محمد علی سفری ( وکیل دادگستری )
مصاحبه با داور
روزنامهء ایران که در آن زمان یکی از روزنامههای پرتیراژ پایتخت بود در فاصله بین انحلال عدلیه(22 بهمن 1305 مطابق نهم شعبان 1345)و خواستن اختیارات از مجلس(27 بهمن 1305)با مرحوم داور مصاحبهای کرده که از جهت اهمیت از نظر خوانندگان میگذرد.روزنامه ایران این مطلب را در شماره 25 بهمنماه درج کرده است.
س- با وجودی که ما اطلاع داریم که از قبول وزارت عدلیه استنکاف داشتید چه شد که قبول کردید؟
پاسخ داور- برای اینکه جواب این سئوال درست روشن داده شده باشد،لازم است اول بگویم که علت استنکاف من از قبول وزارت عدلیه چه بوده است؟به تصدیق عامه مردم عدلیه نه تنها از عهده ایجاد امنیت قضائی برنیامده بود بلکه در این اواخر اشخاصی در آن پیدا شده بودند که در حقیقت هر روز یک لطمه تازه به امنیت قضائی میزدند و من که بواسطه سابقه خدمت در عدلیه و اطلاع بالنسبه زیادی که از جریان امور آنجا داشتم خوب میدیدم که تا چه اندازه عدم رضایت مردم از عدلیه به مورد و بجاست و میدیدم چه اشخاص متنفذیاز این دستگاه ظلم استفاده و بالطبیعه از آن حمایت میکنند. نمیتوانستم بسهولت مسئولیت وزارت عدلیه را به عهده بگیرم زیرا اگر دست به ترکیب آن نمیزدم از آن بساط نتیجه ای جز آنچه همه دیدند،دیده نمیشد و آن وقت علاوه از اینکه وجدانا از برای من غیر ممکن بود در سر کار بمانم و هر روز به حقوق یک عده مردم بیچاره عدلیه پشتپا بزند، قطعا در نظر عامه یا مقصر جلوه داده میشدم یا لااقل یک وزیر بیکفایت. اگر دست به اصلاح میزدم ناچار برخلاف منافع و دخلها و حقکشیهای یک عده مردم متنفذ عمل کرده بودم و یک جماعت زیادی از مؤثرین در جامعه را با خودم دشمن میکردم. این مسئله را هم میل دارم نگفته نگذارم تا برخلاف واقع تصور ترسی در من نکنند. من از دشمنی با اشخاص متنفذ وحشت ندارم ولی تردیدم در قبول وزارت عدلیه به این جهت بود که مبادا دست بکار اصلاح بزنم و جماعتی را با خودم طرف بکنم و در بین عمل نگذارند که کار خود را انجام دهم. باین ترتیب یک عده را رنجاندهام و در مقابل به مملکت هم خدمتی نتوانستهام بکنم تا افکار عامه از من حمایت کند.این بود دلایل و ملاحظاتی که مرا در قبول این وزارتخانه بخصوص به تردید بلکه استنکاف وادار میکرد ولی بالاخره حاضر شدم که خود را به هر آب و آتشی زده و از هیچ نوع مشکلی فرار نکنم و باندازهای که وسایل و مصالح موجود روز مملکت اجازه میدهد به وزارتخانه ایران خدمت کنم و در حقیقت یک پناهگاه و ملجائی برای مردم بسازم. البته آتیه خواهد گفت که این بیباکی خوب بود و راستی من از عهده انجام این فکر بزرگ برمیایم یا نه؟مطابق میل ... و ملت میتوانم دستگاه امنیت قضائی را در این مملکت بکار بیاندازم یا خیر؟ امیدوارم که تقویت نمایندگان محترم و اشخاص صالح و افکار عامه مرا از تهوری که کردهام پشیمان نکند.
س- آیا برای اصلاحاتی که در نظر دارید غیر از طریق انحلال عدلیه راه دیگری نداشت؟
جواب داور- به عقیده من خیر. زیرا عدلیه به طوری خراب بود که با وسایل عادی از قبیل تفتیش،محاکمه انتظامی و امثال این وسایل نمیشد آنرا اصلاح کرد.من نمیخواهم بگویم که تمام قضات عدلیه نادرست بودند ولی از هرکس در این شهر بپرسید تصدیق خواهد کرد که به استثنای عده فوق العاده قلیلی مابقی نتوانسته بودند حیثیات خودشان را محفوظ نگاهدارند.بسا ممکن است که در میان قضاتی که مردم آنها را خراب میگفتند اشخاص پاکی بودند که بناحق متهم و بدنام شده بودند. ولی بعقیده من قاضی و مأمور عدالتی که نتوانست حیثیات و شرافت اسم خودش را محفوظ بدارد و طوری رفتار کند که طرف وثوق و اعتماد مردم باشد، آن شخص بدرد قضاوت و حفظ شرافت حقوق مردم نمیخورد. عدلیه مرکب بود از یک عده زیادی قاضی نالایق و بدنام. چطور امکان داشت که من در نالایق ایجاد لیاقت کنم؟ و بچه وسیله ممکن بود اشخاص بدنام را از بدنامی بیرون بیاورم؟ ناچار تنها طریق عملی خراب کردن آن اساس و بنای اساسی بود که اعتماد عامه را از ابتدا با خود داشته باشد و طوری رفتار کند که هیچکس نتواند بامانت اعضاء آن اعتراضی وارد کند.شاید معترضین باحترام من بخواهند بگویند مردم این مملکت اغلب زودباورند و هرکس را به سهولت در نظر عامه میشود بدنام کرد. هرکس را بیاورید ممکن است باو تهمت بزنند،بدنامش کنند. جواب این اعتراض را قبلا میخواهم بدهم با تصدیق باینکه عامه را در همه جا و مخصوصا در ایران زود میشود اغفال و اشخاص بیگناه را در نظر عامه گناهکار قلم داد ولی تهمتهای بیاساس اولا کمتر میگیرد. ثانیا بزودی از بین میرود. شاهد اینکه در همین جامعه سهل باور،یک عده مردم هستند،دارای مقامات اداری سیاسی عالی و متوسط که با وجود همه نواقص و فسادی که در امور اجتماعی ما هست معروف به امانت و دستکاری هستند. برای اینکه اسمی از اشخاص نبرده باشم و از این راه فکر خودم را راجع بکسانی که برای بنای عدلیه در نظر دارم باصطلاح معمول قبلا(لو)نداده باشم اسم کسی را نمیخواهم ببرم ولی شما و هر کسی در این شهر میدانید که اشخاص معروف به امانت اگر زیاد نیستند وجود دارند و جامعه آنها را خوب میشناسد و بسهولت نمیشود دامن پاک آنها را آلوده کرد.
(در اینجا مرحوم داور باین سئوال که آیا قصد دارید لایحه برای گرفتن اختیارات به مجلس ببرید جواب مثبت میدهد و بعد میافزاید..:)
شنیدهام میگویند من قصدم این است که یک اختیاراتی بگیرم و یک مشت رفقای خودم را عدلیه وارد کنم،البته باید منتها درجه بیانصاف بود تا یک همچو نسبتی را بشود داد،زیرا اگر من همچو قصدی داشته باشم نه تنها از نقطه نظر حساب و پیشرفت یک شخص فوق العاده بیفکر هستم؛ بلکه اساسا کوچک فکری خودم را به همه ثابت کردهام، من به شما اطمینان میدهم و همین نکته را در پشت تریبون مجلس خواهم گفت که فکر من اینقدر کوچک نیست و قصد ندارم عدلیه را رادیکال کنم،از جمله شنیدهام که میگویند مقصود من این است که مردمان متدیّن و معمّم را از عدلیه بیرون بریزم،این حرف هم طفلانه است من کسانی را که دارای امانت و صلاحیت باشند به عدلیه خواهم آورد خواه مکلا باشند خواه معمّم و کسانی را که امانت و صلاحیت ندارند در عدلیه نخواهم گذاشت خواه کلاه داشته باشند یا عمامه،خوب است مغرصین از این قبیل هو و تهمتهای کهنه دست بردارند و نگذارند آبروی خودشان بیش از اینها بریزد.
س- راجع به اصول تشکیلات،تغییری در نظر دارید یا خیر؟
ج- بطور اجمال میتوانم بگویم بله،اصول تشکیلات و محاکم عدلیه پر بیتناسب با اوضاع زندگی و عادات و طرز عمل و فکر مردم ماست.تشکیلات ما خیلی مفصل و اصول محاکمات از قوانین فرانسه که به اقرار علمای خود آنجا،برای فرانسه هم اسباب دردسر و اساسا خیلی کهنه است گرفته شده. اشتباه نشود من نمیخواهم بآن کسانیکه این قوانین را ترجمه کردهاند ایراد کنم.شاید هرکس بجای آنها بود در ابتدای کار مثل آنها کار میکرد. ولی بالاخره تجربه نشان داده که با حوصله این همه معطلی و پیچوخم در امور را نداریم و بنابراین باید کاری کرد که محاکمات سادهتر و سریعتر پیش رود. اگر اختیاراتی را که لازم دارد مجلس داد با یک تشکیلات سادهتری شروع بکار خواهم کرد.
س- شنیدهایم که راجع به حقوق قضات و مامورین نظری دارید آن نظر روی چه اساسی است؟
ج- اساس نظر من این است که باید به قاضی خوب،پول خوب داد.با حقوقهای فعلی کمتر ممکن است قاضی حسابی پیدا کرد. ما باید کم بسازیم ولی خوب بسازیم و خوب خرج کنیم تا بتوانیم عدلیه مملکتمان را در انظار همه آبرومند بکنیم. چون صحبت از حقوق و خرج است بد نمیدانم این را هم بگویم که اگر اختیارات داده شد، بلافاصله لایحهای به مجلس تقدیم خواهم کرد که اشخاصی که در عدلیه بودهاند تا وقتی که تکلیف آنها معلوم نشده از بابت حقوق صدمه نخورند.
س- برای تشکیلات عدلیههای ولایات چه نظری دارید؟
ج- اگر مجلس در زمینه اختیارات با من موافقت کرد و عدلیه مرکز را ساختیم آنوقت به عدلیههای ولایات خواهیم پرداخت یعنی قسمت به قسمت آنها را منحل کرده و از نو خواهیم ساخت.
« مجله ی حقوق مردم » تابستان و پاییز 1350 - شماره 24 و 25
و وبسایت راه مقصود