• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • با چه معیاری پای صندوق رای برویم ؟

      حسین عسکری راد - وکیل دادگستری

      هر دو سال یکبار انتخابات هیئت مدیره کانون وکلای دادگستری برگزار میگردد و از دو سه ماه قبل از آن فعالیتهای انتخاباتی و شناساندن داوطلبان بصورت انفرادی یا گروهی ، جنب و جوشی ایجاد مینماید. و پس از انتخابات ، هیئت مدیره انتخابی جدید با هر ترکیبی اسیر روزمرگی و بسان ادارات دولتی به انجام متداول وظایف قانونی خود می نشیند و با پایان دوره بدون ممیزی عملکرد و یا پاسخگوئی مناسب خاتمه دوره خود را به نظاره می نشیند و این دور ناخوشایند دوباره تکراری خسته کننده به خود میگیرد و به قول شاملو ، همچنان دوره میکنیم شب را و روز را هنوز را. و امید که همه ما به این وفاق عام برسیم که نهضت گریز از روزمرگی را ملکه رفتار مدیریتی کنیم.
      تا کنون آسیب شناسی مناسبی نیز در اینخصوص از سوی هیچکدام از مدعیان بعمل نیامده است. که چرا تحول اصولی در نظام مدیریت کانون رخ نمیدهد . ودر بهترین حالت به عادت مالوف همه ما که در هر پدیده ای نامیمون همه عوامل را دخیل و مقصر میدانیم به جز خودمان ، از ابر وباد و مه و خورشید و فلک در ناکامی ما موثرند اما خود بی گناه و معصوم و مظلوم همیشگی هستیم. در اینجا نیز حداقل ما مدعیان مقصر نیستیم.
      گاه شمشیر داموکلس لایحه جامع وکالت و گاه نظارت دادگاه عالی انتظامی قضات و گاه قانون تعیین وظایف کانون ، عمده ترین عواملی هستند که در زدودن اتهام نا بخشودنی ناکامی و ناتوانی در اداره مطلوب کانون و استیصال در تحول و نوگرائی در نظام اداره و انجام بهینه وظایف ، به دادمان میرسند غافل از آنکه هنر مدیریت آن است که با فرض وجود شرایط نامساعد و موانع ، به انجام بهینه وظایف همت گماریم و اگر منتظر ارتفاع موانع باشیم دیگر نقش و تدبیر مدیریتی ما ارزشی نخواهد داشت:
      مرد آن است که در کشاکش دهر                                             سنگ زیرین آسیاب باشد.
      عواملی که ناتوانی هیئت مدیره ها را موجب میشود متعددند اما از آنجا که توفیقات هیئت مدیره نیز مانند شغل وکالت کاملاً قائم به شخصیت وکیل و مدیر است نگارنده مترصد است با بررسی ادعاهائی که از سوی داوطلبان یا تشکل های وکلا به عنوان معیار بالا دستی مطرح میشود ، بررسی نموده ، معیار مناسبی را جهت انتخاب اعضای هیئت مدیره در پیش روی انتخاب کنندگان بگذارد تا شاید بتوان در راهی  گام نهاد که کانون را از تکرار روزمرگی نجات داد و به یک سازمان پویا و وزین آنگونه که شایسته آن است مبدل نمود.
      فعلاً یکی از ادعاهائی که مطرح میشود اینکه دانشگاهیان بر هیئت مدیره مسلط شده اند بدلیل اینکه تجارب عملی در برخورد با محاکم کمتر دارند و یا در مراجعه به محاکم اغلب با دانشجویان خود مواجه میشوند و صعوبت کار وکالت را کمتر حس نموده ، برخوردهای تحقیرآمیز برخی از محاکم را کمتر مشاهده میکنند قادر به درک مشکلات وکلا نمی باشند و شیوه های اعمال مدیریت ایشان پاسخگوی نیازهای وکلا نیست و این وضعیت امکان انعکاس مشکلات عملی را به مقامات موثر قضائی کاهش میدهد .در طرف مقابل نیز این دعوی حکمفرماست که وکلای اصطلاحاً کیف بدست و غیر دانشگاهی ،برخوردهای سنتی با پدیده های حاکم بر حرفه وکالت مینمایند ، بعضاً دانش اکادمیک مکفی در خصوص موضوعات ندارند و شیوهای کدخدامنشی را ابزار اعمال مدیریت قرار میدهند و البته هر دو  طیف از اینکه طرف مقابل گروه گرائی مینماید و دوستان و یاران هم گروهی خود را در نهادهای داخلی کانون منصوب مینمایند اشتراک نظر دارند.
