علی صابری وکیل دادگستری
( به مناسبت مجمع عمومی سالانه صندوق حمایت 24 بهمن 92 )
پیشکش به مرتضی شهبازی نیا، عیسی امینی ، نادر دیوسالار وهمه آن دیگرانی که با وجود آنکه عضو صندوق حمایت نیستند همگام با وکلا و همدرد با جوانترها برای پیشرفت و بهبود اوضاع آن پیشروتر از دیگران هستند .
1- می پنداشتم مطلبم در شماره پیشین این ستون با نقد همکاران روبه رو شود. شاید محیط هیجانی نزدیک انتخابات یا هر دلیل دیگر مانع توجه شما خوانندگان شده باشد. به نظرم مطلب مهم و اساسی بود اما کمتر از چاپ لیست حضور وغیاب بازخورد داشت که این رفتار جامعه فرهیخته خود نیازمند آسیب شناسی است . با نکته دیگر پیرو آن نوشته:
الف ) در شگفتی رویکرد سیاسی بین وکلاهمین بس که مگرنه آنکه ما استقلال کانون را مدیون زنده یاد دکتر محمد مصدق هستیم اما جالب است یک ضد مصدقی تمام عیار که نظر خویش را پنهان نیز نمی کند همواره جزء پنج نفر نخست انتخابات هیئت مدیره بوده ، پس از انتشار نامه ایشان در آغاز دوره بیست وهفتم و نقدی که بر دکتر افتخار کردند دکتر افتخار به شوخی و جدی گفت هر کس در کلاس دکتر کاشانی از مصدق سخن بگوید نمره بالای 8 نمی گیرد استاد کاشانی چند روز مانده به انتخابات دوره بیست وشش کانون در سیمای جمهوری اسلامی ایران به جبهه ملی و دکتر مصدق تاختند و چند روز بعد بین ما وکلای فرهیخته رای بالا آوردند. تحلیل ذهنی ما وکلا چیست آیا از نظر سیاسی ایشان را از دانش حقوقیشان جدا می کنیم؟! آیا با این عمل بیگانگی خویش از سیاست را اعلام می کنیم ؟! پس چرا به کسانی رای می دهیم که انتظار داریم در مراودات سیاسی با حاکمیت میان کنش داشته باشند در این باره و این گزینش خاص و ربط آن با اندیشه سیاسی در بین وکلا بیشتر فکر کنیم و بیشتر بنویسیم. فراموش نمی کنم گفتار پیش از دستور مرتضی شهبازی نیا پس از 28 مرداد امسال را که پیدا شدن مدارک جدید وافشا شدن در امریکا مبنی بر کودتای آمریکای 28 مرداد را بهانه کرده و سپاسی پیشکش دکتر مصدق کردند و باز به شوخی جای دکتر محمود کاشانی را خالی کردیم .
ب) در شماره پیشین تردید کردم بنویسم که هنگام پرسش و پاسخ پس از سخنرانی خشایار دیهیمی یکی از همکاران پرسیده بود و شاید به عبارت بهتر ابراز عقیده کرده بود که مطالب استناد داده شده به کانت در سخنرانی پیش تر توسط کوروش بیان شده . خشایار دیهیمی با فروتنی و ابراز ارادت نسبت به کوروش نشان داد که این تحلیل عوامانه است چه نظرات کانت دستور جامعه مدرن است که مفهوم شهروند شکل نگرفته بوده اصلا نمی شده اینگونه مطالب بیان شود همان جا یاد پیامک های حسی و هیجانی راجع به کوروش افتادم که بین عامه دست به دست می شود اما انتظار نداریم در جمع وکلا به عنوان قشر کتابخوان و فرهیخته ! پرسش هایی با این سطح پرسیده شوند که شدند ، ناچیزی مطالعات میان رشته ای یعنی همین .
