معصومه مهرنامی - وکیل دادگستری
خلاف شان وکالت و تخلف از قسم دو عنوان تخلف انتظامی است که مصادیق آنها در قانون ذکر نشده است .هرچندخلاف شان در قانون وکالت در موادی به تخلفات خاصی اطلاق شده مانند مواد43و87لایحه استقلال لکن به طور کلی در بند 1ماده 80 لایحه استقلال هر عمل منافی شان وکالت رامستحق مجازات درجه چهار دانسته .کلی بودن دو عنوان خلاف شان و تخلف از قسم سبب شده تا دادسرا و دادگاه به هر رفتاری که در قانون پیش بینی نشده به یکی از دو عنوان استناد و رای صادر شود . همین امر باعث شده تا در موارد مشابه آرا متفاوتی صادر شود آرا وحدت رویه هم وجود ندارد تا تکلیف دادسرا و دادگاه روشن شود .لذا شناخت این دو عنوان از ضروریات کار در دادسرا است.در اهمیت شان وکالت همین بس که در بند 5 ماده 7قانون وکالت و بند 6 ماده 10 لایحه استقلال افراد قبل از ورود در این حرفه ملزم به رعایت شئون وکالت هستند.بنا به تعریف شان در لغت به معنی قدر ومرتبه است .این قدر به سبب تایید صلاحیت علمی واخلاقی و ادای سوگند اعطا می شود .صلاحیت علمی با مدرک دانشگاهی وحوزوی وصلاحیت اخلاقی فقط در خصوص نداشتن سوپیشینه واعتیاد بررسی می شود و سایر رفتار و اخلاق مطابق شان وکالت رسیدگی نمی شود و اصولا به دلیل گستردگی تعریف شان رسیدگی امکان پذیر نیست.تمایز حرفه وکالت با سایر مشاغل به اعتبار سوگندی است که یاد می شود و وکیل وجدانا متعهد به رعایت قوانین و مقررات می شود.مشاغل انگشت شماری هستند که رسمیت آنها پس از اتیان سوگند است مثل ریاست جمهوری وپزشکی وقضاوت . مشاغلی که به دلیل حساسیت آنها علاوه بر مدارج علمی وعملی صاحبان این مشاغل می باید خود را در برابر خداوند نیز متعهد نمایند.دامنه تخلف از قسم و خلاف شان چنان گسترده است که وکیل در کلیه امور شخصی و وکالتی ملزم به رعایت قوانین واخلاق است و در صورت تخلف از هر امری که مطابق سلیقه افرادویا نهادها یا دادسرا و غیره قرار نگیرد در مظان رفتار خلاف شان و تخلف از قسم هستند.بنابر این لازم است بررسی شود این دو عنوان شامل چه مواردی می شود .در بند 5 ماده 7 قانون وکالت وبند 6 ماده 10 وماده 43وبند 1 ماده 80 لایحه استقلال از شئون وکالت استفاده شده است و چون وکالت حرفه وپیشه است تنها در امور وکالتی معنا پیدا می کند.بنابراین باید امور شخصی را خارج از محدوده شان وکالت بدانیم.تخلفات وجرایم وکیل درصورتی در دادسرای انتظامی قابل رسیدگی است که قبلا در دادگاههای عمومی محکوم شده باشد سپس به دلیل محکومیت به خلاف شان رسیدگی شود.(ماده 87 لایحه استقلال).فرق تخلف از قسم با خلاف شان در اینست که چون وکیل قسم یاد می کند و وکیل شخص است نه حرفه ، قسم شامل کلیه امور شخصی و وکالتی وکیل می شود.از طرفی تخلف از قسم تمام تخلفات دیگر رانیز در بر می گیرد بدین ترتیب هر خلاف شانی تخلف از قسم است و هر تخلف از قسمی خلاف شان .در حالیکه برای یک تخلف نمی توانیم چند عنوان وچند مجازات داشته باشیم.هر چند مجازات تخلف از قسم درجه 5 ومجازات خلاف شان درجه 4است لکن در مواردی مجازات خلاف شان درجه 6است (ماده 87لایحه استقلال).برای جلوگیری از تداخل این دومتن قسم نامه را بررسی می کنیم .وکیل درموارد زیر قسم یاد می کند
1-قوانین و نظامات را محترم شمارد.
2-جز عدالت واحقاق حق منظوری نداشته باشد.
3-بر خلاف شرافت قضاوت و وکالت اقدام واظهاری ننماید .
4-نسبت به اشخاص ومقامات قضایی واداری وهمکاران واصحاب دعوی وسایر اشخاص رعایت احترام بنماید .
5-از اعمال نظریات سیاسی وخصوصی وکینه توزی وانتقام جویی احتراز نماید.6-در امور شخصی وکارهای اشخاص راستی ودرستی را رویه خود قرار دهد.7-مدافع حق باشد. مجازات بند 1 قسم نامه ماده 77 لایحه استقلال مجازات بند 4 بند 10 لایحه استقلال مجازات بندهای 3و5 بند 1ماده 80 خلاف شان همانطوریکه مشاهده می شود تخلفات مندرج در چهار بند قسم نامه مجازات خاص خود را دارند ونیازی به استناد به تخلف از قسم نیست.در مورد بند 2 نداشتن منظوری جز عدالت و احقاق حق عنصر معنوی وقصد مرتکب در نظر است که نداشتن این قصد به سونیت تعبیر می شود.در حالیکه در تخلفات انتظامی سونیت موثر در مقام نیست وتخلف بدون سونیت احراز می شود.بنابراین بند 2 تاثیری در رسیدگی ندارد.در مورد بند 6 نیز رویه قرار دادن راستی ودرستی در امور شخصی و وکالتی تعهد بسیار سنگینی است که جز از معصومین انتظار نمی رود.رسیدگی به این دو بند وکیل را چنان در تنگنا قرار می دهد که بطور مرتب می باید در دادسرای کانون باشد بطور مثال اگر فردی از وکیل خود شکایت کند که کار وکالتی را انجام داده ورای له موکل صادر شده لکن منظور وکیل احقاق حق نبوده ونیت او گرفتن حق الوکاله بوده و یا پدر وکیلی به فرزندش قول خرید دوچرخه بدهد و عمل نکند آیا می باید به تخلف از قسم محکوم شوند؟ به نظر نگارنده موارد تخلفاتی ذکر شده در قسم نامه دارای مجازات هستند و تخلف از قسم نباید بطور کلی عنوان تخلف خاصی باشد زیرا سوگند نامه عهدی است که وکیل با خدای خود می بندد که مدافع حق باشد و راستی و درستی در پیش بگیرد و به خاطر داشته باشد چنانچه تخلفات او در این دنیا اشکار نشده و مجازات نشود در محکمه الهی به مجازات خواهد رسید علی الخصوص اینکه متن قسم نامه به نحوی تنظیم شده که به امور درونی و معنوی فرد بر می گردد. وثیقه بودن شرافت هم امری غیر مادی و تعهد قلبی است که قابل اعمال مجازات نیست. وتنها خداوند بر این نیات ومقاصد اگاه است. در واقع اگر وکیل قسم رابه عنوان تشریفات اخذ پروانه وکالت در نظر نگیرد بلکه قسم را پیمانی بین خود و خدای خود قرار دهد پیوسته بامراقبه نفس تا حد امکان از امور خلاف اجتناب خواهد کرد.نتیجه بحث اینکه دادسرا ودادگاه می توانند به اقدامات غیر مصرح در قانون تحت عنوان خلاف شان رسیدگی کنند و حذف عنوان تخلفاتی تخلف از قسم از مراجع قانونی درخواست شود.
با تشکر از سرکار خانم مهرنامی - سپهر عدالت