آلکس مینورو و گابریل پینهو برگردان مهرداد امامی
جام جهانی در برزیل است، اما با جوّی بسیار متفاوت از آنچه معمولاً چنین رویدادی به همراه دارد، زیرا جنبشهای اعتراضی و اعتصابهای گسترده به وضوح در کشور عرض اندام میکنند. در اینجا ما مقالهی رفقای چپ مارکسیستی (Esquerda Marxista) را منتشر میکنیم که بر تناقضات اجتماعی و طبقاتی هنگفتی تأکید دارند که بر جام جهانی سایه افکنده.
جام جهانی سابقاً تنها برای صفحات ورزشی موضوعی خبری بود. در گذشته، نگرانیهای اصلی پیرامون نمایش تیمهای ملی، فوتبالیستها و بختهای قهرمانی در جام بود. زمانه به نحو کتمانناپذیری تغییر یافته است!
با این حال، مسابقات امسال جام جهانی فوتبال، این ورزش مسحورکننده، مجموعهای کلی از تناقضات میان منافع عمومی و خصوصی، منافع بورژوازی و طبقهی کارگر را آشکار کرده است.
ثروت عمومی از کیسهی خزانهی دولت صرف آمادهسازی این رویداد شده است. در مجموع، برآورد میشود که بیش از 30 میلیارد رئال برزیل [13.5 میلیارد دلار] از بودجهی دولتی برای تأمین مالی جام جهانی استفاده شده است.
اسراف زیاد در برخی موارد بسیار مشهود است. هزینهی ساخت آمازونیا اَرِنا [استادیوم فوتبال در مانوآ، آمازونا، برزیل] 605 میلیون رئال [270 میلیون دلار] بود که همهی آن از ثروت عمومی خرج شد. این استادیومی است که قرار است میزبان چهار بازی در طول جام جهانی باشد و دیگر مورد استفاده قرار نگیرد، زیرا فوتبال در آن منطقه چندان محبوبیتی ندارد. لیگ فوتبال آمازونا به طور میانگین هر بازی 640 تماشاچی دارد، در حالی که ظرفیت استادیوم جدید 44310 نفر است و هزینهی نگهداری آن بالغ بر 6 میلیون رئال در سال میشود (که دولت محلی باید تقبلش کند). دولت محلی برای اینکه خود را از زیر بار نگهداری این استادیوم خلاص کند، امکان تبدیل آن به زندان پس از جام جهانی را در نظر دارد. شاید تظاهراتکنندگانی را برای آن زندان مدّ نظر دارد که اکنون سرکوب و مجرم شناخته شدهاند!
استادیوم ماراکانا (Maracana) که برای سومین بار در پانزده سال گذشته بازسازی شده، هزینهای کمتر از 1.19 میلیارد رئال [530 میلیون دلار] نداشته است! این هزینه به مراتب بیشتر از برخی استادیومهایی است که به تازگی ساخته شدهاند، از قبیل آرِنا کورینتیانز (یا ایتاکوئِرائو) در سائوپائولو که انتظار میرود هزینهی نهاییاش 855 میلیون رئال [380 میلیون دلار] باشد. اما شرمآور این است که استادیوم ماراکانا، نماد تاریخی فوتبال برزیل، پس از بازسازی خصوصیسازی شد و در اختیار کنسرسیوم اُدبرِشت (یک کمپانی ساخت و ساز برزیلی)، IMX (متعلق به اِیکا باتیستا) و AEG آمریکا قرار گرفت. این کنسرسیوم به مدت 33 سال (امتیاز برای 35 سال است اما آنها معاف از پرداخت دو سال نخست شدهاند) مبلغ 7 میلیون رئال [سه میلیون دلار] را سالانه پرداخت خواهد کرد که مجموعاً 231 میلیون رئال [103 میلیون دلار] برای دولت ریو دو ژانیرو به همراه خواهد داشت، رقمی که کاملاً کمتر از هزینهی آخرین بازسازی است و بالغ بر 18 درصد ارزش سه بازسازی آخر ماراکانا میشود.
در ماه ژوئن سال گذشته، در طول تظاهرات بزرگی که کشور را به لرزه انداخت، پلاکاردهایی حمل میشدند که به طعنه خواهان بیمارستانهای تحت حمایت فیفا بودند و معترضان زمزمه میکردند که «هی، جام جهانی، دست من باز است؛ من برای خدمات درمانی و آموزش پول میخواهم». معترضان کاملاً در اشاره به آن تناقضات که تجلی دیگر تسلیم شدن دولت دیلما به منافع سرمایه بود، حق داشتند.