2- و اما مطلب این شماره:
روز ششم بهمن امسال و طبق معمول پیش از دستور عیسی امینی درباره تعلق وام به وکلا از صندوق حمایت سخن گفت، پرداخت در گذشته را از جهت کمی و کیفی به داوری نشست، مطالب را خودش نوشته و نیاز به باز گویی من نیست. بحث را به حاشیه نمی برم و تنها موضوع وام را پی می گیرم جدا از آنکه دکتر فرض پور ابراز کردند با وام صندوق حمایت وکلایی بوده اند که صاحب خانه و دفتر شده اند و من نمی دانم آیا بواقع چنین چیزی بوده یا نه و اگر بوده برای چند نفر رخ داده و جدا از آنکه ایشان با حسابی که بیشتر مدل است تا واقعیت اعلام کردند که اگر هم اکنون 5000 وکیل بازنشست شوند صندوق یکساله ورشکست می شود، برآن شدم تا با نقل امری که بواقع رخ داده درباره وام صندوق حمایت داوری را به عهده شما بگذارم بماند که پس از سخنان عیسی امینی ، شاپورخان منوچهری ابراز امیدواری کردند این سخنان برای تبلیغات نباشد. یاد آغاز دوره افتادم هنگامی که به غیرعلنی بودن جلسه معترض شدم و ایشان آن را در راستای تبلیغات تفسیر کردند در پایان دوره هم که امینی متهم رفتار تبلیغاتی شد. این دور باطل در اندیشه را چگونه باید برونیافتی جست ؟!
3-با سپری شدن 3 سال از دریافت پروانه پایه یک برای دریافت وام خویش اقدام کردم پس از رفت وآمد به کمیسیون وام ، نامه نگاری و چه وچه آخر سال 83 یا اول 84 درست به یاد ندارم 5 میلیون تومان وام گرفتم .بیش از یکسال ونیم قسط ماهانه نود وپنج هزار تومان پرداخت کرده بودم که خبر کذایی تعلق حق الوکاله یک ونیم میلیاردی در تاریخ 2 مهر 85 منتشر شد حق الوکاله ای که 33 ماه بعد یعنی در خرداد 88 آن هم با کسر بیش از 20 درصد دریافت کردم وسهم کانون وصندوق حمایت مستقیما از سوی واحد اجرای دادگستری کسر و به حساب آنها واریز شد ( فیش ها موجود است ). این نوع عملکرد دادگستری توهین به جامعه وکالت است نه یک وکیل که می بایست نقد شده و بشود اما دریغ از یک همکاری کوچک که بارها از کمیسیون حقوقی و کمیسیون حمایت کانون خواستم ونکردند نامه ها موجود است به هنگام خویش چاپ خواهم کرد .آری؛ صندوق حمایت وکلا برای عقب نماندن از قافله در آذر 85 به من نامه ای نوشت و اعلام کرد باید 37 میلیون تومان بابت مشاوره ! در پرونده خونهای آلوده به صندوق پرداخت کنم پاسخی قانونی و تند دادم جوانتر بودم و قلمم نیش دار تر اما به ناگاه صندوق حمایت شگفت زده ام کرد. نامه دادند باید وام را بازپس دهی دلیل نامعلوم، شاید صرف انتشار خبر حق الوکاله ، از خودشان بپرسید. بر آشفته شدم و ضمن باز پس دادن وامی که بیش از 20 ماه اقساط آن را داده بودم ( حدود دو میلیون تومان) اعتراض کردم هم به صندوق وهم به کانون وکلا البته که می دانستم صندوق شخصیت حقوقی جدا دارد خلاصه 5 میلیون گرفتم و نزدیک به 7 میلیون تومان بازپس دادم ظرف کمتر از دو سال فیش را که بردم تا چک ضمانت را پس بگیرم جناب افشارپور مدیر وقت صندوق با درک اینکه اقدامشان شتاب زده و غیرقانونی بوده خواستند محیط را دوستانه کنند و گفتند فیش را پشت نویسی می کنیم تا پول به تو برگردد نپذیرفتم. آری؛ انتظار نداشتم در یک پرونده