رحمن زارع - وکیل دادگستری
هر حکومت شایسته همان ملتی است که آنرا برگزیده است و هر رای مسوولیت ها و آثار و نمودهای زیر را درپی دارد:
۱- همذات پنداری ، کسی که رای به کسی می دهد آمال و آرزوهای خود را دروی می بیند و خود را در تجسم منتخب می بیند بنابراین فرد منتخب سمبل شخصیت رای دهنده است.
۲- اگر نامزد انتخابات با فریب و وعده های واهی موفق به کسب رای شود نشان دهنده این است که رای دهندگان قابل فریب خوردن هستند.
۳- هرعملی از نیک و بد که فرد منتخب بعد از انتخاب انجام دهد شخص رای دهنده درآن عمل شریک است.
۴- دو پدیده درانتخاب افراد شرط است یکی احساسات است و دیگری اندیشه، متاسفانه ما مردم مشرق زمین درهر جایگاهی باشیم بیشتر متاثر از احساس هستیم تا اندیشه،و انتخاب شوندگان معمولا از احساس رای دهنده بیشترین بهره را می برد. احساسات همیشه درست عمل نمی کند ولی اندیشه معمولا درست عمل می کند.
۵- درانتخابات ، کاندیدا ، هرفردی و در هر جایگاهی باشد و هر عنوانی داشته باشد مهم نیست مهم شخصیت متعالی یا سابقه عملکرد وی است.چه بسا افراد باعناوین پر طمطراق خالی از فضائل انسانی باشد و عناوین سلاحی است برای فریب دیگران.
۶- گذشته کانون که بنظر من استخوان لای زخم بوده است بهترین ملاک برای قضاوت درمورد عملکرد دیگران است که تا چه میزان بر وظایف خود عمل کرده اند و در برخورد با موانع از خود شجاعت نشان داده اند.
۷- استقلال کانون ، تعالی کانون ، واین قبیل شعارها هردوره بوده است و تا کنون ره بجائی نبرده الا توسط اندک همکارانی که چه درمقام مسئولیت چه بدون مسئولیت مدافع آن بوده اند و خواهند بود بنظر من امروزه وکیل نیاز به بازار کار دارد که دراین خصوص هیچ حرکتی انجام نشده است و بسیاری از وکلای جوان خصوصا بانوان به سختی با این موضوع دست و پنجه نرم می کنند وچه بسیار امیدها که به یاس تبدیل شده است هیات مدیره قبل از هرچیز باید مساعی خود را درخصوص معاش وکلا بکار گیرد.
۸- هیات مدیره نه جایگاه کسب شهرت است و نه جایگاه کسب ثروت و نه جایگاه کسب اعتبار، بلکه جایگاه زحمت است کسی که خارج از هیات مدیره دارای مشاغلی است که فرصت زحمت برای وکلا را به او نمی دهد شایسته ورود نیست.و این تجربه 8 دوره گذشته است که بسیاری آمدند و رفتند بدون حاصلی برای وکلا،
۹- بسیاری از گروه ها فقط اسم است، نه طرفدارانی دارد و نه نفوذی در سرنوشت کانون،خصوصا که فقط در زمان انتخابات شکل می گیرند و چه بسا فقط توسط یک فرد مطرح می شود و بعد ازانتخابات هیچ اثری از وی نیست. لیست های انتخاباتی هیچ زمان نتوانسته است رای کامل وکلا را به خود اختصاص دهد.
۱۰- بدون درنظر داشتن نفع شخصی توصیه می کنم وکلای مستقل را که حاضر به زد وبند با هیچ گروهی نشده اند را درانتخاب خود درنظر داشته باشید که آزادگان و وارستگان همیشه تنها هستند.
--------------------------------------------------------------------------------
--------------------------------------------------------------------------------
در همین ارتباط:
اداره کانون وکلا را بدست افراد عادل بسپاریم
رحمن زارع - وکیل دادگستری
هرعلم هدفی دارد وهدف علم حقوق اجرای عدالت، و هر علمی تا درعرصه عمل نتیجه ندهد مهملات است .
علم حقوق دو بازوی اجرائی دارد که یکی قاضی است و دیگری وکیل . قاضی تا متاثر از سیاست حکومت است عدالت متزلزل است چرا که هدف علم سیاست اعمال قدرت است.
وکیل ، مستقل است و آزاده ، و قویترین بازوی اجرای عدالت،
تا قاضی و وکیل یک هدف را دنبال می کنند امید به اجرای عدالت هست لیکن اگر هریک از این دو ساز خود را بزند باید به اجرای عدالت به تردید نگریست. فصل خصومت اجرای عدالت نیست لیکن می تواند نمودی از اجرای عدالت باشد.برای فصل خصومت می توان به زور هم متوسل شد بدون اجرای عدالت، وآنکه قدرت دارد در فرجام می تواند آنرا با زور به انجام برساند.
عدالت ، بایسته وکیل و قاضی است و ملکه ایست از فضایل انسانی.
کشف حقیقت کمک به اجرای عدالت است و در دادرسی های جاری عمدتا پوشیده برقاضی ،و این وکیل است که در کشف حقیقت به قاضی یاری می رساند.
واذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل
هرگاه مامورصدور حکم بین مردم شدی به عدالت حکم بده.
العدل اساس الملک
عدالت پایه اساس مملکت داریست.
الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم
ملک ومملکت به کفر باقی میماند ولی با ظلم هرگز
عدالت شناخت می خواهد ، استعداد می خواهد، به اجرای عدالت کسی که غرق در شهوات مال و قدرت است امیدی نیست.
همانطور که این استعداد و شناخت باید درقاضی باشد باید در وکیل هم باشد.
وکیلی که هدفش از وکالت تنها کسب درآمد است وکیل نیست.کاسب است.
علم حقوق می فروشد و ثمن جان مردم می ستاند.
مال و جان وعرض و آبروی مردم وسیله داد و ستد نیست که قاضی و وکیل بخواهند معامله به غیر عدالت کنند که عدالت معامله با خداست چرا که خداوند عین عدل است و صفتی از صفات باریتعالی.
عدالت به شعار نیست به امتحان پس دادن دراین عرصه است.
کلام افسونگر و بیان اغواگر و وعده بهبود برای کسب آرا شیادی است،آنکه بدنبال عدالت است امتحان پس داده و امتحان پس دادن گذشت زمان می طلبد و به وعده استوار نمی گردد.
اجرای عدالت شجاعت می خواهد و به معامله با امر و زید نیست. شجاعت به بازیگری آن نیست که بازیگران حرفه ای بهتر نمایش می دهند.
شجاعت همچون عدالت ملکه ایست از فضایل انسانی.
من این پیام نوشتم چنانکه غیر ندانست
تو هم زروی کرامت چنان بخوان که تو دانی