• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • حقوق درفیلم های سینمایی (قسمت اول)

      ابراهیم گلستانی شیشوان - وکیل دادگستری

      مقدمه
           تابستان امسال همکار گرانقدر و فرهیخته سرکار خانم فریبا توکلی که در هنر هفتم صاحب نظر و فیلم شناس و بازی شناسی برجسته است ، فیلم 12 مرد خشمگین(12 angry man) اثر منحصر به فرد سیدنی لومت (Sidney lumet) را مرحمت و توصیه به دیدن این فیلم نمودند . با وجودیکه چندان علاقه ای به دیدن فیلم ندارم ، آخر هفته ای در کمال بی رغبتی و برای سرگرمی و شاید اطاعت از امر همکار فرزانه ، شروع به تماشای فیلم نمودم و به قدری جذب تماشای فیلم شده بودم که از آنچه در اطرافم می گذشت بی خبر ماندم و بقول همسرم در این عالم نبوده ام و حتی متوجه حضور وی نشده ام. گیرایی فوق العاده فیلم و بازی روان و تماشایی بازیگران ،طرح موضوعات ومسائل مهم رسیدگی های قضایی ، موجب شد که دو بار دیگر آن را تماشا نمایم و دوباره دیدنش ، انگیزه ای شد برای پیگیری جهت دیدن فیلم هایی مشابه ، بطوریکه در کمتر از سه ماه حدود بیست فیلم را تهیه و تماشا کردم ، و مشاهده آن ها باعث فراهم شدم این یادداشت گردیده است. هرکدام از ما فیلم می بینیم و دیدن فیلم های تلویزیونی و سینمایی تبدیل به بخشی از زندگی عادی و معمولی شده است.اما تماشای فیلم هایی که در این یادداشت ها معرفی خواهند شد برای حقوقدانان اعم از همکاران وکالتی و قضایی و کارآموزان محترم قضایی و وکالتی بسیار حائز اهمیت و آموزنده و ضرورتی انکار ناپذیر است. ضمن توصیه تماشای این فیلم ها به حقوقدانان، جا دارد پیشنهاد نمائیم که کمیسیون کارآموزی کانون وکلای دادگستری مرکز نیز مشاهدۀ این فیلم ها را جزء برنامۀ کارآموزی بگنجاند و مقاله های تهیه شده از سوی کارآموزان وکالت را در جهت نقد وبررسی حقوقی اینگونه فیلم ها به عنوان پایان کار تحقیقاتی دوره کارآموزی بپذیرد.
           در جستجوی کتابخانه ای و اینترنتی مشاهده گردید تا کنون حقوقدانان محترم چنانکه باید به این مهم نپرداخته اند ، شاید تنها مورد و قدم اولیه در معرفی اینگونه فیلم ها را حقوقدان محترم جناب آقای علی صابری تولایی مدیر محترم وبسایت « فلسفه، حقوق و سه نقطه» برداشته اند و چهار عنوان فیلم را ذیل مطلب « فیلم هایی که یک حقوقدان باید قبل از مرگ ببیند» معرفی کرده اند و بعضی از همکاران محترم وکالتی نیز بطور محدود مبادرت به باز نشر مطلب ایشان نموده اند. ضمن دعوت خوانندگان محترم به مطالعه نوشته های بسیار زیبای مشارالیه، فیلم های منتخب خود را بشرح زیر تعرفه و مورد بررسی قرار می دهیم:
           نام اولین فیلم مورد بررسی "12مرد خشمگین" است . 12 مرد خشمگین فیلمی با شکوه و یکی از شاهکار های ژانر درام دادگاهی(courtroom drama) است که با طرح مسائلی اساسی در مورد اعدام، حقوق اجتماعی انسان ها و نحوه رسیدگی قضایی به پرونده های کیفری ، حرف های زیادی از بعد حقوقی برای گفتن دارد. موضوع فیلم گزارش جلسه هیات منصفه و تشریح نحوه تصمیم گیری اعضاء هیات منصفه دادگاهی جنایی در آمریکا در خصوص رسیدگی به اتهام پسر 18 ساله مهاجر، فقیر ، یتیم و کتک خورده ای است که متهم به قتل عمدی پدرش با چاقوی ضامن دار می باشد.
           سکانس اولیه فیلم نشان میدهد که جلسه رسیدگی دادگاه تمام شده است یا به عبارت بهتر ، دادستان کیفر خواست را قرائت و باارائه دلایل و شواهدی متقن بمانند تعرفۀ شهودی که شاهد عینی واقعه بوده اند و آلت قتاله متعلق به متهم ،تقاضای محکومیت متهم را به اعدام نموده است و وکیل مدافع تسخیری نیز مدافعات خود را به اتمام رسانده، ریاست دادگاه با بیان اینکه مراحل قانونی رسیدگی به اتهام  قتل عمد طی شده ، مسئولیت سنگینی بر روی دوش اعضاء هیات منصفه است و تشخیص گناه کاری یا بی گناهی انسانی به عهده آن ها گذاشته شده است و اکنون زندگی انسانی در دستان آن ها است، اعضاء هیات منصفه را جهت شور و اتخاذ تصمیم به اتاق مخصوص هیات منصفه هدایت می نماید و فیلم به عنوان ابزار بیان حقوق اجتماعی انسان ها از این جا شروع می شود.
            اعضاء هیات منصفه به ترتیب شماره دور میز داوری می نشینند و از بین دو روش "بحث و بررسی در مورد پرونده و سپس رای گیری" و "رای گیری بدون بحث و بررسی" ، راه حل دوم را که ساده تر و زود تر به نتیجه می رسد  انتخاب و مبادرت به رای گیری در مورد گناهکار بودن متهم یا بی گناهی وی می نمایند.نتیجه رای گیری کمی عجیب است ، 11 رای متفق بر گناهکاری است چون از نظر این یازده عضو همه قرائن و شواهد بر گناهکاری متهم دلالت دارد . لیکن ،یک نفر از اعضاء هیات منصفه بنام دیویس که عضو شماره 8 هیات است(با هنرپیشگی ستایش شده هنرپیشه اسکاری هنری فوندا henry fonda) رای مخالف می دهد. نکته جالب این است که وی در گناهکار بودن متهم شک دارد و معتقد به بی گناهی متهم نیست . زیرا که؛ به نظرش وکیل مدافع تسخیری متهم دفاع درستی از وی به عمل نیاورده است و تمامی ادله مفید به حال متهم را ارائه ننموده است و در نتیجه در دفاع از متهم کوتاهی شده است و ضرورت دارد به دلایل و مدارک و قرائن و شواهد با دقت بیشتری نگریسته شود .
           با سوال یکی از اعضای هیات منصفه از وی که چرا نامبرده با گناهکاری متهم مخالف است و دلایل وی بر این شک چیست؟ فیلم وارد فضای اصلی خود می شود و کشمکش و اضطراب اعضای هیات منصفه در طرح شک وتردیدها ، انسان را چنان درگیر فیلم می کند که ناخودآگاه خود را بعنوان عضوی از اعضای هیات منصفه به شمار آورده و شاید به عنوان عضو سیزدهم به بررسی دلایل بیگناهی متهم پرداخته ،هنرپیشگان را در بررسی و تجزیه وتحلیل یک یک دلایل همراهی می کند .فیلمنامه مستحکم فیلم ،بازی روان بازیگران ، کارگردانی موثر و ستایش شده کارگردان ، انسان را تا آخر فیلم و تغییر نگرش و نظر و رای یازده عضو هیات منصفه و صدور رای متفق بر بیگناهی متهم همراه خود می برد. این در حالی است که تمام داستان فیلم دریک اتاق ( اتاق شور هیات منصفه) می گذرد و فیلمبرداری شده است.
           از نگاه حقوقی ، فیلم جایگاهی است برای بیان حقوق اجتماعی و انسانی پذیرفته شده به عنوان میراث مشترک مردم جهان وتاکید بر رعایت آن ها ، مبتنی بر «حق بر محاکمه عادلانه» و «دادرسی منصفانه» و به صراحت نشان می دهد که رعایت اصول و قواعد جهانی عدالت کیفری و استاندارد های دادرسی عادلانه در یک رسیدگی قضایی ، منجر به اجرای درست قانون می شود و اجرای صحیح قانون تضمین کننده حقوق متهم است. یکی از اصلی ترین حقوق انسانی پذیرفته شده از سوی قانون گذاران که تضمین کننده عملکرد صحیح دستگاه قضایی است،حق داشتن وکیل در محاکمه است. از ملزومات این اصل، حق داشتن وکیل تسخیری در صورت عدم توانایی مالی متهم بر استفاده از خدمات حقوقی وکیل انتخابی است.نظر به مسلم بودن این حقوق در تمام سیستم های حقوقی جهان و حتی در حقوق ایران از جمله در اصل 35 قانون اساسی ، فیلم با مفروض دانستن این حق ، بر مبنای تصور عمومی که در خصوص کم کاری وکیل تسخیری وجود دارد ، نگرشی اساسی بر کارکرد و نقش و حضور وکیل تسخیری در پرونده ها و رسیدگی های کیفری دارد و با طرح بحث ، کوتاهی وکیل تسخیری در دفاع جانانه از موکل ، به نقد عملکرد و حضور تشریفاتی وکیل تسخیری در رسیدگی قضایی پرداخته ، فلسفه حضور وکیل تسخیری را به وکلای دادگستری و قضات دادگاه ها و تکلیف آن ها بر صیانت از حقوق دفاعی متهم خاطر نشان ساخته ، تاثیر و نقش و دخالت وکیل دادگستری در معاضدت به دستگاه قضایی و در روند صحیح رسیدگی و اتخاذ تصمیم قضایی و اجرای درست قانون نمایان می سازد و به صراحت نشان می دهد حضور موثر وکیل تسخیری در محاکمه و دفاع معقول وی از متهم ، در پرتو باور موکل و ایمان به موکل ، همانگونه که در وکالت انتخابی تبلور دارد و در جمع آوری و ارائه ادله مناسب وکافی ولایحه دفاعی موثر و دفاع شایسته نمود پیدا می کند ، یکی از اساسی ترین تضمین های رعایت حقوق دفاعی متهم می باشد و با حضور موثر و پر شور و دفاع معقول و متعارف وکیل تسخیری است که میتوان باور داشت رعایت حقوق متهم در دادرسی شده و متهم از حقوق قانونی  که دارد برخوردارگردیده است .
           عمده استدلال هنری فوندا در نقش عضو شماره 8  به عنوان یک آرشیتکت  که نماد روشن فکر و تحصیل کرده هیات منصفه است و از تفکر و مغز ریاضی و منطقی همانند حقوقدانان برخوردار است ، این جمله کلیدی است که:«حقوق متهم در نظر گرفته نشده است چون دفاع خوبی از وی صورت نپذیرفته است» در اینجا فیلم به نقش و وظیفه قضات رسیدگی کننده به به پرونده در جلوگیری از کوتاهی و کم کاری  وکیل تسخیری و جلوگیری از آثار ناخوشایند آن در برخورداری متهم از حقوق دفاعی و مسئولیت دادرسان دادگاه ها در سد نمودن  حضور تشریفاتی وکیل تسخیری تصریح می نماید ونشان می دهد دادرس نباید بی اعتنا از کنار حضور تشریفاتی وکیل تسخیری بگذرد . تنها در این صورت است که می توان گفت متهم از حق دسترسی  به محاکمه منصفانه برخوردار بوده است.
           در ادامه ، فیلم بر مبنای همان تفکرمنطقی ، با نشان دادن خطرات دخالت احساسات در کار قضایی و تاثیر فضا ،زمان و مکان بر تصمیم گیری قضایی ، با طرح ظریف یکی از اصلی و اساسی ترین حقوق اولیه متهم یعنی اصل  برائت که نمود عینی آن در فرض بی گناهی متهم و شک درگناهکار بودنش است و یکی از اصول پذیرفته شده  حقوقی و میراث مشترک حقوقی همه ملل جهان است و در حقوق ایران نیز در اصل 37 قانون اساسی بر آن تاکید شده است و در حقوق اسلامی نیز قاعده  فقهی "الحدود تدراء بالشبهات " (حدود به وسیله شک ها برطرف می شود) که به نظر اکثر اساتید فقه و حقوق در همه جرایم کاربرد دارد همین کارکرد را دارد. با ارائه  استدلال های منطقی بدون نقض ، کم کم و به آر امی شک را بر دل سایر اعضای هیات منصفه می نشاند و با هر شک و تردید منطقی بخشی از کمبود های رسیدگی را آشکار می نماید. طرح این تردید های معقول ـ بمانند امکان وجود نمونه دیگری از آلت منحصر بفرد قتاله وارائه نمونه که نفس را در سینه تماشاگر بند می آورد وانسان را برجا میخکوب می کند ـ  که نشات گرفته از پیش زمینه وجایگاه اجتماعی هریک از اعضای هیات منصفه وتجربه و دانش و اطلاعات عمومی جمع اعضای هیات منصفه است ، ضرورت آگاهی ، آشنایی و تسلط قاضی رسیدگی کننده به پرونده را علاوه بر قانون و حقوق به تجربه و علوم و دانش های بشری همچون روانشناسی، جرم شناسی،پزشکی، مهندسی و فنی و حسابرسی و حسابداری و غیره به روشنی به تصویر می کشد و هرچه بحث و بررسی بیشتر جلو می رود هریک از اعضای هیات منصفه بر مبنای اندوخته های علمی و تجربی خود نقاط کور پرونده را و حرف های حرفه ای دادستان را زیر سئوال برده و خدشه دار می نمایند و در نتیجه اعضای هیات منصفه تک به تک نظر خود را از گناهکاری متهم به بی گناهی تغییر می دهند و حتی تغییر نظر دوباره اعضاء مذموم شمرده نمی شود.
           این شک و تردید به تردید در شهادت شهود نیز تسری می یابد و با بازسازی صحنه جرم از سوی اعضای هیات منصفه و توصیف دقیق شهود و انگیزه آن ها از شهادت وبی دقتی آنها ، نتیجه گرفته می شود اظهارات شهود با صحنه بازسازی شده جرم تطبیق نمی کند واحتمال اینکه شهود اشتباه کرده باشند قوت می گیرد . فیلم با جمله «شهود انسان هستند و همه انسانها ممکن است اشتباه کنند» به درستی نشان می دهد امروزه شهادت شهود به علت اشتباه شهود در مشاهده ودرک واقعه وحفظ و بازگو کردن آن ،تاثیر تمایلات شخصی وتخیلاتش بر حادثه   به تنهایی نمیتواند مبنای تصمیم گیری قضایی قرار گیرد و این پیغام را می دهد که چون صحت وصداقت شهادت  رابطه مستقیم با زمان ،مکان ،جنس ،سن وشخصیت شاهد دارد ،نباید بیش از حد در قضاوت ، به شهادت شهود اتکاء نمود و مبنای صدور حکم قرار داد.
           کارگردان با طرح فرضیه های مختلف چرا که حقوق ، علم تصورات و فرضیه هاست، باورهای عمومی و شاید خرافی را در پرتو شک  به حادثه به چالش می کشد و ضمن نقد  قضاوت بر مبنای باور های غلط وشایع  با طرح باور پیش داورانه  «بازگشت قاتل به صحنه قتل» به خوبی تغییر عقیدۀ اعضای هیات منصفه را به تصویر می کشد و در هر رای گیری دوباره علنی یا مخفیانه یکی از اعضا از نظر قبلی خود دایر بر گناهکاری متهم بر میگردد و در این تغییر نگرش ، نشان می دهد که همیشه حق و رای با اکثریت نیست و نباید در قضاوت بدون توجه به نظریه اقلیت به صرف رای اکثریت حکم نمود، چراکه هرکسی با استدلال منطقی درست می تواند اشتباه بودن نظر اکثریت را نمایان سازد و در اثر قانع شدن ، تک تک افراد اکثریت شهامت پذیرش اشتباه را پیدا کنندودر نتیجه خود به اکثریت تبدیل شوند. شاهکار فیلم در حقیقت نمایاندن همین تغییر دیدگاه ها است.