      در فعالیتهای انتخاباتی نیز برخی داوطلبان با بیان و شمارش فعالیتهای علمی و معرفی کتب و مقالات خود در صدد جذب ارای بیشتر هستند ، برخی دیگر متکی به وکالت حرفه ای بوده که مدعی اند سالها کیف بدست راه پله های دادگستری را بالا و پائین نموده ، گروهی خود را دارای سوابق دولتی معرفی مینماید و با این داعیه وعده ارتقای جایگاه کانون را در وابستگی دولتی معرفی و ارتباط و الفت خود با مقامات و مدیران و نهادهای دولتی را ابزار تبلیغاتی خود قرار میدهند.
      گروهی نیز با تبری از وابستگی به دولت ، ماهیت کانون وکلا را در فهم خود از استقلال آن جستجو نموده و تا جائی پیش میروند که خود را به شخصیت های سیاسی و جنجالی و مطبوعاتی و اصولاً زاویه دار معرفی مینمایند.
      اما براستی کدام یک از رویکردهای فوق میتواند در خدمت جامعه وکالت باشد .
      آیا استقلال کانون با همگرائی با سایر نهادهای قضائی تامین میشود یا دروا گرائی از آنها؟ آیا استقلال کانون بمعنی تقابل و واگرائی است ؟!! آیا کانون وکلا یک جزیره از مملکت است یا یکی از بلاد آن است ؟
      مگر میشود ضرورت توانائی علمی و اکادمیک یک وکیل را نفی کرد ! وکالت از جمله مشاغلی است که ابزار آن استفاده از دیالوگ علمی و خلاقیت در فهم حقوق و تاسیسات حقوقی است و در این مهم هر چه توانائی ذهنی و تئوریک وکیل بیشتر باشد او را در حرفه وکالت و سپس در اعمال مدیریت موفق تر می نماید.
      اما نباید دچار اشتباه شویم ، اکادمیسین های صرف ، توفیق چندانی در عرصه دفاع در محاکم و چگونگی طرح و تعقیب دعاوی نداشته اند و چه بسیار استادان که از احقاق حقوق شخصی خود در مراجع قضائی درمانده اند و به وکیل حرفه ای متوسل شده اند.
      در روی دیگر سکه آیا آنانکه سالیان سال کیف بدست راه پله های مجتمع های قضائی را بالا و پائین رفته اند لزوما ، توان اداره بهینه کانون را دارند ؟ آیا وکالت را بدون داشتن اندیشه های مشعشانه و خلاقیت در رهیافت عدالت جویانه قوانین میتوان پیش برد ، آنانکه با تکیه بر روش های غیر حرفه ای حتی توفیقاتی هم در عرصه وکالت داشته اند میتوانند سکانداران مناسبی برای اداره یک نهاد با سابقه مدنی و حرفه ای باشند؟
      آیا اشخاصی که در سیاست ید طولائی دارند و گاه در موضع افراطی دولتی و گاه در مواضع افراطی غیر دولتی  گام در سیاست گذاشته اند شایسته اعتمادند تا با سپردن کانون به ید پر ادعای ایشان ، کانون قدم در راه بی برگشت بگذارد یا دوستانی که توانائیهای ورزشی را سرلوحه تبلیغات خود قرار میدهند همه این توانائی ها  به تنهائی هرچند بسیار ارزشمند اما کافی برای تصدی عضویت در هیئت مدیره نیست
      اینجانب با تجربه ای که در سابقه عضویت در هیئت مدیره و سایر تجاربی که در ارگانهای کانون دارم دیدگاه خود را بر بستر این تجربیات بیان میدارم تا جوانتران را به معیارهای مقایسه در گزینش اعضای هیئت مدیره به اندیشه و قضاوت دعوت نمایم.
      واقعیت این است که هیچیک از داعیه های پیش گفته به تنهائی نمیتوانند عضوی از اعضای هیئت مدیره را در پیشبرد اهداف مدیریتی و وظایف قانونی کانون کارا نماید و تجمع شرایط زیرین یقیناً باید معیار انتخاب باشد. لذا تقدم و تاخر در بیان شرایط لزوماً بمعنی اولویت داشتن معیارهای مقدم نیست .