ملی برای پاسداشت جامعه وکالت و نه یک وکیل از من مجسمه ساخته شود و جلوی کانون نصب شود، انتظار نداشتم نهاد مدنی یعنی کانون وکلا مانند سازمان مردم نهادی چون کانون هموفیلی ایران از ارتباط مثبت و سازنده وکیل دادگستری و سازمان های مردمی حمایت کند که کانون هموفیلی صدباره چنین کرده و مردمی بودنش را اینگونه نشان داده است در کانون ما که از این خبرها نیست زندانی هم بشوی آب از آب تکان نمی خورد چه رسد پرونده مدنی که حق الوکاله آشکار طبق تعرفه گرفته باشی همه چیز پنهانیش خوب است این همه شفافیت که به درد نمی خورد و تاوان دارد. بگذریم انتظار نداشتم رئیس کانون چنانکه خودش به تاریخ 6 دی 91 اعلام کرد هنگامی که نزد معاون دادگستری شهر تهران می نشیند وآقای معاون که قاضی اجرای احکام پرونده خونهای آلوده بوده مدعی می شود 20 میلیارد به من داده اند که بدهم به موکلینم و من نداده ام، سکوت کند و شاید حتی باور البته که نمی دانیم رئیس کانون ما که مدعی است پرونده نمی گیرد یا خیلی کم می گیرد ( درگفتگو با دکتر عباس کریمی در جلسه 13 بهمن 92 هیئت مدیره ) پیش معاون دادگستری شهر تهران جناب خانزاده چه می کرده، امیدواریم که برای پیشبرد اهداف کانون باشد اما توهین آشکار به یک وکیل آن هم در موضوعی ملی و بسیار شفاف و سکوت رئیس نهاد مدنی که وظیفه اش اگر حمایت از وکلا نیست دست کم بازداشتن دیگران از تخریب ماست بی گمان مصلحتی دارد که من و شما از آن آگاه نیستیم از رئیس بپرسید حتما پاسخ دارند و در میان این همه انتظار نداشتن انتظار نداشتم صندوق حمایت با رفتاری که بیشتر شبیه کودکان هنگام عصبانیت و جنگ و دعوا است وام را بازپس بگیرد .
4- ماده 14 و آن نقدها را کنار بگذاریم موضوع ساده تر از این هاست بازرس آن هنگام صندوق حمایت جناب فرح روز مانند پلیسی که در پی دستگیری مجرم یعنی من باشد اینجا و آنجا وقت و بی وقت سراغ سهم صندوق حمایت از حق الوکاله مرا می گرفت یک بارش در مجتمع شهید بهشتی همراه محسن قربانی توسنلو بودم که جناب فرح روز به گونه نامناسب اجرای وظیفه قانونی ! و شرعی کرده و سهم صندوق را خواستند که همکار جوانم برآشفت و نقد تندی کرد شاید مطلب را بخواند و خاطره خود را پی نوشت کند و باز عملکرد بازرس صندوق به عنوان عضو هیئت نظارت بر انتخابات و یا نمی دانم چه سمت دیگری در انتخابات دوره 25 که نامه نقد گونه مرا خواهید خواند .آری نقد رهایی بخش یعنی همین ها بیان خاطره و توصیف امور روزمره تا بستری برای نقد جدی فراهم شود.
اینک مدارک ومستندات آنچه نوشتم:
--------------------------------------------------------------------------------
تاریخ:21/9/85
شماره:3379
آقای علی صابری وکیل محترم دادگستری
حسب تصویب هیئت مدیره محترم صندوق حمایت وکلای دادگستری ضروریست حداکثر ظرف مدت پنج روز از تاریخ ابلاغ این نامه نسبت به پرداخت مبلغ 015/457/46 ریال بابت تسویه حساب کامل وام دریافتی به حساب شماره 1778800037304 بانک سپه تهران شعبه میدان ونک بنام صندوق حمایت وکلاء اقدام و اصل فیش پرداختی را جهت ثبت در حساب مربوطه به صندوق حمایت وکلا ارسال دارید.
بدیهی است خسارت تاخیر وفق مقررات تا زمان تسویه کامل وام دریافت محاسبه و مطالبه خواهد شد.
محمدرضا افشارپور
رئیس هیئت مدیره ومدیرعامل
--------------------------------------------------------------------------------
2/10/85
رئیس محترم هیات مدیره صندوق حمایت وکلای دادگستری
با سلام واحترام
نامه هفته گذشته شما در رابطه با پرداخت رقم 37000000 میلیون تومانی را دریافت و بدان پاسخ دادم هرچند نامه ارسالی اینجانب در دفتر ثبت نشد اما پاسخ همکارانتان مبنی بر دعوت اینجانب به جلسه هیات مدیره مورخ 3/10/85 نشان از آن داشت که نامه را خوانده اید امروز 2/10/85 نامه ای به من رسید که الزام به پرداخت وام دریافتی با ضمانت اجرای جریمه را مطرح می کرد از خواندن آن شگفت زده شدم در حالی که مشغول نوشتن مقاله در نقد طرح 2 فوریتی نمایندگان مجلس برای ادغام کانون وکلا ونگران استقلال کانون و دل مشغول مذاکره با اساتید دانشگاه در این مورد هستم تعجب کردم که اقدام صندوق چگونه قابل توجیه است پیشینه درخواست اینجانب برای استفاده از وام و طی مراحل قانونی استحقاق برای دریافت آن را نشان می دهد پس پرداخت کننده لطف نکرده تا هر وقت خواست بتواند آن را مسترد کند طبق کدام اصل وامی که با سود قابل ملاحظه پرداخت می شود پیش از پایان مدت قابل استرداد است توضیح فرمایید که آیا صندوق حمایت تجسس می کند تا اگر وکیلی صاحب مال شد وام پرداختی را مسترد نماید؟؟؟؟!!!! آیا این رویه تا کنون رخ داده صندوق حمایت متعلق به وکلا است و من افتخار می کنم به عنوان فردی صاحب قلم همواره از استقلال کانون دفاع کرده ام. به نامه شما عمل خواهم نمود اما اعتقاد دارم که عمل یعنی نامه شما قانونی نیست. یاد گرفته ام که قانون بد بهتر از بی قانونی است اما باب نقد همچنان گشوده است در نتیجه پیگیر موضوع خواهم بود تا ببینم آیا صندوق حمایت می تواند در میانه راه فرصت 5 روزه دهد استرداد وام را بخواهد و جریمه دیرکرد تعیین کند؟ در خصوص رقم اعلامی نیز نمی دانم با چه ملاکی تعیین شده هر چند فعلا به اصل موضوع اعتراض دارم . منتظر نامه های مکرر من باشید در این زمان که استقلال کانون در معرض خطر است برایم پرداخت وام پیش پا افتاده است اما اعتقاد دارم که امور جزئی را نباید به بهانه کلیات رها کرد در نتیجه با ذهنی به وسعت دریا و مو شکافانه همه چیز را بررسی نموده چرا که باید قانون گرائی وعدالت ورزی از داخل کانون شروع شود شهر ما کوچک است و خبرها زود پخش می شود و همه می دانیم که تعدادی از وکلا به صندوق حمایت بدهکارند و کار به جایی رسیده که قرار بود همکاران اداره معاضدت به وکالت از کانون علیه بدهکاران اقامه دعوا کنند حق باشماست مخفی کاری و فرار همیشه جایزه دارد اما درستکاری و قانون گرا بودن مجازات کیفر غیرقانونی شما را می پذیرم و حق خود در پرسش از چگونگی کار را اعمال خواهم نمود.
با سپاس فراوان
علی صابری
--------------------------------------------------------------------------------
تاریخ 3/10/1385
ریاست محترم هیئت مدیره صندوق حمایت وکلاء و کارگشایان دادگستری
با سلام واحترام
ضمن اجرای مفاد تصمیم 21/9/1385 هیئت مدیره مبنی بر بازپرداخت یکجای وام دریافتی که علت آن هنوز در هاله ای از ابهام است و با تقدیم اصل فیش واریزی و درخواست ثبت آن خواهشمند است دستور فرمائید مدرک و سندی که بابت ضمانت بازپرداخت تقدیم کرده ام به اینجانب بازگردانده شود.
با سپاس فراوان
علی صابری
--------------------------------------------------------------------------------
تاریخ :6/10/85
جناب آقای کشاورز رئیس محترم هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز
با سلام واحترام
به پیوست دو نامه فرستاده شده از صندوق حمایت وکلا و کارگشایان دادگستری را خدمت جنابعالی فرستاده ، پرسشهایی را در خصوص چگونگی عملکرد صندوق تقدیم می دارم.
در اولین نامه، صندوق حمایت مبلغی را بابت مشاوره اینجانب درخواست نموده و مهلت پنج روزه جهت واریز تعیین کرده، تعیین مهلت مستند به کدام ماده قانون است؟/ آیا صندوق حق دارد بر اساس مطالب مطبوعاتی تعیین حق نماید؟ آیا سهم صندوق منوط به ابطال تمبر مالیاتی روی وکالتنامه نیست؟ اگر به هردلیل وکیل از ابطال تمبر معاف شود آیا صندوق حق دارد باز مطالبه مبلغ کند به کدام استناد؟ آیا اینگونه تجسس قانونی است؟و اگر هست در خصوص همه اتفاق می افتد!! یا تاوان زندگی شفاف اینجانب و حضور فعال اینجانب در دفاع از کانون وکلا و جنجال ایجاد شده توسط دادگستری است. اینها و هزاران پرسش دیگر اقدام صندوق را مشکوک می کند (البته کتباً در چهار صفحه پاسخ دادم و در جلسه هیات مدیره صندوق نیز توضیح شفاهی ارائه کردم و بیان نمودم که هنوز پولی دریافت شده که شما نیز در جریان کامل ماجرا هستید با تاسف بازرس صندوق مدعی است صرف صدور حکم موجب پرداخت است. به کدام استناد نمی دانم !!! بگذریم و در دومین نامه که حاصل شتاب اعضا؟ نشان داد که اعضاء از عمل خود پشیمان بوده خواستار عدم اجرای دستور توسط اینجانب هستند با دادن مهلت پنج روزه که معلوم نیست از کجا امده ملزم به استرداد وام صندوق شده ام و این کار را را انجام داده ام بازپرس اینست که کدام ضمانت اجرای وکیل را وادار می کند زودتر از موعد وام خویش را باز پس دهد؟ در شرف نگاشتن مقاله برای لغو طرح دوفوریتی ادغام کانون بودم که نامه رسید. با خودم گفتم اگر قرار است دوستان و بزرگان چنین کنند و خارج از ضابطه عمل نمایند چه توقع از دشمنان . توجه کنید که در پرداخت اقساط حتی یک روز تاخیر نداشتم از توضیح بیشتر پرهیز می کنم را که اصل موضوع روشن است آیا پرداخت وام منوط به نداشتن دارائی کافی است آنهم وامی که از پول خودمان پرداخت می شودخبردارم که بعضی همکاران در پرداخت اقساط تخلف می کنند. بهتر نیست صندوق حمایت تلاش خود را بر باز پس گیری پول از ایشان استوار کند؟؟
البته همه اینها درد دل بود و گلایه داخلی، امیدوارم پاسخ روشن شما مرا قانع کند وگرنه خوب می دانید که عضو فعال و پرانرژی کانون در راه تحقق استقلال این نهاد مدنی بوده و همچنان انتظار می کشم تا اداره معاضدت مرا فراخوانده و به مردم خدمت کنم.
با سپاس فراوان
علی صابری
--------------------------------------------------------------------------------
تاریخ:19/1/1387
اعضاء گرامی هیات مدیره کانون وکلای دادگستری مرکز
با سلام و شادباش گزینش شما در بیست وپنجمین دوره انتخابات کانون در خصوص انتخابات 23 اسفند 86 به استحضار می رسد:
اینجانب به دلیل نابینایی قادر به نوشتن نیستم در نتیجه با آگاهی کامل از مقررات قانونی از قانون مدنی گرفته تا قانون سردفتران و دفتریاران اسناد رسمی و قانون ثبت و نیز با تکیه بر رویه موجودی که دست کم سه دوره شرکت در انتخابات را تجربه کرده بودند و برای مثال در دوره پیشین سرکار خانم فرشته طالعی به عنوان وکیل دادگستری با داشتن حق رای را در کنار خود به عنوان معتمد داشتم و ایشان برگه من را نگاشتند این بار نیز بنا بر حق قانونی خویش با فردی که معتمدم بود وارد ساختمان کانون شدم ( سرکارخانم مهناز کاظمی کارآموز وکالت همراه من بودند) پس از دریافت برگه رای نشستیم تا اسامی را وارد کنیم لازم به توضیح است که من یکی از موسسین گروه جوان وکلای پارسیان هستم و کاملاً طبیعی است که لیست مورد حمایت این گروه را در دست داشته باشم نوشتن شزوع نشده بود که ناظر انتخابات که اعلام کرد بازرس صندوق سر رسید و لابد با تصور اینکه اینجانب معلولیت شنوایی نیز دارم و یا محجور هستم و یا قیمم باید پاسخگو باشد با همراهم شروع به گفتگو کرد و از نسبت وی با اینجانب پرسید و عتاب و خطاب کرد باید چنین کنی و چنان کنی... که البته با توجه به روحیه خویش مبنی بر تسلیم نشدن به حرف غیرقانونی اعتراض کردم و کار بالا گرفت نامبرده بدون توجه به حق فردی مبنی بر مخفی بودن رای مانند مامورین پلیس بالای سرما ایستاد تا خدایی نکرده همراهم تخلف نکند و لابد صحت انتخابات مخدوش نشود وی که نامش را نمی دانم عمل خود را دلسوزانه و متکی به قانون دانست اما صد افسوس که بلافاصله وقتی بحث صندوق حمایت شد و از سمتش در آنجا گفت فهمیدم که غرض شخصی حاکم است آنجا که صندوق حمایت در سال 1385 از من سهم صندوق در پرونده خونهای آلوده را خواست و پاسخ دادم که پولی نگرفته ام تا مالیات بدهم و انگار به آقایان برخورد و کدکانه و با عجله به من نوشتند که وام صندوق را که حق وکلا است جدا از دارا بودن یا نبودنشتن باز پس دهم به هیات مدیره پیشین نوشتم که جلوی این تخلف در پرونده های دیگر همکاران گرفته شود اگر انتظارم از سران قم حمایتی است که همراهیم کنند تا در مقابل عمل ناشایست دادگستری ایستادگی کنم و این انتظار از نظر شما نابجا است دست کم انتظار دارم با غرض شخصی به مسئله نگاه نشود از دیگر نابینایان شرکت کننده در انتخابات خبر ندارم اما به عنوان نمونه می دانم که سرکار خانم دکتر الهام یوسفیان را فردی به عنوان نگارنده برگه رای همراهی می کرده که وکیل دادگستری است و حق رای دارد هیچ کس مانع حضور وی نشد و در مورد ایشان قانون به درستی رعایت شده. گفتگو از پول پرونده خونهای آلوده توسط بازرس صندوق حمایت در ساختمان کانون نشان داد که پرسش وی از نسبت خانم همراه نه اجرای قانون بلکه ایجاد مانع است با این ترتیب چگونه می توان انتظار داشت که جوانان به خانه خویش پای گذارند.
امیدوارم که با عکس العمل قانونی روند قانونی را در انتخابات پس از این مشاهده کرده و در مورد صندوق حمایت نیز رویه بهتری پیش گرفته شود.
با سپاس فراوان
علی صابری
وبلاگ وکلای ملت