چه کسی از جام جهانی منفعت میبرد؟
مدافعان جام جهانی میگویند که این رویداد، میلیاردها پول به اقتصاد ملی سرازیر میکند، اما آنچه آنها نمی-گویند این است که اغلب آن پول به جیبهای بورژوازی ملی و بینالمللی میرود.
رهبران PT (حزب کارگر)، و PCB (حزب کمونیست) برزیل، در کنار سایر نیروهای دولتی، معتقدند که مسابقات جام جهانی را نباید به عنوان مانعی برای سرمایهگذاری در مخارج اجتماعی، در بخشهایی چون خدمات درمانی و آموزش دانست، و آنها همچنین به جنبشهای اعتراضی علیه جام جهانی، انگ دست راستی بودن میزنند و متهمشان میکنند به اینکه خواستار بیثباتسازی دولت فدرال هستند. این تحلیلی کاملاً محدود و سطحی است.
حقیقت این است که جوانان و کارگران از اینکه باید روزانه از سیستم حمل و نقل عمومی کمکیفیت، گران و پر ازدحام، مدارس مخروبه و فهرستهای انتظار برای بیمارستانهای قراضه رنج ببرند، عصبانی هستند، در حالی که دولت میلیاردها پول صرف ساماندهی رویدادی میکند که حتی توانایی منفعت بردن از آن را ندارد، زیرا نمیتواند تقبلش کند.
بلیط بازی افتتاحیه حدود 160 و 990 رئال [72 و 450 دلار] هزینه بر میدارد؛ و بلیط بازی فینال چیزی بین 330 و 1980 رئال [150 و 890 دلار] آب میخورد. بلیط ارزانتر برای یک بازی در مرحلهی گروهی، در بدترین بخش استادیوم، 60 رئال [27 دلار] میشود. کسی که میخواهد بازیهای برزیل را از ابتدا تا انتها در سکوهای جلویی دنبال کند (اگر البته به فینال راه یابد)، میتواند بلیط استثنایی 6700 رئالی [3000 دلاری] بخرد، آن هم علاوه بر پرداخت هزینههای حمل و نقل، اقامت و سایر مخارج اضافی در شهرهای گوناگونی که بازیها برگزار میشوند. حقیقت این است که اغلب کارگران، بهسان همیشه، این جام جهانی را نیز از تلویزیون نگاه خواهند کرد.
نقش فیفا
بنا به گفتهی دبیرکل فیفا، جروم والک، فیفا حدود 3.5 میلیارد دلار از حقوق تجاریاش در جام جهانی برزیل به دست میآورد. در عین حال، فیفا 3.3 میلیارد دلار برای سازماندهی رقابتها خرج خواهد کرد. والک گفت، «در نهایت، فیفا 200 میلیون دلار سود کسب میکند که وارد حسابهایمان خواهد شد». همهچیز نشانگر آن است که این رقم ناچیزتر از چیزی برآورده شده که باید باشد. BDO، یک کمپانی حسابرسی، محاسبه کرده که سودهای فیفا از جام جهانی در واقع بالغ بر 5 میلیارد دلار خواهد شد که اغلب آن ناشی از فروش حق پخش بازیها است که در پی صنعت بازاریابی کاملی میآید که این رویداد ایجادش کرد.
فوتبال حرفهای پولهای زیادی را جابهجا میکند و در سرتاسر جهان به سودهایی کلان دست مییابد. فیفا یک سازمان سرمایهداری بینالمللی است که این تجارت سودزا را مدیریت میکند. قدرت و نفوذ فیفا بسیار زیاد است. صرفاً میتوان به درخواستهای تحمیلی برای ساماندهی جام جهانی نگریست که دولت برزیل از روی وظیفهشناسی رعایتشان کرد.
استادیومها باید بنا به طرحی مشخص، طرح فیفا، ساخته شوند. قوانین جدید به منظور مطابقت با سازمان-دهندگان این رویداد تنظیم شدهاند؛ بلیطهای نیمبها برای دانشآموزان اساساً کنار گذاشته شدند، زیرا اکنون دانشآموزان به بدترین بخشهای استادیوم دسترسی دارند. مدیران فیفا، با تمام غرور خود، با دولتهای ملی به عنوان خدمتکارانی صرف رفتار میکنند. اما بدترین چیز این است که دولت برزیل این نقش را پذیرفته و فرمانبرانه پیش پای نیازهای فیفا و سرمایهداران زانو زده است.
سرکوب و مجرمسازی
دولتهای محلی و فدرال ساز و برگ سرکوبگر دولت را گسترش بخشیدهاند. ما پیشتر شاهد سرمایه-گذاری عجیب و غریب در تسلیحات و فناوری سرکوب، در کنار تغییرات در قوانین از قبیل «قانون ضدّ ترور» بودهایم که هدف آن، زدن داغ ننگِ «اقدامات تروریستی» به تظاهراتکنندگان است. دولت فدرال به منظور سرکوب اعتراضات در طول جام جهانی، در حال ایجاد نیروهای ویژه و ضربتی ضدّ شورش است که متشکلاند از 10000 افسر پلیس.
علاوه بر این، لایحهی شرمآوری از جانب سناتور والتر پینهرو از حزب کارگر تقدیم مجلس شده که احکام 15 تا 30 سال زندان برای تظاهراتکنندگانی که در اعتراضات به جام جهانی مشارکت دارند، وضع میکند. این لایحه همچنین حق اعتصاب در طول مسابقات را در آن خدماتی که «منفعت اجتماعی» محسوب می-شوند، محدود مینماید.
وزیر دفاع اعلام کرده که نیروهای ضربتی را در خیابانها مستقر میکند، نیروهایی که آمادهاند تا در صورت لزوم تقویت پلیس نظامی، علیه اعتراضات وارد عمل شوند.
اینها اقداماتی فوقالعاده با هدف سرکوب و مجرمسازی جنبشهای اعتراضی هستند که حزب کارگر و دولت دیلما پیشگام آنند. به وضوح تمام این اقدامات فقط برای تضمین برگزاری جام جهانی نیستند- بلکه بورژوازی خویش را برای مبارزهی طبقاتی در پس این رویداد آماده میسازد.
تظاهرات در برابر جام جهانی
تمام حملات به طبقهی کارگر که در طول آمادهسازی برای جام جهانی صورت گرفتند و در دورهی پیش رو نیز جریان مییابند، باید محکوم شوند و جلویشان ایستاد: اتلاف ثروت عمومی، مرگ کارگران در سایتهای ساختمانی، بیرون راندن خانوادهها از خانههایشان به منظور ساخت استادیومها و پارکینگها و حملات سرتاسر سرکوبگرانه.
با این حال، تلاش برای جلوگیری از اتمام ساختارهای جام جهانی، مبارزهای مناسب علیه دولت و دستگاه سرکوب نیست. آیا تحت این شعار میتوانیم بر تودهها غلبه کنیم؟ جلوگیری از برگزاری جام جهانی چه چیز را تغییر میدهد؟ ما فکر میکنیم این خواسته که «جام جهانییی در کار نخواهد بود» فاقد مطالبات انضمامی و استراتژی مناسب است. گروههای سیاه (Black Blocks) که در خط مقدّم اعتراضات در 25 ژانویه در سائوپائولو قرار داشتند، با تاکتیک مبارزهی خیابانی و حمله به بانکها و سایر نمادهای سرمایهداری، در واقع دست آخر مردم را از اعتراضات دور میکنند و بهانهای برای سرکوب به دست دولت میدهند.
ضرورت دارد که جوانان و کارگران را در دفاع از سرمایهگذاری حقیقی در خدمات اجتماعی و مجبور ساختن دولت به جدایی از سرمایهداران بسیج کرد، آن هم با عدم پرداخت بدهی دولت که دستکم 718 میلیارد رئال [320 میلیارد دلار] از بودجهی فدرال در 2013 را بلعید. به همین دلیل، فعالان چپ مارکسیستی کارزار «عمومی، رایگان و برای همه! حمل و نقل، خدمات درمانی و آموزش! سرنگون باد سرکوب!» را تبلیغ میکنند و کمیتههای اعتصاب را در سراسر کشور به وجود میآورند.
مبارزهی طبقاتی پیش و پس از جام جهانی، یک واقعیت بوده، هست و خواهد بود. مسئلهی اصلی نظامی است که در آن زندگی میکنیم: نظام سرمایهداری. سازماندهی و افزایش سطح آگاهی کارگران و جوانان وظیفهی اصلی انقلابیون در سرتاسر جهان است تا بدین واسطه سرمایهداری را فرو بپاشانند و به سمت راه-حل واقعی یا همان سوسیالیسم گام بردارند.
منبع وبسایت انسان شناسی و فرهنگ