      1- تخصیص وقت کافی جهت حضور در کانون ، یکی از شرایط مهم جهت انجام وظایف مدیریتی است . اگر شرط شود که اعضای هیئت مدیره و یا حداقل اعضای هیئت رئیسه در دوره مدیریت از پذیرش کار وکالت معذور شوند پر گزافه نگفته ایم .کانون وکلا با داشتن هزاران عضو نیاز به تولید اندیشه و کار در کیفیت مدیریت دارد حضور نامنظم و ناقص صرفاً در جلسات هیئت مدیره ، براستی نقض حق وکلا و میثاق شکنی آشکاری است که برخی با تلاش وصف ناپذیر رای وکلا را اخذ اما در انجام وظیفه سهل انگاری مینمایند.
      بنابراین آنانی را که انتخاب مینمائیم باید اطمینان داشته باشیم در دوره عضویت هیئت مدیره ، الویت اول حرفه ای ایشان حضور در کانون و انجام وظایف مربوط به مدیریت است و محدود به حضور در جلسات هیئت مدیره نمی شود ، طیف گسترده ای از فعالیتها و کارکردهاست که جای بحث آن در این مقال نیست ولی آن اندازه وسیع هست که روزانه مشغله فکری و عملی اعضای هیئت مدیره دلسوز را بپوشاند. تخصیص صرفاً اوقات فراغت به حضور در کانون ، نقض عهد آشکار عضو هیئت مدیره است و کاش ساعات حضور اعضای هیئت مدیره در جلسات هیئت مدیره ، تاخیرات و غیبت ها و دیر آمدن ها و زود رفتن های برخی از ایشان در معرض دید وکلا قرار گیرد تا خادمین وکلا مورد شناسائی قرار گیرند.این موضوع بقدری آشکار است که بعضی از اعضا هنگامی که افتخار حضور در جلسه را میدهند ، این مفهوم متبادر به ذهن میگردد که آن همکار محترم امروز با حضور خود میخواهد از کدام پرونده یا شخص دفاع کند. البته این دفاعیات مصداقاً مربوط به صدور پروانه برای قضات بازنشسته یا کارمندان مشمول بند دال و یا مربوط به نقل و انتقالات است . لاجرم باید شخصی را انتخاب کنیم که حقوق انانی را که نمیشناسیم و دسترسی به ما ندارند برایشان به همان اندازه اهمیت داشته باشد که انانیکه میشناسیم و استحقاق حمایت ما را دارند زیرا که گروه اول تنها گناهشان این است که با عضو هیئت مدیره آشنائی قبلی ندارند.
      2- داشتن نگاه مدیریتی و برنامه عملی جهت ارتقا و توسعه مطلوب کانون دیگر خصیصه لازم در عضو هیئت مدیره است  . با همین قوانین فعلی و با شرح فعلی وظایف کانون ، میتوان دارای برنامه بود . از برخی شعارهای توخالی عقب نشست و رویکردهای عملی جهت وزانت بیشتر کانون و شان و جایگاه وکالت در جامعه و ترویج فرهنگ استفاده از وکیل قبل از بروز دعاوی ، تعامل کارکردی با قوه قضائیه ، مجریه و مقننه همت گماشت و برنامه های آموزشی وکلا و کارآموزان را از حیطه تیول و شهوت منیت ها خارج نمود.
      کانون باید تجارب خود در بهبود اداره محاکم و روشهای رسیدگی بعنوان ارباب رجوع حرفه ای و متخصص و ناظر مدنی را در اختیار قوه قضائیه قرار دهد و پیشنهادات سازنده خود را در مبارزه با ناهنجاری های موجود در برخی از دادگاهها و دادسراها در اختیار مدیران ارشد و میانی دادگستری قرار داده و خود را ذینفع در ارتفاع نقایص نظام دادرسی بداند و این مهم عملی نیست مگر با بینش یک وکیل حرفه ای که نگاه جامعه شناسانه و عدالت جویانه در روند دادرسی داشته ، کاستی های موجود در آن که رنج وکلا را نیز به همراه دارد رصد نموده و صاحب اندیشه و نظر در این خصوص باشد و در زدودن کاستی های موجود در کانون و جامعه وکالت بدون تعصب گام بردارد.
      کانون وکلا میتواند با داشتن برنامه های مهندسی شده برای وکیل خانواده که شعار رئیس قوه قضائیه نیز بود به درون جامعه برود . با ارائه برنامه هائی برای تخصصی شدن وکالت ، توسعه موسسات حقوقی ، ایجاد اشتغال برای وکلا و کارآموزان ، برای جذب و تربیت لشکر عظیم فارغ التحصیلان بیکار رشته حقوق طرح ایده و راه حل برای آینده رو به توسعه ایران که ضرورت حضور سرمایه گذاران خارجی و الحاق به سازمان تجارت جهانی و نتیجتاً ضرورت همکاری وکلای ایرانی با وکلای خارجی را موجب میشود همگرائی مطلوبی با قوای رسمی کشور ایجاد نماید . نشستن در جزیره استقلال و خرامیدن در پرونده های صدور و انتقال هر روز بیشتر ما را ایزوله میکند
      3- بی نیازی ، هم در بعد مالی و هم بلحاظ مناعت طبع از دیگر ویژگیهای عضو هیئت مدیره است که شاید بیانش کراهت داشته باشد  که از قدیم گفته اند :
      آنکه شیران را کند روبه  مزاج                                    احتیاج است احتیاج است احتیاج
      از نظر تاریخی ، وکالت حرفه کسانی بوده است که بلحاظ اشراف بر واقعیتهای پیرامون عدالت منقوض ، داوطلبانه و بدون دریافت حق الزحمه ، بدفاع از مظلوم برمیخواسته اند و در دفاع از قربانی داد سخن سر میدادند و با استفاده از دانش خود و اطلاعات پیرامون واقعه و سخنوری که هنر ذاتی ایشان بود ، احقاق حق میکردند و بلحاظ جامعه شناختی حرفه آزاد مردان ،آزاد اندیشان بوده که مناعت ، قناعت و بی نیازی مالی زیور طبعشان بوده است . البته امروزه وکالت در تمام دنیا ، تبدیل به یک شغل شده است که شاغل آن از این طریق ارتزاق مینماید . البته نفس این وضع ضد ارزش محسوب نمیشود. آنچه که ضد ارزش است اینکه شخصی بواسطه عضویت در هیات مدیره برای خود کسب وزانت نموده و کانون را نردبان نامشروعی برای دستیابی به موکلین بیشتر و بهتر نموده و بدتر از آن در مراجعه به محاکم، عضویت در هیئت مدیره را ابزاری برای توجه بیشتر به خود بسازد.
      واقعیت این است که نهاد مدنی مانند کانون که متولی حق دفاع و مدافع جدی حاکمیت بهینه قانون در کشور است بقدری سرافراز است که نمیتوان گفت عضو هیئت مدیره به شانیت آن بیافزاید اما این انتظار کاملاً طبیعی است که داوطلبان نباید در انگیزه عضویت در هیئت مدیره ، وزانت کانون را دستمایه توسعه فعالیت حرفه ای خود قرار دهند و به همین دلیل اینجانب اصرار دارم اعضا در دوره مدیریت از قبول وکالت خودداری کنند تا بیشتر و بهتر به وظایف مدیریتی خود برسند.
      4- استقلال رای دیگر خصوصیت عضو هیئت مدیره باید باشد.
      متاسفانه برخوردهای گروهی بعضاً مانع شکوفائی خصلت استقلال در برخی اعضای هیئت مدیره است و حتی بعضی از بزرگانی که تصورش هم به ذهن ثقیل می نماید گاه در جلسات هیئت مدیره دستشان بعد از دست مراد خود و به تبع آن بالا میرود . این شگفت به هیچ وجه قابل توجیه نیست . فعالیت های گروهی در میان وکلا امر مذموی نیست اما در هیئت مدیره باید کانونی اندیشید نه گروهی . مستقل اندیشید نه در تابعیت از گروه و دسته ، رابطه مرید و مراد باید درهم شکسته شود.
      5- دیگر صنعتی که باید در عضو هیئت مدیره سراغ بگیریم ، خصیصه هنر مدیریت است.
      براستی رهبری و مدیریت نیز قبل از آنکه از کتاب و کلاس و مشق و مدرسه درآید ، یک خصیصه خدادای است که در وجود بعضی ها نهفته است و البته با تجربه و دانش به تکامل می نشیند . چه بسیار افراد مدرسه نرفته که مدیریت یک قبیله و طایفه را بعهده داشته و به خوبی آنرا رهبری میکنند و در نقطه مقابل چه دانشمندانی که خارج از حوزه تخصص علمی خود ، هنر دیگری نداشته اند و در اداره امور یومیه زندگی شخصی خود نیز ناتوان بوده اند . مدیریت یعنی شناخت چالش ها و  هنر برنامه ریزی برای زدودن چالش ها و ایجاد نظمی نو و مطلوب زمان و مکان ، ایجاد هماهنگی جهت اجرای آن برنامه ،  اعمال نظارت بر اجرای بهینه برنامه و نهایتاً کنترل امور انجام یافته و ممیزی آنها تا با ملاحظه انحرافات از برنامه ، تصمیمات بعدی صحیح تر انجام پذیرد و در یک کلام هنر بهره گیری از افراد ، امکانات و فرصت ها در جهت توسعه مترقیانه اهداف سازمان.
      شاید موفقیت حرفه ای یک وکیل ، نمادی از وجود این خصیصه در نهاد وی باشد که باید با احراز این ویژگی به وی رای داد تا سکان اداره کانون را بدست بگیرد.
      6- شناخت منافع ملی و وفاداری به آن
      علاوه بر همه اوصاف پیش گفته ، عضو هیئت مدیره لازم است درک مطلوب و درستی از منافع ملی داشته باشد و اعتقاد داشته باشد بهبود وضع دادگستری رابطه مستقیمی بر بهبود وضع وکلا دارد. وجود هر نقیصه در کانون وکلا یا دادگستری هر دو ضایعه ای در بدنه عدالت هستند و به هر وسیله مقدور باید بر کاستی ها فائق آمد. عدالت پرنده ایست که هر دو بالش یعنی قضاوت و عدالت باید منزه ، منظم ، دانشمدار ، عدالت طلب باشد و هر نقیصه به جوهر عدالت لطمه میزند. « چه عضوی بدرد آورد روزگار – دگر عضوها را نماند قرار »
      بنابراین وجود هریک از مقدمات و ادعاهای صدرالذکر به تنهائی کافی نیست چراکه عضو هیئت مدیره ی تک بعدی آفت هیئت مدیره است چه علمی محض باشد ، چه سیاستمدار، چه ورزشکار یا هنرمند محض ، عضویت هیئت مدیره شایسته کسی است که جامع شرایط و اوصاف پیش گفته باشد و علاوه بر استقلال رای ، مناعت طبع ، علیم بودن ، حرفه ای بودن ، سیاست دان ( نه سیاستمدار) بودن و اوقات مفید و ارزشمند خود را برای کانون وقف نمودن و در برنامه ریزیهای زندگی ، اولویت اول وی انجام وظایف مدیریتی باشد نه اینکه هرزمان که کار دیگری نداشت بر سبیل تفنن گامی نیز در کانون فرانهد.
      تکرار روزمرگی ، آزمودن ازموده ها ، چون پیله بدور خود تنیدن و دیگران را مقصر بی برنامگی و نابالندگی دانستن را کنار بگذاریم و استقلال کانون را در همگرائی اصولمدارانه با قوای رسمی کشور جستجو کنیم.
      وکیل مستقل در دادگاه غیر مستقل هیچ هنری نخواهد داشت و دادگاه مستقل نیز بدون وکلای آزاد اندیش دانشور ، نمیتواند عدالت را شکوفا نماید.
      ما باید در کنار هم و با حفظ مرزهای شناخته شده قضاوت و وکالت به پرنده عدالت ، توان پرواز بدهیم .
      و الی  به قول فروغ « چون صفر ، در تفریق و جمع و ضرب ، حاصلی پیوسته یکسان خواهیم داشت و             « چون آب در گودال خود » خواهیم خشکید.
      دست از فرقه گرائی تنگ نظرانه بشوئیم ، بخل و حسد را به حاسدان وانهیم و همکاران صدیق و خوب اندیش را جهت خدمت به هیئت مدیره بفرستیم و از بازرسان کانون ، گزارش ممیزی عملکرد هیئت مدیره را مستقلاً مطالبه کنیم تکلیفی که به سنت نامیمون ، بس متروک مانده است !!!

                                                                                              هفته نامه حقوقی نقش نو 13/11/92

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft