امیر سالار داودی - وکیل دادگستری
قطار انتخابات بیست و هشتمین دوره هیات مدیره کانون وکلای دادگستری به ایستگاه برگزیدن ریاست قدیمی ترین نهاد صنفی وارد شده و بدین سان منتخبین وکلای دادگستری می بایست در این خصوص مبادرت به اتخاذ تصمیم بنمایند.
ترکیب دوازده منتخب اصلی هیات مدیره به لحاظ صف بندی ها و جناح های صنفی به صورت سه, چهار, پنج است. چهار نفر از آقایان یعنی نجفی توانا, امینی, مالکی, نبی رسما از تشکل علمی وکلای دادگستری (وکلای موسوم به دانشگاهی) و پنج نفر از آقایان یعنی فرض پور, مصباح, جندقی, دیوسالار و کریمی هم متعلق جناح ائتلاف بزرگ وکلای حرفه ای (وکلای موسوم به سنتی یا حرفه ای) و سه نفر از آقایان یعنی سمامی, شهبازی نیا و کامیار هم به وجهی مطلق تعلق به دو جناح عمده صنفی نداشته و لذا به نظر آرا این سه عضو هیات مدیره منتخب, تعیین کننده فرجام شناخته شدن ریاست دو سال آینده کانون وکلا دادگستری خواهد بود.
در مورد نامزد های احتمالی عالی ترین مقام اجرایی جامعه صنفی وکلا دادگستری گمانه زنی های عدیده ای از فردای شناخته شدن اعضای هیات بیست و هشتم مطرح بوده است, لذا نظر به برآیند مجموعه آخرین گمانه ها و ابراز تمایلات و شنیده هایی از گوشه و کنار گعده های صنفی, علی الظاهر کرسی ریاست بر بیست و هشتمین کابینه صنف وکلای دادگستری شش متقاضی داشته و النهایه ردای ریاست بر قامت یکی از این شش دارنده سودای ریاست, قرار خواهد گرفت.
اولین نفر حسب حروف الفبا کسی نیست جز آقای جندقی کرمانی, وکیلی با سابقه بسیار در وکالت دادگستری و سابقه ده ساله در تجربه ریاست کانون وکلای دادگستری.
جندقی کرمانی در پایان دوره هیات بیست و ششم, به روایتی 3 مرتبه از عرصه نامزدی دوباره انتخابات هیات مدیره صراحتا وداع نموده است که یکی از این مراتب در روز شمارش آرا انتخابات بیست و هفتم بود و با این حال علی رغم اینکه کمتر کسی احتمال حضور دوباره پدربزرگ را از برای آزمودن شانسی دوباره می داد, این احتمال چهره واقعی بر خود بست و وی پای میز ائتلافی پر حرف و حدیث نشسته و در کنار رقبای سابقش یعنی همان رقبایی که در سال های نه چندان دور عرصه کشمکش های صنفی را در نبود جریان دانشگاهی به خود اختصاص داده بودند, پیمان اتحاد بست و اینگونه شد که دوازده تشکل صنفی جبهه متحد وکلای حرفه ای را بنیان گذاردند.
جندقی کرمانی که در توافقی متبانیا و نا نوشته با دکتر افتخار جهرمی ریاست فعلی (دوره بیست و هفتم) ,هرگاه هر کدام پای در عرصه انتخابات می گذارد, دیگری عطای حضور را به لقایش بخشیده تا کی آسیاب نوبتش فرا رسد , متعاقب انصراف دکتر افتخار جهت استفاده از امکان دوباره حضور در انتخابات, اسب خود را فارغ از پرسش های معنا دار منتقدین زین نمود و مردی که طی سال های متمادی عادت به کسب اعلی اقبال وکلای دادگستری داشت, حال باید به تحصیل رتبه های میانی قناعت نماید و بدین سان دورانی که اساسا گفتگو از احتمال برناگزیده شدن پدر بزرگ نه یک تحلیل که لابد حسادت یا مشکل شخصی با وی تلقی می گردید, گذشته و حالا دیگر شرایط شرایط رستم و همین یک دست اسلحه نیست.
اما, پدر بزرگ برای ریاست دوباره اش بر کانون وکلای دادگستری راه دشواری دارد. او به وقت نشستن پای میز ائتلاف گفت که سودای ریاست ندارد و البته شاید کمتر کسی این قول او را سدید پنداشته که وقتی کسی یک بار نقض عهد کرد, دلیلی برای دومینش ندارد و با این وصف آنچه کار او را در جلوس بر کرسی صدارت صعب و دشوار می سازد تعهدی است که به متحدانش تودیع نموده و آن اینکه گوش به فرمان تصمیم و خرد ائتلافی باشد که راه او را در رسیدن به هیات بیست و هشتم هموار نمود. هر چند که البته هیچ ضمانت اجرایی از برای این تعهد در میان نیست وآنچه هر آینه ممکن می نماید همانا دلتنگی فیل سودادار رغبت برای هندوستان ریاست است. به هر روی ممکن است جندقی کرمانی خود را مهیای ریاست نماید که البته هم حق ایشان است و هم شاید خواسته علاقه مندانشان, لیکن اگر وی خط شرکایش را نخواند و بخواهد برای ریاست دور خیز نماید, مستلزم این است که در جلسه آتی ائتلاف که اختصاص به این مهم دارد و در آن تدوین استراتژی وکلای حرفه ای را عهده دار خواهند گردید, هم پیمانانش را متقاعد به اجماع بر سر ریاست خود نماید.
هم پیمانان جندقی کرمانی آنگونه که از حرف های درز کرده بر می آید, حساب چندانی روی ریاست پدربزرگ باز نکرده و در این خصوص اقبالشان را به سمت افراد دیگری توجه داده اند.
باید منتظر ماند و دید که آیا جندقی کرمانی صرف جلوس بر جلیس عضویت هیات مدیره را قانع می گردد و این بار بر عهد خود می ماند و یا کریدور لابی ائتلاف بزرگ در خروجی خود پدر بزرگ را خواهد دید.
محمد فرض پور دومین دارنده سودای ریاست است, مردی که سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی را در کارنامه داشته و اگرچه متصف به وصف وکیل حرفه ای است, لیکن دانش آموخته مقطع دکتری نیز بوده و در دوره قبل علی رغم توافق ابتدایی اعضای هیات مدیره دال بر تبدیل دوره دو ساله ریاست به ریاست دوره ای, آن هم برای اولین بار در تاریخ ریاست تعیینی , نتوانست بر کرسی ریاست جلوس نماید. آنچه اعضای هیات بیست و هفتم در بادی جلسات هفتگی شان به خلوت رفته و بر آن توافق نمودند این بود که افتخار جهرمی اولین سال از دوسالانه فعالیت هیات مدیره را سکان داری نماید و سال دوم را به گیله مرد بسپارد. لیکن در انتهای دوره ریاست افتخار جهرمی آنچنان معادلات بر هم خورد که گیله مرد حتی نتوانست اجماع متحدانش بر صدارت معهود خود جلب نماید و اینگونه شد که فرض پور استخوان در گلو و خار در چشم آنطور که بعد ها صراحتا گفت بر این عهد شکنی صبر کرد و هیچ نگفت.
و حالا امروز او در کارزاری دیگر خود را مهیای آزمودن شانس دیگری می سازد. منتها این بار نه استخوانی در گلو دارد و نه خاری در چشم.
مع هذا گیله مرد برای رسیدن به کرسی ریاست باید یک چشم به رقیبان درون ائتلافی خود یعنی مصباح و کریمی داشته باشد و نیم نگاهی هم به جندقی کرمانی. آنچه واضح و مبرهن است جز این نیست که ائتلافیون بر موضوع ریاست فرض پور اتفاق ندارند و مصباح و کریمی هم واجد همراهانی در ائتلاف هستند. و اما سومین چشم دارنده به کرسی ریاست کسی نیست جز عباس کریمی. مردی که در بدو روی آوری اش به ابتلائات صنفی تصور می گردید تبارش ریشه در تشکل علمی و وکلای موسوم به دانشگاهی دارد و با این حال در دوره بیست و هفتم چنانچه به سمت وکلای حرفه ای چرخش نمی کرد شاید موازنه جفت شش تخته نرد هیات بیست و هفتم به نفع وکلای دانشگاهی تغییر می نمود, حال چه فرقی دارد که حرفه ای ها هوشمندی کردند و این مهره تعیین کننده را از دست رقیب خارج ساختند یا او خود راه بی مهری نسبت به هم تایان دانشگاهی اش را به نفع حرفه ای ها برگزید
عباس کریمی رویای ریاست هیات مدیره کانون را پلکانی از برای رسیدن به منزل گاهی مهمتر (به زعم خود) در سر پرورانده و در دوره بیست و هفتم تمام هم و غم خود را برای رای اول شدن به کار بست و با این حال نفر اولی باز به افتخار جهرمی رسید و شاید کسی به او نگفته بود که تعداد آرا ماخوذه از اهمیت خاصی در رسیدن به کرسی ریاست برخوردار نیست.
در هر حال در انتخابات اخیر یزدی محافظه کار نتوانست از رکورد دور پیش خود مبنی بر نفر دوم شدن میان منتخبین دفاع نماید و به رتبه چهارم قناعت نمود و با این وصف فشار ناشی از استرس ها نیز پنهان نماند و دکتر با سابقه دانشگاه تهران را راهی بیمارستان نمود.
عباس کریمی خود را شایسته ریاست می داند و ائتلاف را مدیون به خود و البته که او حق دارد که سودای ریاست داشته باشد و علاقه مندانش هم ایضا, لیکن محمل مدیونیت ائتلاف به عباس کریمی به زعم خودش جز این نیست که او چنانچه در لیست ائتلاف نبود چه بسا وکلای حرفه ای از چنین موازنه ای فی الحال بی بهره می ماندند و او با الحاقش به ائتلاف, بخشی از سبد آرا تشکل علمی را با خود خارج ساخته و به سبد رای حرفه ای ها واریز نموده است. هر چند اگر او به اردوگاه حرفه ای ها پناهنده نمی گردید, قطعا با دست رد علمی ها به خاطر سابقه بی مهری دور بیست و هفتم به سینه اش از این طرف مانده و از آن طرف رانده می گردید.
عباس کریمی دومین نفر از لیست ائتلاف شد که از اقبال حداکثری وکلای دادگستری برخوردار گردیده است لیکن همچنان بالای سر خود فرض پور را میبیند! و این واقعیت کار او را در تکیه زدن بر جلیس ریاست طی رقابت های درون ائتلافی دشوار می سازد.
نفر چهارم از منتظران اتکا بر کرسی ریاست قدیمی ترین نهاد صنفی کشور کسی نیست جز مصباح اسکویی, همان فردی که سابقه نیابت ریاست کانون را بار ها در چنته تجربه داشته و این بار اسب خود را زین ریاست سوار کرده تا در صورت توفیق, کانون وکلا فردی مومن به اتحاد وکلا و مخالف انشقاق در بدنه اتباع صنف را به خود ببیند.
مرد موی سپید کرده وکالت حین پیوستن به ائتلاف بزرگ, ذیل امضا مرامنامه ائتلاف, عضویت خود را منوط به تحفظ اتحاد وکلای دادکستری نمود و البته نام وی در لیست های دیگری از وکلای دادگستری از برای انتخابات اخیر نیز خودنمایی می نمود.
مصباح اسکویی در میانه ائتلافیون از اقبال برخوردار است و باید منتظر ماند و دید که آیا می تواند اقبال و اجماع آنها را جلب نماید یا خیر.
در این مسیر او مهمترین رقیب درون گروهی خود را فرض پور می داند
پنجمین نفر از داعیه داران ریاست محمد نبی است, مردی که علاوه بر ردای وکالت دادگستری, در کار سیاست هم بوده و هست.
دیپلمات صنف وکلای دادگستری را باید واجد شرایط مشابه عباس کریمی دانست. او اگرچه در سال های بی حضور تشکل علمی در زمره وکلای حرفه ای قرار می گرفت, مع هذا در انتخابات اخیر خود را در بدنه تشکل علمی باز تعریف نمود. دیپلمات را می توان از پیوستگان دیر هنگام قافله مدعیان ریاست بر هیات مدیره دانست, مرد پر نفوذ جامعه وکالت ردای ریاست را بعد از دوره های متمادی حضور در هیات مدیره برازنده خود می داند و حال قطعا با اعلام حضور در این عرصه, تشکل علمی وکلای دادگستری هم شاهد رقابت تنگاتنگ درون گروهی خواهند بود.
و آخرین نفر و یکی از دو جدی ترین مدعیان ریاست نجفی توانا است. دوستدارانش او را فردی قدرتمند و جدی برای ریاست کانون می دانند. نجفی توانا چهره ای شناخته شده در جامعه علمی کشور است که در این دوره توانست بالاترین اقبال وکلای دادگستری را در انتخابات اخیر به کف آورد و بدین سبب در حال حاضر این ادعا که او محبوب ترین منتخبین بیست و هشتم است, به هیچ روی گزافه نمی باشد!
بدون تردید اولین و آخرین گزینه تشکل علمی وکلای دادگستری (وکلای دانشگاهی) کسی نیست جز نجفی توانا و باورمندانش او را در شرایط فعلی جامعه وکالت بسیار مفید و راهگشا می دانند.
بدین ترتیب همانطور که مختصر پرداختن به نامزد های ریاست عیان ساخت وضعیت برگزیدن ریاست هیات مدیره در نهایت به سمتی نیل می نماید که هر دو جناح عمده صنف وکلای دادگستری ما بعد حل و فصل رقابت درون گروهی, یک نفر را برگزیده و در نهایت این رقابت مهم ما بین دو نفر از شش نفر سوداگران ریاست ادامه می یابد.
جناح وکلای حرفه ای به نظر به گزینه فرض پور ماچیانی خواهند رسید و جناح دانشگاهی ها نیز بر نجفی توانا توافق می یابند.
و درست در چنین شرایطی است که رای و نظر سه لیبرو یعنی سمامی, کامیار و شهبازی نیا تعیین کننده خواهد بود. در این خصوص نسبت پنج رای حرفه ای ها به چهار رای علمی ها موجد توازنی است که در آن فعلا حرفه ای ها دست بالا را با اختلاف یک رای خواهند داشت و لذا حرفه ای ها برای رسیدن به اکثریت مطلق یعنی 7 از 12 رای جهت بر کرسی نشاندن حرف و نظر خود, محتاج دو رای از سه رای لیبرو می باشند و علمی ها محتاج هر 3 رای لیبرو!
البته این شرایط در صورتی است که رقابت های درون جناحی سر به سلامت برده و 4 مدعی ریاست در فرایند کدخدا منشانه درون گروهی متقاعد شده و کناری بنشینند و ملتزم به رفتار گروهی آن کنند که مصلحت جناحشان دیکته می نماید. لذا با فرضی که فرایند پایان بخشی به اختلاف و رقابت درون جناحی به شکست ختم گردد
در این صورت سرنوشت تعیین رییس مسیری دیگر گون می پیماید. لیکن لا اقل در جناح حرفه ای ها تا حدی افق روشن تری دارد و اگر ائتلاف تحت تاثیر پایان رقابت های انتخاباتی قرار نگیرد و منتخبین با اطمینان از اینکه مرکب اقبالشان از پل مراد عبور کرده , بر سبیل بی اعتنایی به مصلحت جناح متبوعشان قدم برندارند, رجا واثقی از برای همچنان منتج بودن و کارکرد داشتن ائتلاف وجود خواهد داشت.
در مورد تشکل علمی هم البته وضعیت پیچیده ای برای ایصال به وفاق نمی باشد, چه اینکه کوک کنندگان ساز مخالف افضلیت نجفی توانا در نهایت می بایست ما بین 3 راه 1.تمکین 2.راه خود رفتن 3.پیوستن به رقیب, یکی را برگزینند. طرفه اینکه راه خود برگزیدن نتیجه ای جز انفعال و تک افتادگی در طی 2 سال دوران عضویت در هیات مدیره نخواهد داشت و پیوستن به رقیب هم بدون اجر و ما به ازا خواهد بود.
بنابراین افق وفاق درون گروهی برای جناحین کاملا روشن است.
برگردیم به فرضی که جناحین هر کدام یک نامزد تعرفه نمایند, در این صورت باید دید در نهایت کدام جناح موفق به بر کرسی نشاندن اراده خود خواهد شد.
عبدالله سمامی در این که نامش در لیست حرفه ای ها نبود, شکی نیست. مع هذا تعلقش به جناح دانشگاهی نیز منتفی است و با توجه به رابطه نزدیکی که سمامی با عباس کریمی دارد, احتمال پیوستن استراتژیک او به حرفه ای ها بسیار اقرب به ذهن است تا چرخش به سمت دانشگاهی ها.
عبدالله سمامی البته چنانچه عباس کریمی با سودای ریاست راه خود را از متحدین خود جدا سازد, ممکن است به تاسی از کریمی عمل نماید, هرچند در نزدیکی سمامی به فرض پور هم نباید غفلت ورزید.
در هر حال دانشگاهی ها در مورد ضرورت لابی با سمامی بیکار نمی نشیند و آنها ذاتا جاذبه هایی دارند که ممکن است سمامی را متقاعد به روی آوری به آنها نماید, هرچند که سمامی هم قواعد بازی را نیک می داند و به تعیین کننده بودن رای خود واقف است و دلیلی ندارد که بخواهد منافع شخصی خود را نادیده بگیرد و اینکه سمامی به این هم می اندیشد که در صورتی می تواند به دانشگاهی ها کمک نماید که آنها دو رای تعیین کننده دیگر را نیز متقاعد به همراهی کرده باشند, در غیر این صورت توجه انفرادی او به اردوگاه دانشگاهی ها فاقد ما به ازا خواهد بود.
فی الواقع رای سمامی در کنار دو رای دیگر یعنی شهبازی نیا و کامیار مثلث طلایی نجات بخش دانشگاهی ها خواهد بود و به صورت انفرادی و یا حتی در کنار یک رای از این سه رای نهایتا رایی نقره فام است و البته که می تواند فرایند انتخاب رییس را به انسداد بکشاند چراکه با تحصل 6 رای, دوباره همان جفت شش معروف بر زمین تخته نرد ریاست خواهد نشست.
محمد رضا کامیار وضعیت مشابه سمامی ندارد, چه اینکه دانشگاهی ها برای بلوغ رایشان به عدد 5 روی او حساب ویژه ای باز کرده اند, به هر حال جلوس کامیار بر کرسی ریاست معاضدت کانون مدیون همت دانشگاهی ها در دوره بیست و هفتم بود و کیست که منکر نقش بی بدیل همین سکوی سترگ در جهش و نهایتا انتخاب کامیار به عنوان عضو آخرین اصلی های هیات مدیره بیست و هشتم, گردد.
لذا کامیار اگرچه در انتخابات اخیر به مدد همراهان پای کارش, راهی متفاوت از متحدین سابق را پیمود, لیکن نمی توان با قاطعیت گفت که او در انتخاب ریاست جانب متحدین سابقش را رها خواهد نمود و لزوما با ائتلافیون به ماه عسل خواهد نشست. هرچند کامیار هم فردی سیاس و باهوش است که نشان داده از واقعیت ها بیشتر پیروی می کند و این واقعیت است که جناح دانشگاهی حتی با فرض تحصیل همراهی او و سمامی, باز یک رای دیگر نیاز دارند تا بتوانند در مورد ریاست نظر خود را حاکم نمایند, این در حالیست که اگر سمامی به اردوگاه حرفه ای ها روی آورد, آنها جهت حصول مقصود فقط یک رای نیاز دارند و قطعا یا او باید رایش را به معاضدت حرفه ای ها گسیل نماید یا شهبازی نیا و بدین سان قطعا معامله با حرفه ای ها می تواند برای کامیار جذاب تر باشد.
و در نهایت شهبازی نیا مردی که در دوره بیست هفتم رفتار و کنش و واکنش صنفی دقیق و نشان داری در تعلق به احدی از جناحین بروز نداد و هیچ یک از جناحین نتوانستند روی ظرفیت صد در صد همراهی او حساب کنند. شهبازی نیا نیز هم چهره اجرایی است و هم با قواعد بازی آشنایی دارد, او می گوید که قصد دارد در این دوره تعارفات دوره قبل را تارک گشته و استقلال خود را بیش از گذشته حفظ نماید, اما او از جناح دانشگاهی احساس نزدیکی می کند و شاید در طول دوره آتی بیشتر وی را در اردوگاه جناح دانشگاهیان ببینیم, لیکن در فقره انتخاب رییس مگر اینکه نامزد دانشگاهیان تغییرنماید, در غیر این وجه نجفی توانا شانسی از برای همراهی شهبازی نیا نخواهد داشت, اختلافات شخصی شهبازی نیا با نجفی توانا امر پوشیده ای نیست, از طرفی شهبازی نیا کرد است و یکی از مهمترین تشکل های صنفی گروه وکلای کرد می باشد و همین واقعیت تعلق قومی و صنفی شهبازی نیا به اکراد, وابستگی وی به جناح دانشگاهیان را رقیق می سازد, ایضا نزدیکی شهبازی نیا و منوچهری نایب رییس رد صلاحیت شده دور اخیر انتخابات به واسطه علقه های قومی می تواند با توجه به جایگاه منوچهری در ائتلاف, همراهی شهبازی نیا را موجه تر و محتمل تر سازد.
آری, دورنمای رقابت بر سر انتخاب رییس کابینه بیست و هشتم حکایت از توفیر شرایط با دوره قبل دارد, ائتلافیون برای انتخاب ریاست مورد نظر به واسطه همان یک رای بالاتر از رقیب (رای درون گروهی) از وضعیت بهتری در به کرسی نشاندن نظر خود برخوردارند و اگر تنها بتوانند سمامی و شهبازی نیا را با خود همدل سازند, فرض پور ریاست را از نجفی توانا می ستاند, چه اینکه به نسبت سمامی و شهبازی نیا به نظر فرض پور را در دوگانه فرض پور نجفی توانا ترجیح می دهند.