مصوب 28 می 2011 - کانون بین المللی وکلا (IBA)
صدای جهانی مشاغل حقوقی
ترجمه : مهدی براکه پور وکیل دادگستری
درج شده در نشریه حقوقی پیام وکیل شماره تابستان95
مقدمه : انجمن بین المللی وکلا،( در تاریخ 28 مه 2011 میلادی) اصول بین المللی عملکرد حرفه ای مشاغل حقوقی را تصویب نمود. با توجه به گسترش عملکرد حقوقی وکلا در سراسر جهان، این نوشتار 36 صفحه ای چارچوبی برای وکلا فراهم می آورد که طی آن بتوانند وظایف حرفه ای خود را با حفظ عزت و احترام در روابط حرفه ای و تعامل با موکلان انجام دهند. هدف ااز این اقدام ، پیش بینی فضای درک قواعد ملی وبین المللی حاکم بر رفتار وکلا، آرمان ها و انسجام مشاغل حقوقی است که درسراسر جهان تبلیغ می شود.
اصول بین المللی انجمن بین المللی وکلا ، نسخه قرن بیست و یکم از مجموعه قواعد حرفه ای واخلاقی است که نخستین بار 50 سال پیش تدوین شده و نسخه امروزی بر مبنای همان قواعد اخلاقی (مصوب 1956و 1988) می باشد.حال همگامی با سرعت جهانی شدن وافزایش معاملات مرزی منجر به تجدید نظر و ویرایش مجدد اصول وقواعد اخلاقی گشته در که نتیجه آن در نوشتار کنونی قابل مشاهده است.امری که از طریق فرآیند دقیقی همراه با اظهار نظر نمایندگان مشاغل حرفه ای از سراسر جهان منجر به تدوین ده اصل اساسی گردید.
ده ارزش اساسی و پایه اصول انجمن بین المللی وکلا عبارتند از: 1 )استقلال،2)صداقت، انصاف و امانت داری. 3)تعارض منافع. 4)رازداری اسرار حرفه ای. 5)منافع موکل. 6) تعهدات وکیل. 7) آزادی موکل. 8) اموال موکل و اشخاص ثالث. 9)صلاحیت. 10) حق الزحمه.
هر اصل به وضوح در این متن تعریف شده و مشتمل بر تفاسیری بر چگونگی کاربرد قواعد رفتاری برای هر وکیل در حوزه های مختلف قضایی است.
به گفته "جیمز کلوتز"، رئیس کانون بین المللی وکلا، (ما امیدواریم که اصول کانون بین المللی، به عنوان مبنایی برای قواعد عملکرد حرفه ای حقوقی در سراسر جهان قرار گیرد.هدف ما این است که دولت ها و دیگر نهادهای صالح مرتبط با ارتقای سطح حاکمیت قانون و دفاع از آزادی وعدالت، ارزش حیاتی این اصول را در رابطه با استقلال مشاغل حقوقی و دموکراسی درک کنند.)) وی می افزاید: ((ما بر این باوریم که کانون های وکلای نوپا که در تلاش برای تحقق استقلال خویش هستند ، این اصول را منابع با ارزشی تلقی می کنند.))
اول : اصول بین المللی رفتار حرفه ای حقوقی
وکلای سراسر جهان متخصصان ویژه ای هستند که منافع موکلان خود را بر منافع شخصی خود برتر و مقدم می دانند و در تلاش برای تضمین اجرای قوانین هستند. آنان باید به منظور حفظ هنجارهای معقول زندگی ، تحولات و تغییرات مداوم حقوقی را با خدمات خود به موکلان، احترام به دادگاه ها و انتظارات مشروع ترکیب کنند که معمولاً بین این عناصر تضاد وجود دارد.
هدف از تنظیم این اصول، ایجاد چارچوب کلی پذیرفته شده برای موازینی است که ممکن است برای وکلای هر نقطه از جهان از سوی مراجع صالح وضع گردد و مبنایی مقبول باشد.
علاوه بر این، هدف از تصویب این اصول بین المللی، ارتقا و تقویت آرمان های مشاغل حقوقی است. بنا نیست که این اصول جایگزین یا محدود کننده تعهدات وکلا (به عنوان اعلی درجه مشاغل حقوقی)ٍ مطابق قوانین صالح یا موازین حرفه ای خاص خود باشد. همچنین، بنا نیست که این اصول به عنوان معیاری برای تحمیل مسئولیت، مجازات یا هر نوع تدابیر انضباطی برای وکلا باشد.
1.استقلال و بی طرفی
یک وکیل باید استقلال خود را حفظ کرده و توانایی دفاع از این استقلال را در ارائه مشاوره بی طرفانه به موکل خود داشته باشد.
یک وکیل باید در ارائه مشاوره به موکل خود شامل احتمال موفقیت در قضیه، قضاوت بی طرفانه وغیر مغرضانه ای داشته باشد.
2. صداقت، امانت داری و انصاف
یک وکیل باید در تمام مدت، بالاترین درجه از صداقت، امانت داری و انصاف را نسبت به موکلان دیگر وکلا، دادگاه، همکاران و تمام کسانی که در تماس شغلی با آنان است ، رعایت کند.
3.تعارض منافع
یک وکیل نباید موقعیتی را که طی آن منافع موکل با منافع وکیل، وکیل دیگر در همان وضعیت یا منافع دیگر موکلان در تعارض قرار می گیرد بپذیرد مگر اینکه پذیرش چنین موقعیتی به واسطه قانون، یا موازین حرفه ای مجاز بوده ویا موکل اجازه داده باشد.
4.رازداری و حفظ اسرار حرفه ای
یک وکیل باید در تمام مدت رازداربوده و برای حفظ مخفیانه بودن امور موکلان فعلی وسابق خود تلاش کند مگر اینکه خلاف آن توسط قانون مجاز شمرده شده یا افشای این اسرار توسط قانون یا موازین مناسب حرفه ای ضروری تلقی شود.
5. منافع موکل
یک وکیل باید منافع مشتری را به عنوان مهم ترین موضوعی تلقی کند که همیشه باید بدون تعارض با وظایف وکیل نسبت به دادگاه و جانبداری از عدالت، رعایت قانون و پایبندی به موازین اخلاقی باشد.
6.تعهدات وکیل
یک وکیل باید با افتخار، هر گونه تعهدخود در رابطه با وکالت را به شیوه ای منظم ایفاء کرده و تازمانی که موضوع تعهد انجام شده یا انجام آن متعذر وغیر ممکن شود، به تعهد خود پایبند باشد.
7.آزادی موکل
یک وکیل باید به آزادی موکل در انتخاب وکیل احترام گذاشته و جز در موردی که به واسطه موازین حرفه ای خاص یا قوانین مناسب منع شده باشد، در انتخاب یا رد پرونده ی قضایی آزاد است.
8. حمایت از اموال موکلان و اشخاص ثالث
یک وکیل باید بی درنگ و صادقانه حساب اموال موکل یا اشخاص ثالثی که به واسطه اعتماد به وکیل به وی سپرده شده را پس دهد و همچنین حساب این اموال را از اموال شخصی خود تفکیک کند.
9.صلاحیت
اعمال یک وکیل باید در راستای صلاحیت و به شیوه ای معقول صورت پذیرد. یک وکیل نباید اموری را که به طور معقول امکان تحقق آن وجود ندارد به عهده بگیرد.
10.حق الزحمه
وکلا مستحق دستمزدی معقول برای اعمالشان هستند، ونباید دستمزدی غیر معقول درخواست کنند. یک وکیل نباید اعمال غیر ضروری انجام دهد.
دوم : تفسیری بر اصول بین المللی رفتار حرفه ای مشاغل حقوقی کانون بین المللی وکلا
در نشست وارسا(warsaw) مصوب 28 می 2011
مقدمه
1. نقش وکالت چه توسط فرد،شرکت یا ارگان ایفاء ،وکیل به عنوان مشاور معتمد ونماینده موکل و از سوی اشخاص ثالث به عنوان یک فرد حرفه ای قابل اعتماد و عضو جدا ناپذیر دادرسی عادلانه تلقی می شود.
به واسطه تجسم تمام این عناصر، وکیل کسی است که با صداقت تمام خدمت گزار منافع موکل بوده و از حقوق وی دفاع می کند، نقش های وی در جامعه عبارتند از: جلوگیری و ممانعت از تعارض، تضمین حل وفصل اختلافات مطابق با اصول پذیرفته شده مدنی، عمومی یا قانون جزایی ومطابق باحقوق ومنافع عمومی ، همچنین مذاکره و تبادل نظر در تنظیم موافقت نامه ودیگر امور ضروری معاملات، تلاش در ارتقای حقوق، دفاع از آزادی وعدالت و اجرای قانون.
2. این اصول بین المللی شامل ده اصل متداول در دستورالعمل های حرفه ای در تمام جهان است.احترام به این اصول مبنای "حق بر دفاع قانونی" است که سنگ بنای کلیه حقوق دیگر در یک دموکراسی است.
3. این اصول بین المللی گویای زمینه های مشترکی است که در تمام قوانین ملی و بین المللی سنگ بنای موازینی است که بر رفتار حرفه ای وکلا به ویژه در خصوص روابطشان با موکلان، حکومت می کند.
اصول کلی به طور جزئی تمام ابعاد رفتار حرفه ای وکلا به عنوان مثال در روابطشان با دادگاه، دیگر وکلا و یا دادگاه خود وکیل را پوشش نمی دهد.
4. اصول بین المللی ملاحظات زیر را درنظر دارد:
• موازین حرفه ای وکلا از موازین خاص ایالات و استانها گرفته تا سرتاسر جهان
• اصول اساسی در رابطه با نقش وکلا مصوب کنگره هشتاد سازمان ملل در رابطه با جلوگیری از جرایم و مجازات مجرمان، هاوانا، 27 آگوست 1990
• اعلامیه جهانی حقوق بشر
5. امید می رود که این اصول و تفاسیر برای وکلایی که جویای استقلال کانونهای وکلا و اعضایشان در دموکراسی نوظهور و برای وکلا و کانون های وکلایی که جویای درک بهتر مسائل ناشی از تعارض قوانین داخلی و بین المللی می باشند، مفید واقع شود.
6. امید آن است که این اصول به ارتقای درک وکلا، سیاست گذاران و افکار عمومی از نقش وکلا در جامعه وهمچنین روشی که این اصول و موازین طی آن تنظیم پشتیبانی می گردند بینجامد.
7. اصول انجمن بین المللی وکلا و قضات، قانونگذاران، دولتمردان و نهادهای بین المللی را همراه با وکلا و کانون وکلا به تلاش برای رعایت اصول تنظیم شده بین المللی مجاب کند.
با وجود این هیچ اعلامیه ای از این اصول یا قوانین اخلافی نمی تواند تمام شرایط حادث را پوشش دهد. درنتیجه ، وکلا محدود به قوانین ملی و دستورالعمل های حرفه ای خاص ایالات خود (یا قوانین استان دیگری که در آن کارآموزی خود را می گذرانند) نبوده و لازم است به اقتضای تبعیت از وجدان خود، به قوانین کلی عقلی و فرهنگ اخلاقی که الهام بخش اصول بین المللی مذکور است نیز پایبند باشند.
1. استقلال و بی طرفی
1.1 اصل کلی
یک وکیل باید همواره بی طرف بوده و تلاش کند که این بی طرفی را در ارائه مشاوره های غیرمغرضانه و نمایندگی از موکل حفظ نماید. یک وکیل باید در ارائه مشاوره به موکل در خصوص درصد احتمال موفقیت در پرونده، قضاوت عادلانه و حرفه ای و بی طرفانه داشته باشد.
1. 2 یادداشت توضیحی
اجرای عدالت قضایی واعمال قوانین، مقتضی آن است که یک وکیل در وضعیتی حرفه ای و آزاد از نظارت ، کنترل و دخالت قضایی، از موکل خود دفاع کند.
اگر استقلال و بی طرفی وکیلی تضمین نشده باشد و وی مشمول دخالت دیگران، به ویژه عناصر دارای قدرت شود، دفاع تمام وکمال از موکل برای وکیل دشوار خواهد بود. بنابراین، تضمین استقلال یک وکیل یک ضرورت حیاتی برای حمایت از حقوق شهروندان در یک جامعه دموکراتیک است.
ضرورت استقلال متقضی آن است که فرد فرد وکلا، دولتمردان و جامعه مدنی ، استقلال مشاغل حرفه ای را بر منافع شخصی اولویت داده و نیاز و تاکید به استقلال مشاغل حقوقی را محترم بشمارند.
موکلان حق دارند که مشاوره ای بی طرفانه، و غیر مغرضانه فارغ از این که مشاوره مذکور مطابق با میل موکل باشد یا نباشد، مطالبه کنند.
استقلال اقتضاء دارد که وکیل برای موکل خود، فارغ از تضاد نامطلوب منافع شخصی، اعمال نفوذ ناروا یا هر نگرانی دیگری که ممکن است منافع موکل یا قضاوت حرفه ای وکیل را تحت تاثیر قراردهد، عمل کند.
موقعیت ها و اوضاع و احوالاتی که طی آن استقلال وکیل در معرض خطر قرار گرفته یا تخریب می شود شامل موارد زیر است:
• مشارکت وکیل در معاملات تجاری بدون اطلاع رسانی مناسب به موکل یا رضایت وی.
• جایی که وکیل همزمان با اقدام برای موکل در مشاغل یا فعالیت های تجاری درگیر می شود و چنین درگیری به احتمال زیاد بر منافع موکل مقدم شده و یا به احتمال زیاد ممکن است مقدم شود.
• وکیل از روی عمد مالکیت اموال یا اعتباراتی را مغایر با منافع موکل تحصیل یا تملک کند مگر این که قانون مناسب به وی این اجازه را داده باشد،
• جز در موارد مشروع قانونی و مربوط به توافق راجع به حق الزحمه ودریافت اموال، چه قبل از تشکیل دادگاه و چه بعد از تشکیل دادگاه. منافع مالی دیگری در رابطه باموضوع پرونده مورد وکالت، اداره یا تحصیل کند.
این واقعیت که بنا است حق الزحمه وکیل توسط شخص ثالثی پرداخت شود، نباید استقلال و قضاوت حرفه ای وکلا را در رابطه با ارائه خدماتشان به موکل تحت تاثیر قرار دهد.
بی طرفی یک وکیل همچنین مستلزم آن است که روند پذیرش وکلا در کانون وکلا، انتظامات حرفه ای و نظارت حرفه ای به طور کلی، به روشی مدون و برنامه ریزی شده باشد که تضمین کننده ایفای مشاغل حقوقی ،مصون و رها از اعمال نفوذ ناروا چه از سوی دولت وچه از سوی مراجع قضایی یا نظایر آن، باشند.
1. 3 ملاحظات بین المللی
در حالی که اصل استقلال و بی طرفی وکلا و دارندگان مشاغل حقوقی در تمام رویه های قضایی در کنار تلاش برای اعمال قانون ، مسلم است ، اما چارچوب و سازماندهی حقوقی مربوط به آن به طور عمده از یک حوزه قضایی به حوزه قضایی دیگر متفاوت است.
در یک حوزه قضایی مشخص، کانون وکلا از صلاحیت قانونگذاری مستقلی در حقوق اساسی و دیگر اسناد زیر بنایی بهره مند است ،در حالی در دیگر حوزه ها، اداره امور مشاغل حقوقی توسط نمایندگی های قضایی دولت یا ارگان های دولتی یا نهادهای قانونگذاری صورت می گیرد.
معمولاً محاکم یا ارگان های قانونگذاری از کانون های وکلایی که به صورت خصوصی شکل گرفته اند کمک یا مشاوره می گیرند.
نظام های متنوع سازماندهی و قانونگذاری مشاغل حقوقی، نه تنها باید استقلال کارآموزان وکالت و وکلا را تامین کنند بلکه باید به گونه ای باشند که اداره این مشاغل به خودی خود نیز مطابق با قوانین حقوقی باشد. بنابراین تصمیم گیری کانون وکلا باید مشمول سازوکارهای تجدید نظر باشند.
در این خصوص مباحث جاری درخصوص این که چه حدی از دخالت دولت و قانونگذاری برای اداره رفتار حرفه ای مشاغل حقوقی ضروری است، وجود دارد.
وکلا و کانون های وکلا باید برای حفظ استقلال حقیقی مشاغل حقوقی ، ترغیب دولت برای احتراز از دخالت و مبارزه با چالش های حاکمیت قانون تلاش کنند.
در برخی از حوزه های قضایی انواع مشخصی از فعالیت ها واداره برخی امور توسط اعضای کانون وکلا را مغایر با عملکرد مستقل آنان می دانند. در حالی که درحوزه های قضایی دیگر به چنین تعارضی اعتقاد ندارند.
استخدام وکیل عضو کانون وکلا، در برخی ازحوزه ها ی قضایی، مجاز شمرده شده و در برخی دیگر استخدام یک وکیل توسط وکیل دیگر یا شخص ثالث ممنوع تلقی شده است.در حوزه های قضایی که استخدام وکیل را مجاز شمرده اند، برخی حوزه ها، مصونیت وکیل(حمایت از استقلال و محرمانگی) را تنها در پرونده هایی که وکیل مستقیماً توسط موکل و نه وکیل دیگر به کار گرفته شده را به رسمیت می شناسند درحالی که در برخی دیگر چنین حمایتی را به وکیلی که برای وکیل دیگر کار می کند نیز اعطاء می کنند.
در تفاوت رویه های قضایی باید پرونده های فرامرزی و رویه قضایی چند حوزه ای نیز در نظر گرفته شود. سرخط هر وکیل زمانی که درگیر پرونده ای خارج ازحوزه قضایی که درآن پذیرفته شده می شود باید موازین حرفه ای را هم درمحل خاص خود وهم در حوزه قضایی مقر دادگاه(تعهد مضاعف ) رعایت کند.
تمام شرکت های بین المللی باید سازماندهی خود را در رابطه با ارائه خدمات حقوقی، با تمام حوزه های قضایی که در آن تشکیل شده یاشعبه یا نمایندگی دارند، مطابقت دهند.گرچه برخی ازحوزه های قضایی اصول تعارض قوانین را در تعیین رفتار حرفه ای در فراتر از مرزها اعمال می کنند اما هنوز،یک چهارچوب جهانی پذیرفته شده برای ارزیابی عملکرد مناسب درخصوص تعارض یا مطابقت با این قوانین ایجاد نشده است.
2.صداقت، امانت داری وانصاف
2. 1 اصول کلی
یک وکیل باید همیشه صداقت، امانت و انصاف را نسبت به موکلان، دادگاه، همکاران و تمام افرادی که وکلا در تماس حرفه ای با آنان قرار دارد، دربالاترین استاندارد،عرضه و رعایت کند.
2. 2 یادداشت توضیحی
اعتماد به مشاغل حقوقی مستلزم آن است که هر کدام ازاعضای مشاغل حقوقی، صداقت، امانت داری وانصاف از خود نشان دهند. یک وکیل نباید عامداً در حین نمایندگی از موکل خود مدعی ادعاها و یا وقایع غیرواقعی شده یا در تصحیح یک ادعای دروغین یا واقعه غیر واقعی یا لایحه قانونی که پیشتر توسط وکیل ارائه شده،ناکام گردد. سرخطوکلا متعهدند که با موکلان خود، دیگر اعضاء و مشاوران، دادگاه ها، کارمندان دادگاه و عموم مردم رفتار حرفه ای داشته باشند.این تعهد شامل شهروندی، امانت داری حرفه ای، کرامت شخصی، اخلاص، توجه، احترام ومشارکت با همه افراد است که برای دادرسی عادلانه و حل و فصل اختلافات ضروری می باشد.
وکلا باید در نظر داشته باشند که گرچه اغلب وظایفشان درفضای متخاصم صورت می گیرد اما نباید با دیگر وکلا، دادگاه و افراد عادی رفتاری تهاجمی داشته باشند. با این همه ، این نیز درست است که به خاطر وظایف گوناگونی که وکلا نسبت به موکلان، دادگاه و دیگر همکارانشان دارند معیارهای گوناگونی برای رفتار حرفه ای نسبت به هرکدام وجود دارد.
توصیف هریک از این مسئولیت ها از حوزه قضایی به حوزه ای دیگر فرق می کند.
2. 3 ملاحظات بین المللی
وکیلی که در برابر دادگاه یا به هر نحو دیگری در محکمه حاضرمی شود باید ازقوانین حاکم بر آن دادگاه یا محکمه تبعیت کند. مشارکت فرامرزی بین وکلا در حوزه های قضایی مختلف مستلزم احترام به تفاوت هایی است که ممکن است بین نظام های حقوقی مربوط به آنها و همچنین موازین مربوط به دستورالعمل های حرفه ای وجود داشته باشد.
وکیلی که عهده دار انجام امور حرفه ای در حوزه قضایی ای که عضو کامل کانون های مشاغل حرفه ای آن نیست، شود، باید به قوانین مناسب و معیارهای اخلاقی در حوزه های اخلاقی که عضو کانون آن است متعهد باشد. یک وکیل باید تنها در محدوده مجاز حوزه قضایی میزبان و مشروط به رعایت تمام موازین اخلاقی و قانون مناسب حوزه قضایی میزبان، وکالت کند.
3.تعارض منافع
3. 1 اصل کلی
یک وکیل نباید موقعیتی را بپذیرد که طی آن منافع موکل با منافع خود وکیل و دیگر وکلا در یک رشته، یا دیگر موکلان در تعارض قرار گیرد مگر این که توسط قانون مناسب یا دستورالعمل های رفتار حرفه ای مجاز شمرده شده یا با کسب اجازه موکل صورت گرفته باشد.
3. 2 یادداشت توضیحی
اعتماد و رازداری درمشاغل حقوقی و اعمال قانون، بستگی به وفاداری وکیل به موکلانش دارد. موازین مرتبط با تعارض منافع ازحوزه ای به حوزه قضایی دیگر متفاوتند. تعریف آنچه که تشکیل دهنده تعارض منافع است نیز از حوزه ای به حوزه قضایی دیگر متفاوت است.
(البته نه به صورت کامل) این که آیا تحدید اطلاعات به طور کلی مجاز است یا نه، یا این که ممنوعیت تعارض منافع شامل تمام حوزه های حقوقی است یانه. یا این که تحدید اطلاعات می تواند مفید باشد، نیز از حوزه ای به حوزه ی قضایی دیگر فرق دارد.
به طور کلی چنانچه وکالت(نمایندگی) از موکلی موجب تعارض منافع گردد، وکالت مزبور نباید صورت پذیرد.
تعارض منافع زمانی وجود دارد که منافع یک موکل مستقیماً متعارض با منافع موکل دیگری باشد یا زمانی که احتمال زیاد داشته باشدکه وکالت از یک یا چند موکل، منافع موکلان قبلی یااشخاص ثالث را تحت تاثیر قراردهد.
صرف نظر از تعارض منافع، در برخی حوزه های قضایی ، وکالت با وجود حالت تعارض، مشروط به باور معقول وکیل مبنی بر اینکه می تواند علی رغم این وضعیت با دقت وبی طرفی از موکلان خود دفاع خود، ممنوع نمی باشد.
چنین وکالتی شامل طرح دعوا از سوی یک موکل علیه موکل دیگر توسط یک وکیل در یک دعوا یا در برابر یک دادگاه نمی شود و هریک از موکلان باید رضایت مکتوب خود را به چنین وکالتی ارائه کنند.
وکیلی که سابقاً از موکلی در یک پرونده دفاع کرده یا این که شرکت حقوقی اش درحال حاضر یا سابقاً وکالت موکلی را برعهده داشته، نباید اطلاعات مربوط به پرونده مذکور را برخلاف منافع موکل سابق استفاده کند مگر اینکه به واسطه قانون مناسب یا موازین اخلاقی مجاز دانسته شود.
دربرخی حوزه های قضایی، برخی شرایط بالقوه تعارض،صرفا درمحدوده مجاز قانون و قواعد اخلاقی و مشروط به کسب رضایت تمام افراد درگیر واطلاع رسانی به آنها بدون نقض تعهد به رازداری، ممکن است مجاز شمرده شود.
در برخی حوزه های قضایی، ظهور یک موقعیت متعارض بعد از شروع تعهدات وکیل مستلزم آن است که وکیلی که دچار موقعیت متعارض گشته، با رعایت حقوق تمام موکلان درگیر، وکالت تمام موکلین پرونده متعارض را رد کرده و در برخی حوزه های دیگر صرفاً ادامه وکالت ازسوی یکی از موکلان بدون نیاز به رد وکالت دیگران لازم می باشد.
علاوه براین ، تعارض عملکرد حرفه ای و حقوقی باید از تعارض بین منافع تجاری متمایز گردد.یک وکیل حق دارد در شرایطی حتی دفاع از منافع یا نمایندگی از موکلی را که منافع تجاری وی با منافع تجاری دیگر موکلان یا موکلان سابق غیر درگیر در پرونده خاص،متعارض است را به عهده بگیرد.
همچنین، یک وکیل ممکن است نمایندگی یا دفاع از منافع موکلی را علیه موکل دیگر، در شرایطی که موکل دوم، چه به صورت مذاکره برای توافق یا هر اقدام قانونی یا داوری دیگری، تصمیم گرفته، که دفاع از منافع خاص خود در آن پرونده را به وکیل دیگر بسپرد، به عهده بگیرد. در چنین شرایطی وکیل اول باید تمام قوانین و دستورالعمل های حرفه ای وبه ویژه قواعد مربوط به رازداری، حفظ اسرار حرفه ای و بی طرفی را رعایت کند.
دررابطه با حمایت از منافع موکل، وکیل نباید اجازه دهد که منافع شخصی اش با منافع موکل در تعارض قرار گرفته یا جایگزین گردد. یک وکیل نباید تحت تاثیر اعمال نفوذهایی که هدفشان تطمیع وکیل برای ترجیح منافع شخصی بر منافع موکل است قرار گیرد. هنگامی که وکیل متوجه شود که منافع شخصی اش در جریان دادرسی با منافع موکل درتعارض قرار می گیرد ، نباید دفاع از وی را پذیرفته یا به دفاع از رو ادامه دهد.
3. 3 ملاحظات بین المللی
وجود تفاوت ها در موازین ملی در رابطه با تعارض منافع ، در تمام پرونده های فرامرزی باید مورد توجه قرارگیرند.هر وکیلی متعهد است که قوانین مربوط به تعارض منافع را در پرونده هایی خارج از حوزه قضایی مورد پذیرش انجام دهد، رعایت کند.
تمام شرکتهای بین المللی باید ساختار و شرایط تشکیل خود را با حقوق هر حوزه ای قضایی که در آنجا تشکیل شده و وارد فعالیت های حقوقی می شوند، مطابقت دهند. در این خصوص گرچه در برخی ازحوزه های قضایی،یکسری اصول تعارض قوانین برای تعیین قانون حاکم برعملکرد حرفه ای در رابطه با فعالیت های فرامرزی پذیرفته شده است اما هنوز هیچ چهارچوب پذیرفته شده ی جهانی درخصوص تعیین عملکرد مناسب در شرایطی که قوانین با یکدیگر متعارضند ویا موازین مناسب نیستند، وجود ندارد.
4. رازداری/ حفظ اسرار حرفه ای
4. 1 اصل کلی
یک وکیل باید همیشه رازدار بوده و برای حفظ اسرار مربوط به موکلان کنونی و سابق خود تلاش کند ، مگر این که خلاف آن توسط قانون صالح یا موازین عملکرد حرفه ای مجاز تلقی شده باشد.
4. 2 یادداشت های توضیحی
حقوق وتعهد یک وکیل برای حفظ اطلاعاتی که ازموکلان دریافت کرده و مشاوره های که به آنان می دهد، یکی از ویژگی های جداناپذیر اعمال قانون و دیگر عناصر ضروری امنیت و اعتماد عمومی به دادرسی عادلانه و عنصر جدانشدنی رفتار حرفه ای است.
اصل رازداری وحفظ اسرار حرفه ای دو ویژگی جوهری دارد:
از یک سو ،برای وکیل تعهدی اخلاقی، قانونی وقراردادی درامانت داری وحفظ اسرار موکل وجود دارد. تعهد قانونی گاهی در قالب امتیازات ویژه وکیل و موکل قرار گرفته و بسته به تعهدات وکیل مطابق با قوانین صالح یا دستورالعمل های حرفه ای هر حوزه متفاوت است. چنین تعهدی تا زمان اتمام رابطه بین وکیل وموکل ادامه می یابد.
بیشتر حوزه های قضایی به تعهد رازداری احترام گذاشته واز آن حمایت می کنند به عنوان مثال، مستثنی کردن وکیل ازوظیفه عمومی شهادت در برابر دادگاه و دیگر مقامات عمومی و ارائه اطلاعاتی که در رابطه باموکلش جمع آوری کرده ، یا ارائه حمایت های ویژه از ارتباطات بین موکل ووکیل.
از سوی دیگر، شرایط عمده ای وجود دارد که طی آن اصل امانت داری وحفظ اسرار حرفه ای درخصوص ارتباطات بین وکیل وموکل به طور کلی یا جزئی اجرا نمی شود.
وکلا هنگام همدستی ومشارکت دراعمال مجرمانه با موکلانشان نمی توانند به اصل حمایت از امانت و رازداری استناد کنند.
در برخی حوزه های قضایی افشای اطلاعات مجاز دانسته شده یا وکیل راملزم می کنندکه اطلاعاتی را که به دلایل منطقی معتقد است به جلوگیری از جرم می انجامد افشاء کند.
به عنوان مثال درحین استفاده موکل ازخدمات وکالتی یا چنانچه پیشتر از این خدمات استفاده کرده و در رابطه با جرایمی نظیر قتل و صدمات جسمی مرتبط باآن، یا جلوگیری ازارتکاب چنین جرایمی ازسوی موکل در آینده، وکیل را ملزم به افشای اطلاعات می کنند.
قانونگذاری های اخیر ،وظایف خاصی را بر وکلا در رابطه با پیشگیری از پدیده های مجرمانه نظیر تروریسم، پولشویی یا جرایم سازماندهی شده اعمال کرده که به محدودیت در اصل حمایت از تعهد رازداری وکلا انجامیده است. بسیاری از کانون های وکلا در حمایت ازاین اصل به این قانونگذاری ها اعتراض کرده اند. در این خصوص هرگونه تجاوز به تعهدات وکلا باید محدود به اطلاعاتی باشد که برای ایفای تعهدات قانونی وکیل(جلوگیری ازجرم) ضروری بوده یا وکلا را از سواستفاده های عامدانه در مشارکت برای اهداف نامشروع باز دارد.
اگر هیچ یک از موارد بالا قطعی نبوده ویک متهم به ارتکاب جرم در سابق ،به دنبال راهنمایی و مشاوره باشد، تعهد به رازداری وامانت داری باید مطلقاً مورد حمایت قرار گیرد. وجود این، چنانچه وکیلی به عنوان همدست جرم عمل کند نمی تواند به تعهد رازداری و امانت داری خویش استناد کند.