           فیلم این پیام اساسی را منتقل می کند که 11 عضو هیات منصفه به عنوان قاضی با نگاه سطحی به مسئله و عدم درک مسئولیت خود و اینکه سرنوشت ،حیات و جان انسانی در دستان آن ها است در بدو امر ، با احساس عدم نیاز به موشکافی بیشتر و جهت رسیدن به امور شخصی  وکاری وعلایق فردی خویش،ساده ترین راه را برای حل مسئله  ـ که همانا پاک کردن صورت مسئله و فرستادن متهم به پای چوبه دار است ـ  انتخاب ، و دقت در رسیدگی را فدای سرعت کرده اند و به این طریق عدالت را که تحقق آن آرزوی جامعه انسانی است قربانی نموده اند.سپس در ادامه با نمایاندن تغییر رای اعضای هیات در اثر دقت ،بررسی و رسیدگی بیشتر و تجزیه و تحلیل پرونده و مدارک و مستندات و فدای سرعت به دقت در رسیدگی ، نشان میدهد با اجرای صحیح قانون می توان به عدالت رسیدو بدین طریق انسانیت و حیثیت ذاتی متهم را رعایت و وی را از حقوق انسانی اش برخوردار نمود .
      در حقیقت فیلم با تاکید بر مزایا و کارآمدی سیستم رسیدگی های کیفری با حضور هیات منصفه ، با وجود طرح معایب آن، نشان می دهد فراینددادرسی مردمی به علت دموکراتیک بودن ، تصمیم عاقلانه را در پی دارد . چرا که مبتنی بر اجماع و توافق است و در یک اجماع جمعی دیگر عقاید شخصی و تعصبات فردی نمی تواند جلو دیدن حقیقت را بگیرد. فیلم عضوی را نشان می دهد که با لجاجت وتکرار این جمله که احساسات  شخصی اش را در ابراز عقیده اش دخالت نمی دهد از اول با بیگناهی متهم مخالف است و لی در پایان با پاره کردن عکس فرزندش   (تاثیر احساسات شخصی در قضاوت ) ، رای بیگناهی متهم را تایید می کند. در همین جا فیلم به نکته ای بسیار اساسی اشاره و یکی از معایب هیات منصفه را که ناشی از تاثیر نظر و احساس شخصی در تصمیم گیری است به روشنی نشان می دهد در عین اینکه مزایای مهم سیستم رسیدگی با حضور هیات منصفه را نیز آشکار می سازدو به این ترتیب به طور ملموس نشان میدهد که عدالت اجرا شده است و این یکی از جنبه های آموزنده فیلم است. غلبه بر پیش فرض های مسلط ، که تسلط این پیش فرض ها بر ذهن قاضی مهم ترین خطر در رسیدگی کیفری است و به همین علت، قوانین یکی از حقوق اولیه متهم  و پایه رسیدگی قضایی را بر برائت و فرض بیگناهی متهم گذاشته اند .
           فیلم مارا به تماشای دیدن، شنیدن، هوشیاری، دقت،توجه به جزئیات، تجسم نا ممکن ها، ترد باورهای نادرست ،پرهیز از پیش داوری  و نهایتا شک و تردید معقول دعوت  می کند .و ما را با تحلیل های نو و نقد های جسورانه در قالب داستان فیلم که با گذشت 50 سال از عمر آن  هنوز موضوعش ، مسئله اساسی جامعه و سیستم قضایی ما است ، آشنا می سازد و تفاوت نگرش قضایی در سیستم های حقوقی جهان با نگرش امروزی سیستم قضایی مان مواجه می دهد که مقایسه آنها مجالی دیگر می طلبد. بحث به درازا کشید شمارا مجدداً به تماشای فیلم با مشخصات فیلم شناسی * زیر دعوت می نمایم.
