گروههای خبری:
سوده حامد توسلی - وکیل دادگستری16 نوامبر برابر با 26آبان روز جهاني مدارا بهانه اي شد تا حداقل بر روي كاغذ واژگان زيبايي چون مدارا ، بردباري و شكيبايي نگاشته شده و يادآوري شوند . ما وكلاي دادگستري به دليل شغل و موقعيت خويش عادت نموده ايم تا در اكثر مواقع نسبت به مشكلات جامعه واكنش نشان داده و تيغ انتقادات خود را به سمت دیگران نشانه رويم . اما به نظر مي رسد كه خالي از لطف نباشد اگر هر از گاهي به جاي پرداختن به جامعه¬ي كلان كشور به طورعام، به جامعه حقوقي خود به طور خاص پرداخته و مشكلات خود را منصفانه و صادقانه بيان نماييم. اذعان به مشكلات و ضعف هاي خويش نه تنها نشانه اي از ناتواني نبوده ، بلكه دليلي واضح و روشن از خودشناسي ، قدرت و صداقت است. از اين رو اينجانب به عنوان عضوي كوچك از جامعه وكلاي ايران تمايل دارم تا دراين فرصت، به نقد برخي مشكلات موجود در ميان وكلا كه خود نيز بخشي از آن مي باشم ، بپردازم . با وجود اينكه در فرهنگ و تمدن كهن ايران زمين همواره برآموزه هاي اخلاقي تاكيد شده است و با عنايت به اينكه در ادبيات پارسي ، درطول قرن هاي متمادي به دفعات از وجود فرهنگ مدارا و بردباري در اين سرزمين ياد شده است ، اما گويي امروزه آن طوركه بايد ، مدارا و بردباري جايي در رفتارهاي روزمره ما ندارند . دركشور پهناور و پرجمعيتي چون ايران كه قرن ها اقوام گوناگون ، اديان و مذاهب مختلف ، در كناريكديگردر صلح و صفا زندگي كرده اند ، جاي بسي تعجب است كه امروزه آستانه تحمل بخش قابل توجهي ازجامعه ما تا اين اندازه تنزل يافته است . نگارنده قصد ندارد وارد مسائل جامعه شناسي شده و برخي دلايل نظير اثرات جنگ عراق علیه ایران، بيكاري يا تورم را به عنوان توجيه رفتارهاي پرخاشگرانۀ بخشي از افراد جامعه مطرح نمايد . ايرانيان در طي تاريخ پرشكوه خويش بارها دچار سختي هاي بزرگي نظير حمله اسكندر مقدوني، حمله مغولان، حمله تیموریان، حملات متعدد اقوام همسایه و … شده اند . اما با بررسي ادبيات پارسي به عنوان خاطره مضبوط و محفوظ اين ملّت ، در تمام اعصار شاهد اين هستيم كه تشويق به مدارا ، تحمل ، گذشت و شكيبايي در نثر و نظم موج ميزند. پس چه شده است كه امروزه ما به بهانۀ سختي زندگي روزمره و ماشيني ، هرروز از آستانه تحمل خويش مي كاهيم و بار تمام مشكلات را بردوش تورم و بيكاري و مشكلاتي از اين دست مي¬نهيم؟ اما جداي از جامعه كلان كشور به طور عام ، نگارنده قصد دارد به طور ويژه به جامعه-ي وكلاي كشور بپردازد. برهيچ كس پوشيده نيست كه وكلاي دادگستري درسرتاسر جهان قشري فرهيخته ، روشنگر، حق طلب ، پيشرو و ممتاز محسوب مي شوند. بسياري از نويسندگان بزرگ ، روشنفكران مطرح ، مبارزان سرسخت و سياستمداران برجسته جهان ، حداقل درچند قرن اخير از ميان حقوق دانان و وكلا برخواسته اند. از اين رو تعجب برانگيز نيست اگر انتظار مردم از جامعه¬ي وكلا ، بيش از ميزان انتظار آنان از ساير اقشار جامعه باشد . اما متاسفانه بايد به اين نكته اشاره نماييم كه ، به رغم وجود تفاوت بين ميانگين آستانه تحمل وكلاي دادگسـتري نسبت به ميانگين آسـتانه تحمل كل افراد جامعـه ، اين تفاوت آنقدر بزرگ و معنادار نيست. نگارنده به عنوان يك وكيل دادگستري كه حداقل دريك دهه اخير به طور مستمر در اكثر جلسات وكلا شركت داشته ام ، بارها با برخورد هايي مواجه شده ام كه حكايت از نابردباري داشته اند . بارديگر تاكيد مي¬نمايم كه وكلاي ايران نسبت به ساير اقشار جامعه ايران ، در مواجه با نظرات مخالف ، از خويش بردباري بيشتري نشان ميدهند، اما ميزان تفاوت آنها با جامعه خود درآن حدي نيست كه از آنان انتظار مي رود . خوش بختانه درجامعه وكلاي ايران ، ما با تكثر و وجود سلايق گوناگون مواجه هستيم . مفتخريم كه همه ما وكلا از مذهبي تا غير مذهبي ، از راست تا چپ ، از جانباز و ايثارگر تا مادي و منفعت طلب ، از شجاع تا محافظه كار ، از زن و مرد ، پير و جوان ، همه و همه در كنار يكديگر عضو نهادي مستقل به نام كانون وكلا هستيم و چه خوشايند عده اي باشد يا نباشد ، اين تنوع و تكثر ، واقعيت انكار ناپذير جامعه حقوقي كشور است . در طبيعت و بافت يك جامعه پويا ، تكثر موج ميزند. نتيجتاً با درك اين واقعيت بايد يكديگر را همان گونه كه هستيم بپذيريم. اما آيا به راستي ما وكلا يكديگر را همان گونه که هستیم می پذیریم؟اينجانب شخصاً به كرات شاهد صحنه هايي بوده ام كه درشأن وكلاي دادگستري نبوده است. چرا بايد بشنويم كه وكلاي خارج از كشور ، وكلاي داخل كشور را متهم به محافظه كاري نموده و موجب رنجش طيف وسيعي از همكاران خود شوند؟ چرا بايد بشنويم كه وكلاي داخل كشور، به نوبه خود برخی دیگر از همکاران خود را متهم به افراط گرایی می نمایند؟اين همه تهمت و اتهام براي چيست؟ مگر نه اينكه اصلی ترین درسي كه وكيل دادگستري بايد به آن ملتزم باشد، احترام به آزادي عقيده و احترام به تكثر افكار و تفاوت سلايق است ؟ پس جايگاه اين شعارهاي فريبنده در رفتارهاي روزمره ما كجاست ؟ اگر ما وكلاي دادگستري كه به اصطلاح قشري فرهيحته هستيم ، از خود نابردباري و عدم تحمل را به نمايش بگذاريم، از ساير افراد جامعه چه انتظاري مي توان داشت ؟ بارها و به خصوص در نزديكي زمان انتخابات دوسالانۀ هيئت مديره كانون هاي وكلاء درجلسات وكلا و در حين سخنراني هاي كانديداها ، به جاي اينكه ما به بيان سوابق و افكار و اهداف خود بپردازيم ، سعي مي نماييم تا به طورضمني گروه هاي رقيب و اعمالشان را به باد انتقاد بگيريم . چرا گاهي فضاي جلسات انتخاباتي وكلا آنقدر متشنج ميشود كه بسياري از استادان برجسته و مشهور علم حقوق، کمتر به شرکت در چنین جلساتی تمایل نشان می دهند؟ اين نامهرباني ها براي چيست؟ مگر نه اينكه همه ما جزو يك خانواده هستيم و خانواده ، واحدي است كه اعضاي آن بايد با وجود تمام تفاوت ها يار و ياور يكديگر باشند؟ ! نگارنده به هيچ وجه قصد ندارد با بيان اين مطالب موجب تكدّر خاطر هيچ يك از همكاران محترم خويش را فراهم نمايد. بنابراين درهمين مجال تاكيد مي¬كند كه اين انتقادات بيش از هركسي برخود او وارد است. از اين رو با تكرار بيت شعري ازشاعر بزرگ اين سرزمين ، حافظ شيرازي ، يك پند اخلاقي را صرفاً براي خويش بازگو مي-نمايد : آسايش دوگيتي تفسير اين دو حرف استبا دوسـتان مـروّت با دشمـنان مـــــدارانقل از وبسایت کاسپین
سوده حامد توسلی - وکیل دادگستری
16 نوامبر برابر با 26آبان روز جهاني مدارا بهانه اي شد تا حداقل بر روي كاغذ واژگان زيبايي چون مدارا ، بردباري و شكيبايي نگاشته شده و يادآوري شوند . ما وكلاي دادگستري به دليل شغل و موقعيت خويش عادت نموده ايم تا در اكثر مواقع نسبت به مشكلات جامعه واكنش نشان داده و تيغ انتقادات خود را به سمت دیگران نشانه رويم . اما به نظر مي رسد كه خالي از لطف نباشد اگر هر از گاهي به جاي پرداختن به جامعه¬ي كلان كشور به طورعام، به جامعه حقوقي خود به طور خاص پرداخته و مشكلات خود را منصفانه و صادقانه بيان نماييم. اذعان به مشكلات و ضعف هاي خويش نه تنها نشانه اي از ناتواني نبوده ، بلكه دليلي واضح و روشن از خودشناسي ، قدرت و صداقت است. از اين رو اينجانب به عنوان عضوي كوچك از جامعه وكلاي ايران تمايل دارم تا دراين فرصت، به نقد برخي مشكلات موجود در ميان وكلا كه خود نيز بخشي از آن مي باشم ، بپردازم . با وجود اينكه در فرهنگ و تمدن كهن ايران زمين همواره برآموزه هاي اخلاقي تاكيد شده است و با عنايت به اينكه در ادبيات پارسي ، درطول قرن هاي متمادي به دفعات از وجود فرهنگ مدارا و بردباري در اين سرزمين ياد شده است ، اما گويي امروزه آن طوركه بايد ، مدارا و بردباري جايي در رفتارهاي روزمره ما ندارند . دركشور پهناور و پرجمعيتي چون ايران كه قرن ها اقوام گوناگون ، اديان و مذاهب مختلف ، در كناريكديگردر صلح و صفا زندگي كرده اند ، جاي بسي تعجب است كه امروزه آستانه تحمل بخش قابل توجهي ازجامعه ما تا اين اندازه تنزل يافته است . نگارنده قصد ندارد وارد مسائل جامعه شناسي شده و برخي دلايل نظير اثرات جنگ عراق علیه ایران، بيكاري يا تورم را به عنوان توجيه رفتارهاي پرخاشگرانۀ بخشي از افراد جامعه مطرح نمايد . ايرانيان در طي تاريخ پرشكوه خويش بارها دچار سختي هاي بزرگي نظير حمله اسكندر مقدوني، حمله مغولان، حمله تیموریان، حملات متعدد اقوام همسایه و … شده اند . اما با بررسي ادبيات پارسي به عنوان خاطره مضبوط و محفوظ اين ملّت ، در تمام اعصار شاهد اين هستيم كه تشويق به مدارا ، تحمل ، گذشت و شكيبايي در نثر و نظم موج ميزند. پس چه شده است كه امروزه ما به بهانۀ سختي زندگي روزمره و ماشيني ، هرروز از آستانه تحمل خويش مي كاهيم و بار تمام مشكلات را بردوش تورم و بيكاري و مشكلاتي از اين دست مي¬نهيم؟ اما جداي از جامعه كلان كشور به طور عام ، نگارنده قصد دارد به طور ويژه به جامعه-ي وكلاي كشور بپردازد. برهيچ كس پوشيده نيست كه وكلاي دادگستري درسرتاسر جهان قشري فرهيخته ، روشنگر، حق طلب ، پيشرو و ممتاز محسوب مي شوند. بسياري از نويسندگان بزرگ ، روشنفكران مطرح ، مبارزان سرسخت و سياستمداران برجسته جهان ، حداقل درچند قرن اخير از ميان حقوق دانان و وكلا برخواسته اند. از اين رو تعجب برانگيز نيست اگر انتظار مردم از جامعه¬ي وكلا ، بيش از ميزان انتظار آنان از ساير اقشار جامعه باشد . اما متاسفانه بايد به اين نكته اشاره نماييم كه ، به رغم وجود تفاوت بين ميانگين آستانه تحمل وكلاي دادگسـتري نسبت به ميانگين آسـتانه تحمل كل افراد جامعـه ، اين تفاوت آنقدر بزرگ و معنادار نيست. نگارنده به عنوان يك وكيل دادگستري كه حداقل دريك دهه اخير به طور مستمر در اكثر جلسات وكلا شركت داشته ام ، بارها با برخورد هايي مواجه شده ام كه حكايت از نابردباري داشته اند . بارديگر تاكيد مي¬نمايم كه وكلاي ايران نسبت به ساير اقشار جامعه ايران ، در مواجه با نظرات مخالف ، از خويش بردباري بيشتري نشان ميدهند، اما ميزان تفاوت آنها با جامعه خود درآن حدي نيست كه از آنان انتظار مي رود . خوش بختانه درجامعه وكلاي ايران ، ما با تكثر و وجود سلايق گوناگون مواجه هستيم . مفتخريم كه همه ما وكلا از مذهبي تا غير مذهبي ، از راست تا چپ ، از جانباز و ايثارگر تا مادي و منفعت طلب ، از شجاع تا محافظه كار ، از زن و مرد ، پير و جوان ، همه و همه در كنار يكديگر عضو نهادي مستقل به نام كانون وكلا هستيم و چه خوشايند عده اي باشد يا نباشد ، اين تنوع و تكثر ، واقعيت انكار ناپذير جامعه حقوقي كشور است . در طبيعت و بافت يك جامعه پويا ، تكثر موج ميزند. نتيجتاً با درك اين واقعيت بايد يكديگر را همان گونه كه هستيم بپذيريم. اما آيا به راستي ما وكلا يكديگر را همان گونه که هستیم می پذیریم؟اينجانب شخصاً به كرات شاهد صحنه هايي بوده ام كه درشأن وكلاي دادگستري نبوده است. چرا بايد بشنويم كه وكلاي خارج از كشور ، وكلاي داخل كشور را متهم به محافظه كاري نموده و موجب رنجش طيف وسيعي از همكاران خود شوند؟ چرا بايد بشنويم كه وكلاي داخل كشور، به نوبه خود برخی دیگر از همکاران خود را متهم به افراط گرایی می نمایند؟اين همه تهمت و اتهام براي چيست؟ مگر نه اينكه اصلی ترین درسي كه وكيل دادگستري بايد به آن ملتزم باشد، احترام به آزادي عقيده و احترام به تكثر افكار و تفاوت سلايق است ؟ پس جايگاه اين شعارهاي فريبنده در رفتارهاي روزمره ما كجاست ؟ اگر ما وكلاي دادگستري كه به اصطلاح قشري فرهيحته هستيم ، از خود نابردباري و عدم تحمل را به نمايش بگذاريم، از ساير افراد جامعه چه انتظاري مي توان داشت ؟ بارها و به خصوص در نزديكي زمان انتخابات دوسالانۀ هيئت مديره كانون هاي وكلاء درجلسات وكلا و در حين سخنراني هاي كانديداها ، به جاي اينكه ما به بيان سوابق و افكار و اهداف خود بپردازيم ، سعي مي نماييم تا به طورضمني گروه هاي رقيب و اعمالشان را به باد انتقاد بگيريم . چرا گاهي فضاي جلسات انتخاباتي وكلا آنقدر متشنج ميشود كه بسياري از استادان برجسته و مشهور علم حقوق، کمتر به شرکت در چنین جلساتی تمایل نشان می دهند؟ اين نامهرباني ها براي چيست؟ مگر نه اينكه همه ما جزو يك خانواده هستيم و خانواده ، واحدي است كه اعضاي آن بايد با وجود تمام تفاوت ها يار و ياور يكديگر باشند؟ ! نگارنده به هيچ وجه قصد ندارد با بيان اين مطالب موجب تكدّر خاطر هيچ يك از همكاران محترم خويش را فراهم نمايد. بنابراين درهمين مجال تاكيد مي¬كند كه اين انتقادات بيش از هركسي برخود او وارد است. از اين رو با تكرار بيت شعري ازشاعر بزرگ اين سرزمين ، حافظ شيرازي ، يك پند اخلاقي را صرفاً براي خويش بازگو مي-نمايد : آسايش دوگيتي تفسير اين دو حرف استبا دوسـتان مـروّت با دشمـنان مـــــدارا
نقل از وبسایت کاسپین