درحوزه های قضایی، قلمرو و محدوده جغرافیایی حمایت از رازداری متفاوت است. دربرخی از حوزه های قضایی، موکلان می توانند وکیل را از تعهد به رازداری وامانت داری مستثنی کرده و در برخی حوزه های دیگر نمی توانند. در برخی حوزه ها، با هدف دفاع وکیل از خود درجریان دادرسی، می توان تعهد رازداری را نقض کرد. جدای از موارد صرف نظر کردن موکل، دفاع وکیل از خود و هر شرط ضروری دیگری که توسط قانون تحمیل شده، تعهد به رازداری و حفظ اسرار حرفه ای اغلب بدون محدودیت زمانی هستند.
این تعهد همچنین به همکاران، کارآموزان و هر فرد دیگری که در شرکت حقوقی استخدام شده است نیز تحمیل می گردد. تحت هر شرایطی وکلا موظفند اطمینان حاصل کنند که هرکس در آن شرکت کار می کند، در هر حوزه کاری، به تعهد رازداری وحفظ اسرار حرفه ای پایبند باشد.
موسسات حقوقی یا انجمن ها، جنبه های مختلفی از تعهد به رازداری وحفظ اسرار تجاری را مطرح می کنند. قاعده اصلی وکلی آن است که هر نوع اطلاعات یا واقعیتی که به وکلا در یک موسسه حقوقی برسد باید به اطلاع تمام افراد درشرکت نیز رسیده باشد حتی اگر این شرکت توسط شعبه های گوناگون و در کشورهای گوناگون خدمات حقوقی ارائه دهد. این بدان معنی است که چنانچه وکیلی از شرکت درگیر پرونده ای گردد، باید اقدامات فوق العاده و تدابیر سختی حتی فراتر از استانداردهای کلی اصل حفظ اسرار حرفه ای داخل شرکت برای حفظ اسرار صورت گیرد.
وکلا همچنین باید به تضمین محرمانگی و حفظ اسرار حرفه ای اهمیت داده و درخلال مکاتبات الکترونیک و ذخیره دادها در کامپیوتر، محرمانگی اطلاعات را حفظ نمایند. دراین حوزه ، استانداردها همگام باتحولات تکنولوژی درحال تغییرند و وکلا باید از این استانداردهای حرفه ای برای حفظ تعهدات خود آگاه باشند.
قلمرو حدودی که موکلان از حق محرمانگی اطلاعات چشم پوشی می کنند، موضوع قوانین گوناگون درحوزه های گوناگون است. این موازین امکان رد این حق توسط موکلان را به این استناد که موکلان نمی توانند همواره از تبعات نامطلوب این چشم پوشی باخبر باشند، محدودمی نمایند.
این محدودیت ها برای حمایت از موکلان در برابر دادگاه و یا مقامات دولتی به خاطر فشارهای نامناسبی که برای چشم پوشی موکلان ازحق محرمانگی اطلاعات وارد می سازند اهمیت زیادی دارد.
در نهایت، وکلا نباید از اسراری که از سوی موکلان به آنان سپرده شده، کسب منفعت نمایند.
4. 3 ملاحظات بین المللی
گرچه اهداف مشترک مشخصی در پس رژیم های گوناگون حاکم بر تعهد بر محرمانگی و حمایت از آن وجود دارد، اما قوانین داخلی به گونه قابل ملاحظه ای با یکدیگر متفاوتند.
درحالی که کشورهای دارای حقوق موضوعه ، شهادت وکلا را منع و آن را مستحق رد دانسته اند و از وکلا در برابر تحقیق وتعقیب حمایت می کنند، کشورهای دارای حقوق کامن لا ازمحرمانگی اطلاعات در برخی روابط وکیل و موکل حمایت می کنند ،حتی برای مثال، چنانچه مدارک واضحی از موکل مظنون به ارتکاب اعمال مجرمانه پیدا شده باشد.
وکلایی که درگیر پرونده های فرامرزی شده اند و شرکت های بین المللی حقوقی بایدتمام قوانین مرتبط را جستجو نموده و اطمینان حاصل کنند اطلاعاتی که تحصیل کرده و ارتباطاتی که ممکن است درگیر آن ازحمایت محرمانگی برخوردار باشد.
به طور کلی موازین ملی مرتبط با تمام حوزه های قضایی، باید مورد تبعیت قرار گیرند..اما موازین ملی در برخی مواقع مشخص نمی کنند که چگونه باید با موضوع قوانین متعارض برخورد کرد. اگر قواعد متعارض به طور گسترده ای مشابه باشند، قانون شدید تر باید مورد تبعیت قرار گیرد.
گرچه هیچ راه حل جهانی پذیرفته شده برای حل مواردی که قوانین با یکدیگرمتعارض میشوند(به عنوان مثال، تعارض حفظ اسرار حرفه ای با تعهد به گزارش اطلاعات) وجود ندارد، با وجود این ، برخی حوزه های قضایی ، یک سری اصول تعارض قوانین را برای تعیین این که کدام قانون یا دستورالعمل رفتارحرفه ای در فراتر از مرزهای باید اعمال شود، به کار می بندند.
به همین ترتیب، موازین ملی در رابطه با امکان چشم پوشی از حق محرمانگی از سوی موکل متنوع اند، وقانون صالح باید در هر مورد به صورت خاص تعیین گردد.
این واقعیت که در برخی حوزه های قضایی، استخدام وکیلی که عضو کانون وکلا است مجاز بوده و دربرخی حوزه های دیگر ، استخدام وکیل عضو کانون وکلا به عنوان مشاور ممنوع است ملاحظات بین المللی خاصی را مطرح می کند. بنابراین در حوزه هایی که اصل محرمانگی را کلا یا جزئاً نسبت به وکلای مشاور به رسمیت نمی شناسند، این مساله پیش می آید که چگونه باید با وکلای مشاور خارجی که در حوزه متبوع خود به اصل محرمانگی متعهدند برخورد شود.
5. منافع موکل
5. 1 اصل کلی
یک وکیل باید منافع موکل را به عنوان مهمترین مساله تلقی کند که باید همیشه بدون تعارض با وظایفش نسبت به دادگاه و منافع عدالت، رعایت قانون و پایبندی به قواعد اخلاقی باشد.
5. 2 یادداشت توضیحی
این بدان معنی است که وکلا باید درتمام روابطشان بادادگاه به صورت مکتوب یا شفاهی، یا دفاع از جانب موکل، بی طرف بوده و با صداقت عمل کنند.
وکلا باید بی طرفانه،صادقانه،سریع و بدون تعارض با وظایفشان در برابر دادگاه، به موکلان خویش خدمت کنند. آنان باید روابط خود با موکلانشان را فارغ از هرگونه فشار یامنافعی که ممکن است با منافع مشتری در تضاد قرارگرفته با تعهد و وفاداری به موکل تنظیم کنند. یک وکیل باید از موکل خود حتی با وجود موانع، مخالفت ها وعدم تمایل شخصی دفاع کرده و هر اقدام قانونی و مشروع اخلاقی که برای دفاع از موکل نیاز است را باپشتکار انجام دهد.
وکلا باید رازدار باشند، آنان باید تمام اطلاعات مربوطه را به موکلانشان به منظور حمایت ازمنافع و ارائه مشاوره به آنان، مشروط به رعایت قواعد اخلاقی و موضوعه، خالصانه ارائه کنند.
وکلا نبایدبا موکل خویش ، همکاری یا مشارکت دراموری کنند که به قصد فریب یا ایجاد تاثیرات مخرب بر منافع عدالت و یا نقض قانون است.
وظیفه وکلا به حمایت ازمنافع موکلشان از زمانی که وارد پرونده می شوندشروع شده و تا زمانی که به طور موثر از پرونده کنار رفته یا رای نهایی در رابطه با دعوای مذکور صادر شود ادامه می یابد.در خلال این مدت، آنها باید تمام اقدامات و کارهایی را که برای حمایت از منافع موکل ضروری است انجام دهند.
یک رویه مناسب در بسیاری از حوزه های قضایی آن است که حتی در صورت عدم ضرورت قانونی، وکلا برای کسب اطمینان از امنیت منافع موکلنشان ، پوشش بیمه ای مناسب در برابر ادعاهای مبتنی بر قصور حرفه ای یا رفتار نادرست در نظر گیرند.
6. وظایف وکلا
6. 1 اصل کلی
یک وکیل باید تمام وظایف محوله در رابطه با امروکالت را تا زمانی که از آنان فارغ نشده و یا تعهد مزبور انجام نگرفته است، به طورمنظم ودقیق انجام دهد.
6. 2 یادداشت توضیحی
وظیفه وکیل، یک تعهد شخصی، توافق، مسئولیت وهمچنین یک تعهد حرفه ای و قانونی است. بنابراین یک وکیل باید هنگام پذیرش واعمال این وظایف، دقت و توجه بسیار زیادی داشته باشد.
یک وکیل نباید تعهدی را ازجانب موکل بدون اجازه قبلی بپذیرد مگر اینکه توسط وکیل دیگری که نماینده موکل است چنین درخواستی شده باشد. یک وکیل نباید تقاضا یا تعهدی که قابلیت انجام ندارد را مطالبه کند و باید تمام تلاش خود را در این راستا به کارببندد. از این رو وکیل باید کنترل کاملی بر امکان انجام مسئولیت های محوله داشته باشد.
به طور ایده آل، یک وکیل باید تائیدیه کتبی تعهداتی را که به عهده می گیرد ، همراه با تعاریف واضح و منظم فراهم کند-.اگر قصد پذیرش مسئولیت شخصی در این خصوص را ندارد باید این تائیدیه نسبت به تعهداتش شفاف باشد.
نقض آشکار تعهدات ، هم نسبت به شهرت وکیل ازحیث اعتبار وحیثیت حرفه ای و هم نسبت به قابلیت اعتماد به مشاغل حقوقی اثرات نامطلوبی دارد.
در حوزه هایی قضایی که تعهدات وکیل به شکل مذکور، شناسایی نشده اند، وکلا باید تحت هر شرایطی هنگام به عهده گرفتن تعهد نهایت احتیاط را به شکل مذکور به کاربندند.
7. آزادی های موکل
7. 1 اصل کلی
یک وکیل باید به آزادی موکل درحق انتخاب وکیل احترام گذارد. جز درصورت منع قانونی به وسیله قانون موضوعه یا دستورالعمل های حرفه ای ، وکلا در پذیرش یا رد پرونده های قضایی آزادند.
7. 2 یادداشت توضیحی
ممکن است موکلی دستورالعمل و روش کاری را برای وکیل درنظرگرفته باشد، یا انتقال تمام اسناد و مدارک را به وکیل دیگری لازم بداند. مشروط به رعایت هر گونه حق قانونی در خصوص حق حبس وگرو گذاری،وکیل متعهد به رعایت تمام دستورالعمل و روش های کاری می باشد.
جز به دلایل منطقی و با اطلاع معقول موکل، وکیل نمی تواند وکالت خود را رها کندو دراین خصوص باید سعی کند که به گونه ای وکالت را رها کند که کمترین آسیب را نسبت به موکل داشته و همچنین از دادگاه نیز کسب اجازه کند.وکیل باید هر اقدام معقولی که تبعات منفی تغییر روش کار ارائه شده از سوی موکل را کاهش می دهد انجام دهد.
8. حمایت از اموال موکل واشخاص ثالث
8. 1 اصل کلی
یک وکیل باید بلافاصله و با دقت ،حساب اموالی از موکل یا اشخاص ثالث را که به واسطه اعتماد به دست وی سپرده شده بدهد و باید حساب این اموال را از اموال شخصی خود جدا کند.
8. 2 یادداشت توضیحی
یک وکیل باید اموال موکلان واشخاص ثالثی را که در رابطه با سمت خود یا وکالت خود به وی سپرده شده است ، جدا از اموال شخصی و تجاری خویش نگهداری کند. وجوه امانتی اشخاص ثالث یا موکلان باید در حساب بانکی، جداگانه از حساب شخصی وکیل و جدا از وجوه و دارایی شخصی وکیل نگهداری شود.
اموال غیر نقدی، باید مشخص شده و به درستی محافظت گردند. گزارش کاملی از وجوه و اموال باید توسط وکیل حفظ شده و وی باید پس از اتمام وکالت یا نمایندگی تا فرجه زمانی که در قانون صالح یا دستورالعمل های حرفه ای مشخص شده این گزارش ها را نگه دارد. وکیل باید هویت، صلاحیت و اهلیت اشخاص ثالثی که اموال و وجوه را به آنان منتقل می کند ارزیابی کند.
یک وکیل باید بلافاصله پس از دریافت وجوه یا اموالی که موکل یا اشخاص نسبت به آنها منافعی دارند، آنان را مطلع سازد.جز در موارد قانونی و یا با توافق موکل، وکیل باید اموالی و وجوهی را که موکل یا شخص ثالث مستحق دریافت آنها است، بلافاصله پس از مطالبه وکیل یا شخص ثالث به ایشان تحویل دهد و بی درنگ حساب کامل اموال مربوطه را ارائه کند. یک وکیل نمی تواند هیج یک از اموال و وجوه موکل را به حساب هزینه یا جبران هزینه های وکالت بگذارد مگر این که چنین امری توسط قانون یا رضایت کتبی موکل مجاز شمرده شده باشد.
9.صلاحیت
9. 1 اصل کلی
یک وکیل باید امور محوله را با شایستگی و به موقع انجام دهد، یک وکیل نباید اموری را که به باور معقول معتقد است نمی توان به شیوه مذکور انجام داد ، بپذیرد.
9. 2 یادداشت توضیحی
به عنوان یک عضو مشاغل حقوقی، از یک وکیل انتظار می رود که با دانش و مهارت ، قادر به اجرای قوانین باشد.براین اساس، موکل مستحق آن است که انتظار داشته باشد وکیل توانایی و ظرفیت انجام تمام امور قانونی را که از جانب موکل به عهده گرفته داشته باشد و یا بتواند افراد دیگری راچه از بین موسسه حقوقی وچه خارج آن برای امور مربوطه به کار گیرد.
صلاحیت ، برگرفته از اصول اخلاقی وحقوقی و در برگیرنده چیزی بیشتر از درک اصول حقوقی است. این مفهوم شامل درک دقیقی از رویه و نحوه اجرای موثر اصول حقوقی، و شامل استراتژی های مدیریت درست و موثر موکلان، اسناد و رویه اجرای وظایف می شود.
یک وکیل باید به نظر موکل مبنی بر تحصیل نظرات دیگران در امور پیچیده یا اخذ نظر کارشناسی بدون اینکه چنین درخواستی را عدم اعتماد تلقی کند، عنایت داشته باشد.
10. حق الزحمه
10. 1 اصل کلی
یک وکیل مستحق حق الزحمه ای معقول برای خدماتش است و نباید هزینه های اضافی تولید نماید.
10. 2 یادداشت توضیحی
مبنای مطالبه هزینه های صورت گرفته برای خدمات انجام شده، از سوی وکیل ممکن است قراردادی یا قانونی باشد. یک وکیل باید برنامه ریزی شفاف وروشنی در رابطه با هزینه ها و با مشارکت موکل داشته و همچنین لازم است از دستورالعمل محوله از سوی موکل تبعیت نماید.
مشروط به تجویز قانون یا دستورالعمل حرفه ای، این ترتیبات می تواند شامل توافقاتی مبنی بر محدودیت مسئولیت وکیل نیز باشد. ترتیب دهی هزینه ها بر هر مبنایی که باشد، باید منطقی باشد. منطقی بودن به طور معمول با در نظر گرفتن ماهیت کار وکالت، دشواری آن، افراد درگیر آن، قلمرو کارهایی که باید صورت می گرفته ودیگر معیارهای مناسب تعیین می شود.
وکیل باید در رابطه با هزینه ها تلاش کند که به صرفه ترین راه حل و فصل را برای حل دعوای موکل به کار گیرد.فاکتورهای وکیل باید مطابق با توافق با موکل یا در صورت وجود قانون یا دستورالعمل حرفه ای ثبت گردد.
درصورت مجاز، یک وکیل می تواند شروع یا ادامه وکالت موکل را مشروط به پرداخت مبلغی معقول برای پوشش مخارج وهزینه های احتمالی نماید.
همانگونه که در اصل 7 نیز به آن اشاره شد ،چنانچه به دستور موکل وکیل مجبور به واگذاری یا انتقال اسنادو مدارک به وکیل دیگری شود، وی می تواند از حق حبس یا حق گروکشی استفاده نماید. یک وکیل همچنین باید هر هزینه و حق الزحمه ی قانونی که موکل پیشتر آنها را برای جبران حق الزحمه های وکیل یا هزینه های که به وجود می آید پرداخت کرده است را از مخارج تجاری یا اموال شخصی خود جدا کند.
چنانچه بین وکیل و موکل اختلافی در رابطه با حق وکیل در رد وجوه یا پرداخت هزینه ها پیش آید، مشروط به رعایت قانون مناسب، وجوه مورد اختلاف تا زمان حل وفصل قطعی اختلاف باید جداگانه نگه داری شود. وجوه غیر متنازع فیه باید به سرعت به موکل بازگردانده شود.
چناچه وکیل، در اداره امور پرونده با یک وکیل دیگر شراکت یا همکاری کرده باشد، مسئولیت وکیل دیگر نسبت به این مخارج وهزینه ها باید بین وکیل پیشین وموکل به صورت شفاف روشن شده باشد. در صورت روشن نشدن این مسئولیت وبسته به قانون صالح، وکیلی که به دیگری توکیل داده است مسئولیت حق الزحمه و هزینه های وکیل دوم را به عهده خواهد داشت.
10. 3 ملاحظات بین المللی
وکلا زمانی که در پرونده های فرامرزی درگیر می شوند باید درخصوص ترتیبات مربوط به حق الزحمه، پرداخت هزینه ها، وحدود مسئولیت مجاز مطابق با تمام قوانین صالح و در صورت وجود قوانینی که بر مسئولیت پرداخت هزینه ها در صورت توکیل به وکیل دوم حکومت می کند، تحقیق نمایند. به طور خاص، حق الزحمه احتمالی یا قرارداد پیش پرداخت هزینه های احتمالی مشروط به رعایت شرایطی در برخی حوزه های قضایی مجاز ودر برخی دیگر به علت برخوردبا نظم عمومی ممنوع است.
در برخی از حوزه های قضایی ، شایسته وکلا نیست که پرداخت هزینه ها یاحق الزحمه را از دیگر وکلا تقاضا کنندیا هزینه های وکلای دیگر یااشخاص ثالث را به خاطراموری که انجام می دهند پرداخت نمایند.