سید جلال مهدوی
وکیل پایه یک دادگستری
درج شده در نشریه سپهر عدالت - شماره بهمن ماه
از میان حِرف گوناگون، حرفه وکالت دادگستری از مشاغل سخت بهشمار میآید، چه از نظر دغدغهها و دلشورههایی که یک وکیل در انجام وظیفه دارد و چه الزامات شناختهشدهای که برای حفظ شأن و جایگاه این شغل پیشبینی شده و بعضاً نانوشتهاند اما مردم و موکلان انتظار انجام آنها را دارند. این الزامات و سختیهای موجود در مورد قضات محترم نیز پیشبینی شده و مورد انتظار هستند. بنابراین قاضی و وکیل در حکم آبگینهای هستند که با یک تلنگر در معرض شکنندگی قرار میگیرند. از یکی از همکاران ارجمند که دارای سوابق قضایی طولانی هستند، شنیدم پروندهای در دادگستری یکی از شهرستانهای شمالی مطرح بود که سالها شاکی نداشت و از بستگان مقتول مراجعهای نشده و فاعل جرم هم شناخته نشده بود. سرانجام بعد از نزدیک به سه دهه آقای بازپرس قرار موقوفی تعقیب صادر و اظهار داشته بود باید برای مقتول فاتحهای هم قرائت بشود. آقای دادیار اظهارنظر نوشته بود با قرائت فاتحه و موقوفی تعقیب موافقم. ریاست دادگستری با ملاحظه پرونده مراتب را به دادسرای انتظامی قضات اعلام و متذکر شده بود، آقایان در هنگام اتخاذ تصمیم درحالیکه جایگاه رسمی داشتهاند، مزاح نمودهاند که تخلف محسوب میشود و تقاضای مجازات انتظامی نموده بود. حال باتوجه به قانون موجود که میگوید وکلای دادگستری هم شأن قضات هستند، میتوان تصور نمود که حفظ شأن تا چه اندازه مهم و حساس است.