      12مرد خشمگین محصول 1957 آمریکا است. کارگردان فیلم سیدنی لومت کارگردان صاحب نام و بلند آوازه آمریکایی است که در سال 2005 جایزه افتخاری اسکار را دریافت نموده است.فیلم بر اساس داستانی از رجینا لد رز(reginald rose) به تهیه کنندگی هنری فوندا و فیلمبرداری حرفه ای بوریس کوفمن  وهنر نمایی هنری فوندا ـ  بازیگری که دارای اسکار برای بهترین بازیگری نقش اول در فیلم «در کنار برکه طلایی» است ـ  Leej.cobb و martin balsam تهیه شده است و نامزد سه جایزه اسکار برای کارگردانی ، فیلمبرداری و فیلمنامه بوده ، جایزه خرس طلایی جشنواره فیلم برلین را برده است و فیلم برگزیده  جشنواره گلدن گلاب بوده و نیز جایزه بهترین فیلم خارجی جشنواره بافتا را در یافت نموده است. موسیقی فوق العاده فیلم ساخته کنیون هاپکینز است و توزیع کننده فیلم کمپانی united artists می باشد.
      این فیلم ششمین فیلم برگزیده در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم (IMDB) و جزو صد فیلم برتر برگزیده تاریخ سینماست. بهترین تحلیل و معرفی سینمایی و جامعه شناختی فیلم را می توان در وب سایت های نقد فارسی و مصائب آنا مطالعه نمود .از این فیلم دو نسخه در اختیار است. نسخه اول نسخه دوبله شده به زبان فارسی با صدا پیشگی استاد ناصر طهماسب و نسخه دوم نسخه16 میلی متری یافت شده از کلکسیون ساموئل لیبووتیز در سال 2003 می باشد.
      *در تهیه این  مطلب از وب سایت نقد فارسی بهره گرفته شده است.

      با تشکر فراوان از جناب آقای گلستانی - سپهر عدالت

    نظرات
    سلام و عرض ادب خدمت استادممن نیز موفق شدم فیلم موضوع مقاله شما را ببینم اما آنچه هم اکنون پس از مطالعه فرمایشات حضرت عالی متوجه شدم اینکه با دین فیلم از هیچ موضوعی اطلاع نیافته ام،قطعا دید حقوقی و موشکافانه شما در کنار آثار سینمایی که به حقوق و وکالت ارتباط مستقیم دارد میتواند بیش از پیش در فراگیری آنچه لازمه عدالتواقعی است راهنما باشد.از اینکه در جایگاه شاگرد خدمتتان افتخار حضور دارم بر خود میبالم.سپاس فراوان......
    آریا آقاسی
    91/08/15
    سلام. با تشکر از این مطلب.یک فیلم قدیمی هم با بازی آل پاچینو ساخته شده که به روابط دو وکیل با اخلاق متفاوت و دادگستری وقت آمریکا می پردازد که بسیار جالب و ظریف است.متاسفانه نام فیلم را فراموش کرده ام.از شبکه نمایش صداوسیما هم پخش شده است.
    جنیدی
    91/08/16
    با سلام خدمت استاد بزرگوار جناب آقای گلستانیمطلب تهیه شده توسط شما را مطالعه کردم و همین امر سبب شد تا به تماشای فیلم ترغیب گشتم و فیلم را به دقت مشاهده کردمبه راستی که از نوشتار شما حظ و بهره بردم اینجانب از شما خواهشمندم این رویه را ادامه دهید و امثال بنده را مستفیذ گردانید.در پناه حق .
    علی ملکی
    91/09/02
    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft