای برنامه های بین المللی را دارند.
      وب سایت وزین انسان شناسی و فرهنگ

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft