• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • «وكلا» به‌خاطر دفاع از متهمان نبايد «بازخواست» شوند

      دکتر مرتضی شهبازی نیا - وکیل دادگستری

      نهاد مدنی کانون وکالت جزو نهادهایی است  كه فعالیت‌ مستقل آن برای حاکمیت قانون درجامعه ضروری است هرچند انتقادهاي بسیاری طی سال‌های اخیر بر نحوه مدیریت کانون‌های وکلا وارد شده تا جایی كه  وکلای جوان دیگر اعتماد و امیدی به کانون‌ها ندارند و هرروز شاهد کاهش مشارکت وکلا در امر تصمیم سازی در کانون‌ها و مراجع قانونگذاری هستیم. در این راستا «قانون» در گفت‌وگو با دکتر مرتضی شهبازی‌نیا ،رئیس دانشکده حقوق تربیت مدرس، حقوقدان و وکیل دادگستری به بررسی دلایل ضعف عملکرد کانون‌های وکلا پرداخته است.
         در بحث آسیب‌شناسی فعالیت کانون‌های وکلا باید به این نکته اشاره کنیم که بسیاری از وکلای جوان نسبت به کارکرد کانون‌ها بدبین و بی‌اعتماد هستند و معتقدند کانون‌ها براساس منافع شخصی خود عمل می‌کنند و اگراقدامی انجام می‌شود برای حفظ منافع شخصی و جناحی خود است دلیل ایجاد این جو منفی و بی‌اعتمادی چیست؟
       این تلقی درست است و صد درصد با این انتقادات موافق هستم. در این رابطه باید توضیح دهم که دو رویکرد نسبت به نهاد وکالت وجود دارد؛ یک رویکرد این‌است که کانون وکلا قرار نیست کاری انجام دهدکه معتقدان این دیدگاه در هردو قشر دانشگاهیان و وکلا وجود دارند. تلقی آن‌ها این است که کار کانون صدور پروانه و نقل و انتقال وکلا به همراه مختصری نظارت بر کار وکلا ست. البته بحث آموزش هم در قانون آمده است هرچند این بحث هیچ وقت جدی گرفته نشده است.
        دیدگاه دوم شامل چه نوع نگاهی است؟
      نگاه مقابل دیدگاه گروه اول دیدگاه دوم است که می‌گوید کانون وکلا یک سری ماموریت‌ها دارد. این ماموریت‌ها باعث می‌شود هم وکلای جوان جذب کانون‌ها شوند و هم ذهنیت جامعه نسبت به کانون ارتقا پیدا کند.
        چه نوع کارکردهایی باید داشته باشند؟
      کانون وکلا را یک نهاد صنفی و حرفه‌ای صرف نمی‌دانم این ماموریت‌ها و رسالت‌ها از کانون وکالت یک نهاد ملی می‌سازد که هم درقبال اعضای خود و هم در قبال کشور مسئول است. اصلیترین وظیفه کانون وکلا در مقابل اعضا حمایت از اعضای خود است زیرا کانون نماینده و صدای همه وکلا در جامعه است. دربسیاری از کشور‌ها کانون‌های وکالت نماینده همه مشاغل حقوقی در جامعه خود هستند، در ایران هم باید این‌گونه باشد. بنابراین با حمایت از وکلا این موضوع محقق خواهد شد. این حمایت‌ها باید مادی و معنوی باشند.
        منظور از حمایت‌های مادی و معنوی از وکلا چیست؟
      حمایت مادی، نه به این‌معنا که کانون وکلا پول به اعضا دهد بلکه وظیفه دارد به عنوان نماینده صنف و حرفه علاوه بر پروانه وکالت یک مزایای دیگری هم برای عضویت در کانون باید فراهم شود. برای مثال کانون وکلای شیکاگو درابتداي سال ۲۰۱۴، ۴۷۰ برنامه آموزشی و تفریحی برای طول سال برای وکلای عضو تدارک دیده است. البته هزینه آموزش‌ها را دریافت می‌کنند اما این هزینه‌ها با تخفیف‌هایی ۵۰ درصدی همراه است. این هزینه‌ها را کانون از جیب خود پرداخت‌نمی‌کند بلکه به عنوان نماینده این حرفه با خدمات دهندگان صحبت کرده و تخفیف برای اعضای خود می‌گیرد.
        حمایت معنوی چگونه باید باشد؟
       بار‌ها پیش آمده وکیل دادگستری در مقام ایفای وظایف حرفه‌ای با تهدیداتی یا از سوی مقامات عمومی و هم از ناحیه حتی اشخاص خصوصی رو به رو بوده است. بار‌ها شاهد بوده‌ایم وکلایی مورد ضرب و شتم و تعرض قرار می‌گیرند یا حتی وکلایی بوده‌اند که به قتل رسیده‌اند. طبیعی است برای وکلا نمی‌شود محافظ گذاشت اما می‌توان اقداماتی برای حمایت از جامعه وکلا انجام داد یکی از این موارد آگاه کردن جامعه از نحوه عملکرد وکلا است من اگر وکیل متهمی شدم نباید شخصیت من با شخصیت موکل یکسان دیده شود وکالت و دفاع ار حقوق متهم به این معنانیست که من همفکر موکلم هستم. تغییر این ذهنیت کار کانون وکلاست. مذاکره با مراجع انتظامی و قضایی و پیش بینی امکانات حفاظت شخصی کانون می‌تواند گام مثبتی باشد. برای مثال دررابطه باافرادی که به صرف دفاع از موکل خود که به جرم سیاسی در زندان است محکوم می‌شوند کانون باید نقش فعالی برای دفاع از این وکلاداشته باشد که متاسفانه کانون به صرف انجام وظیفه صنفی خود با مشکل رو به رو نشده و وکلا بدون حمایتی در جامعه‌‌ رها شده‌اند. مجرم سیاسی یا متهم سیاسی هم حق دفاع از خود را دارد وکیل ممکن است حتی از نظر تفکرات سیاسی هم مثل اونباشد اما نباید حق داشتن وکیل را از او گرفت در این صورت تضمینی برای اجرای عدالت برای متهم و وکیل وجود ندارد و مهم‌ترین انتقاد به عملکرد مدیران کانون‌های وکلا در این رابطه است که نقض فعالی در چانه زنی‌ها با نهادهای عمومی ندارند. کانون در کنار حمایت از اعضای حرفه‌ای هم در مقابل خود حرفه وکالت هم تعهداتی دارد. مهم‌ترین آن‌هم ارتقای نگرش عمومی نسبت به این حرفه است. درتمام دنیا به دلیل ذات کار وکالت زمینه ایجاد ذهنیت منفی نسبت به وکلا وجود دارد اما سایر کشور‌ها چالش را درک‌ وبرای آن برنامه‌ریزی و حتی چشم انداز کاری خود را تا سال ۲۰۲۵ مشخص کرده‌اند.
        شما به نقش آموزش در کانون‌ها اشاره کردید، یکی از مشکلات جامعه حقوقی ما ضعف علمی وکلاست، دلیل این مشکل چیست؟
      در مورد کیفیت خدمات حقوقی، کانون وکلا وظیفه ارائه خدمات آموزشی دارد همه کانون‌های وکلا در دنیا در قبال کیفیت آموزش حقوقی حساس هستند و نقش مهمی ایفا می‌کنند، اما در ایران این‌گونه نیست. حقوق با زندگی روزمره مردم ارتباط دارد به همین خاطر کیفیت آموزش و تربیت حقوقدان‌ها فوق‌العاده امر مهمی است چیزی که در کشور ما کلی فراموش شده است. در این رابطه کانون و دانشگاه‌هااحساس مسئولیت نمی‌کنند. دانشگاه‌ها به بد‌ترین کیفیت ممکن آموزش حقوق به دانشجویان را انجام‌می‌دهند، در واقع اصلا آموزشی نمی‌دهند.
        وکلا به وجود تبعیض در نهاد وکالت اعتراض بسیار دارند شما وجود تبعیض‌ها به خصوص میان زنان را قبول دارید؟
      به نظر من یکی از مهم‌ترین وظایف کانون‌های وکلا بحث مقابله با تبعیض و تشویق مشارکت است. تبعیض نسبت به خود وکلا و هم هرگونه تبعیض در ارائه خدمات حقوقی باید از بین برود و هم به عنوان رسالت نظام حقوقی مناسب رفع تبعیض در جامعه و نظام حقوقی را مد نظر قرار دهند.
        وجود تبعیض جنسیتی میان زنان و مردان چطور؟
       من واقعا این موضوع را قبول دارم. به هرحال این ویژگی کل جامعه ماست و جامعه ما ساختار مردسالاری دارد و بهر حال تلاش‌هایی شده و تحولاتی شده اما این ساختار وجود دارد. در نظام اداری ما خانم‌ها بیشتر در طبقه کارمندان ساده قرار دارند که این خیلی خوب نیست زیرا کارمندبودن شغلی معمولی است در حالی که   در رده‌های مدیریتی خانم‌ها کمتر قرار دارند. خانم‌ها درمشاغل مدیریتی و تخصصی و حساس نقش کم‌رنگ تری ایفا می‌کنند و از شرایط برابر در رقابت و کسب کار برخوردار نیستند. در کانون وکلا هم این دید و انتقاد وجود دارد. شاید در کانون شرایط بهترازمتوسط جامعه باشد. اما باید توجه داشت ما در رابطه با کانون وکلا صحبت می‌کنیم که محافظ حقوق مردم هستند  که منادی رفع تبعیض، قانونمداری و حکومت قانون باشند. اینجا استاندارد‌ها باید بسیار بالا‌تر باشدو الگو سازمانی شود. البته تبعیض بین آقایون عضو کانون هم وجود دارد. بسیاری ازوکلای کانون از فرصت برابر با تعدادی معدود برای فعالیت برخوردار نیستند. مثلا مسئول اداره کمیسیون‌های کانون همیشه آدم‌هایی تکراری هستند. البته یک دلیلش آن است ساختاری برای مشارکت تعریف نکرده‌ایم تا در اداره کانون مشارکت داشته باشند. در سایر کشور‌ها این مشکل حل شده است و بسیاری از کانون‌های وکلا دارای بیش از ۸۰ کمیسیون هستند و تعداد زیادی از اعضا در تصمیم‌سازی‌ها مشارکت دارند. در مقابل تبعیض باید همه وکلا برای مشارکت تشویق شوند. حتی کانون وکلا به نظر من وظیفه دارد از تجربه دیگر کشور‌ها استفاده کند.
        نقش جامعه حقوقی برای نهادینه کردن قانونمداری و حاکمیت قانون بسیار قابل تامل است. برای تحقق این هدف چه باید کرد؟
      عمومی‌ترین جنبه وکالت ربطی به معیشت وکلا لزوما ندارد بلکه تعهدی است که وکلا در قبال عموم دارند. چرا از بین مشاغل مختلف مردم و قانونگذار به وکلا استقلال می‌دهندو استقلال مشاغل حقوقی در همه نظام‌ها وجود دارد؟ وکیل و قاضی مستقل هستند زیرا اعمال آن‌ها کارکرد عمومی دارد نه کارکرد خصوصی و درآمد زایی.  جامعه حقوقی نباید مورد تعرض نهادهای حکومتی و عمومی  قرار بگیرد. یکی از مهم‌ترین وظایف کانون در این راستا بالا بردن درک عمومی برای حاکمیت قانون در جامعه است. مشاغل حقوقی مهم‌ترین عامل افزایش حاکمیت قانون هستند. برای مشارکت در قانونگذاری تصویب قوانین عادلانه بسیار مهم است. همه قوانین لزوما خوب نیستند و قوانینی تصویب و اجرا می‌شوند که ممکن است عادلانه نباشند و اجرا می‌شوند. ما وظیفه داریم تلاش کنیم به عنوان وکیل قوانین مصوب عادلانه و بر معیارهای دادرسی عادلانه استوار باشد. لذا باید مشارکت در تصویب قوانین داشته باشیم. وقتی وکیل جوان می‌بیند فعالیت کانون‌ها نه در جهت منافع اعضا و نه در جهت کمک به اداره کشور و جامعه نیست انگیزه‌های خود را ازدست می‌دهد و ارد مشارکت درکانون نمی‌شود.
        دلیل بی‌اعتمادی جامعه نسبت به کار وکلا و فضای بی‌اعتمادی نسبت به جامعه حقوقی را در چه مواردی می‌دانید؟
      یکی ضعف علمی است که دانشگاه‌ها   شخصیت علمی را تربیت نمی‌کنند. ۱۸ ماه کارآموزی وکالت هم چیزی به وکلای جوان آموزش نمی‌دهد. افرادی با ازمون‌های تستی وارد نهاد وکالت می‌شوند با دوره کار آموزی درحالت خوش‌بینانه ۵درصد توانمندی نسبت به دانشگاه‌ها فرا می‌گیرند. حتی اخلاق حرفه‌ای را هم یاد نمی‌گیرند. بعد از کار آموزی با مسئولیت حرفه‌ای رو به‌رو می‌شوند و اگر پرونده‌ای بگیرند و درست عمل نکنند ذهنیت درباره وکلا خراب و اعتماد از میان خواهد رفت. البته صحبت‌های بعضی از مقامات قضایی در رابطه با نقد تند نهاد وکالت هم بی‌تاثیر نیست. دلیل این سخنرانی‌ها اگر هم وارد باشد به تعداد معدودی از وکلا مربوط خواهد بود. اما همه جامعه وکلا متهم می‌شوند. اینجا کانون وکلا با روشنگری و اطلاع رسانی باید جایگاه وکیل را به مردم نشان دهد. همچنین تعداد فیلم‌ها  و سریال‌هایی که وکلا نقشی منفی دارند بسیار زیاد است که این هم عاملی برای ضعف نهاد وکالت در نگاه جامعه خواهد بود. بهر حال وکلا در قبال منافع کشور و ملی تعهد دارند در عرصه‌های بین‌المللی حضور داشته باشند. متاسفانه کانون‌های وکلای ما محدود در امور داخلی بوده‌اند و در عرصه جهانی فعال نیستند. مامحدود در نظام حقوقی کشور هستیم. از منافع عمومی ملت و حاکمیت دفاع نمی‌کنیم. در تحریم‌ها یکی از نهادهایی که بسیار می‌توانست تاثیر گذار باشد کانون‌های وکلا بود اما اینگونه عمل نکرد. در بحث حقوق بشری و نشان دادن مشکلات مردم ایران که تحت تاثیر تحریم‌ها قرار داشتند از جمله مواردی بود که می‌توانست کمک موثری برای رفع تحریم‌ها باشد. زیرا کانون‌های وکلای جهان روی مسائل حقوق بشری بسیار حساس هستند. 

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft