همیشه این بخش از مناجات خواجه در ذهن من می چرخد که خدایا به آنکه عقل دادی چه ندادی و آنکه عقل ندادی چه دادی یکی بر سر شاخ بن می برید اتفاقاتی که در زندگی اجتماعی ما می افتد مثل اتفاقاتی است که در زندگی شخصی ما می افتد بیمار می شویم بستری می شویم صدمه می خوریم جامعه هم به همینگونه است گاهی بیمار می شود گاهی خودمان به سلامت خودمان صدمه می زنیم جامعه هم گاهی به سلامت خود صدمه می زند اما مهم این است که قدرتی که خداوند در وجودمان قرار داده و توانایی که به او داده بالاخره به کمک می آید و مشکلات را حل می کند و یا حداقل مقداری از بارهای منفی را از جامعه می گیرد من این امر ایمان دارم شما هم اگر تاریخ را بخوانید به این موضوع اعتقاد پیدا می کنید بنده چون وقت خیلی کمی دارم چند نکته کوتاه در مورد همایش عرض می کنم به علت کمی وقت البته ذکر می کنم
چون جناب آقای انوری زاده و جناب آقای تقی خانی از باب خود همایش از جهت حذف جناح چیزی نگفتند در حالیکه خود این همایش هم اهمیت بسیار زیادی دارد.
اول ابتکار برگزاری همایش با کانون اصفهان هست ولی به ویژه آقای تقی خانی هست که آدم بسیار متفکری است که من افتخار می کنم که چنین همکاری دارم و یکی از بهترین وکلای دادگستری است که چند ابتکار به خرج داده که شاید مهمترین آن همایش باشد و مهمترین آن ابتدا خبرنامه کانون وکلای اصفهان و سپس مدرسه حقوق که هنوز مجله ای به این کیفیت و زیبایی در بین کانونها ایجاد نشده و ایشان جوانان را وارد صحنه حقوقی کرده و مطالب کاربردی و کوتاه و آزادی بیان و آزادی قلم دور از حب و بغض و صمیمیت ایجاد کرد و خیلی مهم است.
در مجموعه گردش اجتماعی ما چنین کارهایی اهمیت زیادی دارد امیدوارم که جهت همایش هم به همانگونه باشد حالا یک جلسه دو جلسه جوانان بودند و انشااله سخنرانات هم از بین جوانان انتخاب شده و خواهند شد چرا که جوانان مسئولیت خود را در امر وکالت بهتر تشخیص بدهند و انشاالله خیلی وارد جنبه های مادی نشوند که در طول زمان به مقدار زیادی حرفه ما را ضعیف و کوچک کرده است
صرف نظر از اینکه چند نکته از باب خود همایش دو سه نکته هم در باب استقلال بیان می کنم و وقت را به دیگران می سپارم
می دانیم که در تاریخ دادگستری ما اداره امور وکلای ما با دادگستری بوده با جنبه های مثبت و منفی که داشت و شاید قریب به 30 سال این امر ادامه داشت تا تدریجاً صرف نظر از وکلا که همواره به دنبال استقلال بودند مسئولین مملکت هم به این فکر افتادند اولاً از یک طرف ما در صحنه بین المللی تنها زندگی نمی کنیم و از طرف دیگر که با توجه به ضرورت استقلال وکیل این قیومیت دادگستری را باید از سر وکلا برداشته شود و خیلی امیدوارم که عقل حاکم باشد بر ما و رجعت نکنیم به آن دوره ؛خیلی امیدوارم و فکر نمی کنم که فشار آنهایی که وکیل مستقل را نمی توانند تحمل کنند در صحنه ی جامعه البته در چشم و ذهن ولی در برابر عقل آنهایی که متوجه اهمیت استقلال وکیل در صحنه ی داخلی و در چه در صحنه بین المللی به جایی نرسد اصولاً پسرفت خوب نیست و از این رجعت و پسرفت انشاالله جامعه ما نجات پیدا خواهد کرد و استقلال وکیل حتمی خواهد شد.
دوم اینکه وکیل مستقل در جامعه ضروری است برای حفظ حقوق فردی در جامعه اگر استقلال وکیل را برداریم یعنی مقنن ما بر حفظ حقوق فردی در جامعه ما اعتقاد ندارد و اتهام سنگینی است که یک مقنن چنین اتهامی را برای خودش بخرد و مدافع مستقل حق حذف شود یعنی آن حق قابل دفاع نیست یعنی این مقنن به حمایت از حق اعتقادی ندارد و این اتهام، اتهام بزرگی است.
گفته شد علم حقوق علم الفاظ است درست است الفاظی در قوانین است که برای خود حاکم محفش مشکل است درست است که گفته شده که روز به روز حقوق تخصصی تر می شود درست هم هست که قوه قضاییه هم به دنبال ابزاری متخصص برای چنان افرادی هستند و اینها هم مدافع آشنایی به این الفاظ و مدافع آشنا به تخصصها مدافع توانا برای بیان مطالب نیاز دارد و وکیلی که آزادی بیان داشته باشد از استقلال برخوردار نیست مطالبی که استاد همه ما جناب آقای دکتر کاتوزیان گفتند و چون مثل همه ما دچار هیجان شدند و بنابراین ادامه ندادند ولی همه ما ادامه مطالب را گرفتیم استقلال ما در حال حاضر همین مقدار صوری است پس از استقلال به معنای واقعی در اختیار ما نیست که بوده است و به تدریج حذف شده است امیدواریم که نهاد کانونها بجای خودشان باقی بمانند استقلال وکیل هم در دفاع از حق هم برقرار باشد در جزئیات که من مختصری روی آن کار کردم متهم در برابر مجنی علی مساوی بوده، درست است دو آدم بودند ولی وقتی می آید جلوی یک قاضی تمام جامعه بسیج می شوند که آنرا بکوبد وقتی می گوئیم تمام جامعه علتش این است که معتقدیم این جرم نظم جامعه را بهم زده است و مدعی او تمام جامعه است در برابر تمام جامعه متهم 2 حامی بیشتر ندارد.
1. قاضی مستقل
2. وکیل مستقل
جامعه کوشش می کند که این دو نفر را هم فلج کند متاسفانه باید بگوییم که قاضی خودش تلاش می کند خودش، خودش را فلج کند چون قاضی البته 4 بار از دوستان قاضی عذر خواهی می کنم نمی تواند مستقل تصمیم بگیرد.
و عکس هایی جلویش می گیرند که بچه ای به او تجاوز شده کشته شده و سوخته شده فوراً بچه خودش در ذهنش می آید و تحت تأثیر است تنها کسی که حقوق متهم را بیان می کند و از آن حمایت می کند نه از این جهت که بی گناهی او را اثبات کند بلکه چرایی مطلب را بگوید ...... وکیل است و اگر آنرا بگیریم ،ظلم کامل شده است.
این امر که من خدمت شما عرض کردم اختصاص به ایران ندارد و معمولاً راجع به مهد حقوق که صحبت می کنیم فرانسه در نظرمان می آید مثلاً قانون ما قسمت عمده اش از فرانسه و بلژیک گرفته شده است و همچنان در زیر بنا وجود دارد در فرانسه هم قاضی کاملاً بی طرف نیست فقط وکیل استقلال دارد و آزادی بیان داد و می تواند متهم را از زیر چرخ دنده قضات بیرون آورد.
این کتاب و این چهره آقای moreti(مورتی) معروفترین وکیل در کشور فرانسه است این کتاب فقط شرح بلاهایی است که به کمک پلیس بر سر این وکیل آورده شده ،می باشد معرفترین وکیل جزایی فرانسه در بین افراد پلیس یا بر اساس وکیل آورده شده است می باشد معروفترین وکیل جزایی فرانسه در بین افراد پلیس یا بازرسین پلیس در بین آدمهایی که بودند مطلبی را بیان کرده که فرد نجات پیدا کرده است آرایی که دیوان عالی کشور داشتیم به این صورت بود که اگر تفتیش بدون رعایت مقررات اعتبار قانونی ندارد .... نمی دانیم همانجور هست یا نه قبلا همینطور بوده است و در رأی دیوان عالی کشور ثابت شده است که در باب مواد مخدر که این مواد مخدر که ندارم می گوید کشف کردم از محل سکونت ایشان ،رئیس دیوان عالی کشور در باب محکومیت او گفت این رأی قابلیت استفاده ندارد چرا که در ذهنیت قاضی بوده است که خودش آنرا در خانه وی گذاشته است و یا آقایی را در ماشینش مواد مخدر گذاشته اند تا محکوم شود و ...
در مجموع متهم یک حامی دارد و در مملکت ما در این اجتماع این حامی وکیل است اگر این حامی را از بین ببریم وای به حال آنکه بر سر شاخه نشسته و بن می برد و همیشه قدرتمند است وقتی می آید سر میز محاکم کسی نیست از او حمایت کند بی رعایت و حفاظت حقوق فردی در یک جامعه با وجود وکیل مستقل پیوند خورده است در کتابی که توسط دکتر تدین و دکتر ابراهیمی و دکتر کوشکی ترجمه شده است اگر نگاه کنید با عنوان محاکمان قضایی و بدانید نهادهای قضایی فرانسه یک قسمتش نهاد وکالت و استقلال وکالت است هر چه در قوانین دخالت و کیل محدود شود در جامعه ای که این قوانین حکومت می کند حقوق و آزادی فردی وجود ندارد.
هر چه دست قاضی در رسیدگی بازتر شود حقوق و آزادی فردی از اعتبار کمتری برخوردار است .همه می گویند دکتر شما خودت در فرانسه بودی چرا که در مراسم تحلیف رئیس دادگستری استان این مراسم را انجام می دهد.
در جواب باید گفت وکیل می تواند آنچه دلش می خواهد در دادگاه بگوید و دفاع از موکل انجام دهد.در عین حال درست است تحلیف توسط دستگاه قضایی صورت می گیرد ولی استقلال وکلا وجود دارد ،حالا نمی دانیم چرا همه چیز غربی بد است ولی اینجا که دستگاه قضایی در تحلیف وکلا شرکت می کند این خوب است و ما باید ازآنها الهام بگیریم .
آخرین مطلب و مهمترین مطلب اینکه:
استقلال وکیل یکی از شرطهای توسعه جامعه است دموکراتیک بودن یک نظام حکومتی نیاز به استقلال قوه قضاییه دارد و استقلال و تمامیت قوه قضاییه نیاز به تمامیت و استقلال آزادی بیان و قلم وکیل دارد.
دو مثال در آخر بحث خدمت شما عرض می کنم:یک مثال مربوط به صدام حسین و محاکمه او وقتی حاکم اش می کردند اعتراض کرد و گفت این محاکمه را قبول ندارم رئیس دادگاه گفت چرا؟ جواب داد چرا که نگذاشتید وکیلی را که می خواستم انتخاب کنم خیلی بد بود باید می گذاشتند ؛ رییس دادگاه کتابی را از روی میز برداشت و گفت این کتاب آیین دادرسی مدنی است که در زمان شما تصویب شده است وقتی شما از قدرت رفتید هنوز قانون جدیدی تصویب نشده است و ما طبق همان قانون شما را محاکمه می کنیم و دومین مثال اینکه من فکر می کنم کمی بحثهایی که در باب انجمن حمایت از زندانیان جاری است به یاد بیاوریم که انجمن حمایت از زندانیان بسیار ضعیف است وقتی چند تن از مسئولین مملکت بر اثر اختلافات داخلی یا ... به زندان رفتند انجمن حمایت از زندانیان را تقویت کردند و گفتند این چه طرز زندان داری است.
امیدوارم برای استقلال وکیل کار به انجام برسد.
وبسایت کنگره وکلا