فرشاد اسماعیلی
یادداشت پیش رو شامل مجموعهای از گفتوگوها و یادداشتها پیرامون عبور از “ جامعه انضباطی” به “ جامعه کنترلی” میباشد. در این کتاب به اندیشه های « دلوز»،« هارت » و « آنتنیو نگری» پیرامون جامعه مدنی، اشکال نوین قدرت و کنترلی شدن جوامع اشاره میشود، که با ترجمه رضا نجف زاده و به همت انتشارات گام نو در سال 1386 وارد بازار کتاب شد.
پی نوشتی بر جوامع کنترلی
ژیل دلوز در یادداشت این فصل، تلاش میکند تفاوتهای جامعه انضباطی و جامعه کنترلی را روشن تر کند و نقاط جدایی ساز آنها را تحلیل نماید. او معتقد است:” کنترل کوتاه مدت است و نرخ بازگشت پرشتابی دارد، اما با این حال مستمر و بی حد وحصر است و در حالی که انضباط دوره ای طولانی، محدود و نامستمر دارد”. دلوز با اشاره به نگاه فوکو به پیدایش جوامع انضباطی و سربرآوردن سوژه به دنبال این است که انسان شناسی ِنوینی را معرفی کند. دلوز معتقد است: “ انسان دیگر نه محصور بلکه مقروض است. واقعیت این است که سرمایه داری به طور پایدار، منجر به تداوم فقر شدید سه چهارم انسانها شده است، بسیاری به دلیل بدهی و تعداد بیشماری هم در اثر محصوریت فقیر شده اند. کنترل نه تنها با فرسایش مرزها مرتبط است، بلکه انفجار درون آلونک نشین ها و گتوها را نیز به همراه دارد.”دلوز در ادامه به ساز و کار کنترل در جوامع میپردازد و به تکنولوژی های کنترلی در زندان و مدارس و بیمارستان و شرکت به عنوان نمونه هایی برای درک بحران در نهادها اشاره میکند.
کنترل و شدن
در این فصل از کتاب، گفت و گویی بین انتنیو نگری و دلوز درباره علاقه به سیاست و جنبش ها و نهادها آمده است. دلوز بحث را اینطور شروع میکند که چطور از حوزه حقوق به حوزه سیاست وارد میشویم و به این گزاره قائل است که نویسندگان باید گزارشات حقوقی را بخوانند نه قوانین مدنی را. و در ادامه نگری است که پای دلوز را به تاریخ باز میکند تا در باره می1968 و اتفاقات دیگر بگوید و دلوز در جواب نگری میگوید:” اروپا تا کنون بیش از اینکه تاسیس شود تهدید به سقوط شده است یعنی جنبش هایی که از شرق می آیند آن را دچار تزلزل میکنند.”
زوال جامعه مدنی
هارت در یادداشت این فصل، به چگونگی پیدایش جامعه مدنی و دیدگا ههای دیگران به این مقوله میپردازد و مدام از فوکو به دلوز از دلوز به مارکس و از مارکس به هگل و از هگل به روسو رفت و آمد میکند. هارت در این یادداشت مینویسد: “ در عین حال که به شناسایی کار ویژه های دموکراتیک مفهوم واقعیت جامعه مدنی میپردازیم، باید کار ویژه های انضباط و بهره کشی را که در چنین ساختارهایی نهفته و از آنها جدایی ناپذیر است در نظر داشته باشیم” و در ادامه معتقد است که “ حتی اگر نظر سیاسی جامعه مدنی را مطلوب بدانیم، هرگونه توسل به این مفهوم در شرایط کنونی، کاملا بی فایده و بی تاثیر است.”
بازگشت به آینده
در این فصل، متن مصاحبه ویدیوییِ نگری آمده است که چند روز پیش از بازگشتش به ایتالیا و زندانی شدنش صورت گرفته است.در این مصاحبه نگری از زندان و زندگی، انزوا، انتخاب زندان، کار، ماشین مغز، زن شدن کار، انبوه خلق اقلیتها، کارفرمانی زیستی- سیاسی، مرزهای تضمین شده، امپراتوری، لس آنجلس،چیاپاس،پاریس، اعتصاب های 1995 فرانسه، آلبانی، پیوندهای میان نژادی، شمال-جنوب، فقدان مدارک قانونی، کارمادی و مهاجران، تبعید، عشق، جاودانگی، فنا، شعر و در ستایش فقدان حافظه صحبت میکند.
اشکال نوین قدرت
این فصل به گفت و گویی با مایکل هارت پیرامون کتاب “ امپراتوری” اختصاص دارد که با همکاری نگری نوشته شده است. هارت در این گفت و گو از مخالفت با جهانی شدن حاضر صحبت میکند و معتقد است راه حل، ایجاد مناطق محلی مجزا یا تقویت مجدد قدرت دولت های ملی نیست بلکه هارت بر “ جهانی شدنی بدیل” باور دارد و منتقد اشکال فعلی جهانی شدن است. او معتقد است کتاب امپراتوری بر خلاف بسیاری از مواضع چپ و راست است. به همین دلیل از نظر بسیاری تحلیل سودمندی به دست داده است تا بسیاری تصورات مبتذل خو درا از جهانی شدن کنار بگذارند.
فوکو، مارکس مقاومت
دراین گفت و گوی کوتاه با آنتنیو نگری، به تحلیل های فوکو درباره فعلیت، امکان احیا، باز به کارگیری و ادامه آن پرداخته شده است. و نگری هم همانند دلوز بر این باور است که “ بخش اعظمیاز آنچه فوکو نوشته است باید امروز بازنویسی شود”.
«ب» مثل بریگاد های سرخ
در فصل پایانی کتاب، مصاحبهای آمده است با تونی نگری پیرامون جنبش های دهه هفتاد و خط سیر و نمایندگان آن در ایتالیا و این که چگونه این اتفاق ها در ایتالیا افتاد و تحلیل منتقدان و مخالفان این جنبشها.