روانشناسان در مثال هایی ساده می گویند مثلاً اگر گفتند عدد 8 برابر 12 می باشد سریع درباره آن تصمیم نگیرید و نگویید صحیح نیست می توانید از زاویه ای دیگر به موضوع نگاه کنید وبا تفکر جانبی خود بگویید بله 8 =10-2 و یا در مثالهایی ساده دیگر می گویند اگر شکلی مثل 11 دید سریع تصمیم نگیرید که این عدد یازده می باشد بلکه می توانید بگویید اگر این دو خط افقی بودند علامت مساوی (=) بودند .

در مقام علمی و تجربی نیستم که به عزیزان گرامی مطلبی را ارائه نمایم ولی به عنوان یک شخص شاید مقداری عاطفی ، از این تاریخ و با مشورت با جناب آرش کیخسروی تصمیم گرفتم از زندگی نامه های وکلای قدیمی و معاصرتا جایی که در توان اینجانب می باشد مکتوب نمایم البته قبلاً برای چند تن از قدما این کار را کرده بودم ولی تصمیم گرفتم برای اینکه جو مناسب تر و یا شاید متفاوت تری نیز در وبلاگ وكیل ملت ایجاد شود و بعضی موارد زندگی را با تفکر جانبی بنگریم و تغییر در ساختار فکری خود ایجاد نماییم بی تاثیر نباشد و امیدوارم قلم ناتوانم با کمک دوستان عزیز قوی تر شود البته از همه وکلای محترمی که اطلاعاتی از وکلای قدیمی که فوت نموده اند و یا وکلایی که در حال حاضر در قید حیات هستند و به خوش نام بودن ایشان اعتماد و اعتقاد دارند مرا یاری دهند تا شاید با یک کار گروهی بتوانیم از تجارب دیگران ، و یا از زندگی زیبای بزرگان این حرفه درس هایی بگیریم که در حال حاضر این رفتارها در بین ما کم رنگ شده باشد .

برای شروع از مقاله هایی که قبلاً تهیه نموده ام و درخبرنامه کانون در سالهای گذشته نیز چاپ شده است شروع می کنیم امیدوارم اگر مورد قبول دوستان و علاقه مندان قرار گرفت بتوانیم کار گروهی خوبی انجام دهیم و هم لذت ببریم و هم استفاده ، برای مثال می خواهم خدمتتان عرض کنم وقتی زندگی نامه دکتر محمود سرشار را می نوشتم که بیشتر از مجله های قدیمی کانون استفاده نمودم تا هفته ها غرق در شخصیت علمی و انسانی مرحوم دکتر سرشار شده بودم و حتی تا مدت ها با فکرش زندگی می کردم و واقعاً تاثیرات زیبایی در زندگی شخصی ام داشت .

کار را با نام خدا آغاز می کنیم انشاالله که همگی زندگی هایی داشته باشیم تا همیشه ماندگار باشیم و نامهای زیبا از ما به جای ماند .

شادروان محمود سرشار وكیل دادگستری و نایب رئیس كانون وكلا در سال 1280 هجری شمسی در شهر تهران متولد شد – در دوران كودكی پدر خود را از دست داد و در دامن مادر دانشمند و با تقوای خود تربیت یافت – از همان آغاز طفولیت آثار هوشیاری و استعداد فوق العاده از ناصیه او نمایان بود و از جودت طبع و هوش سرشار و سرعت انتقال بهره كافی و وافی داشت . دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ به پایان رساند و دوره متوسطه را در دبیرستان اتحادیه كه مدیریت آن با مرحوم ضیاالدین دری دانشمند معروف بود گذراند و همواره موردلطف و عنایت آن بزرگوار بود و از دانش و بینش آن مرد بزرگ بهره كافی برد و خود همیشه می گفت « سرمایه علمی من از اقای دری پدر روحانیم می باشد » از دبیرستان اتحادیه به مدرسه آلیانس رفت تا زبان فرانسه را فرا گیرد .

در آن موقع مدرسه آلیانس فرانسه تنها مدرسه معروف و خوبی بود كه زبان فرانسه با اسلوب علمی دقیق در آن تدریس می شد .. پس از پایان دوره مدرسه آلیانس و فرا گرفتن زبان فرانسه یكی دو سال نیز در مدرسه عالی علوم سیاسی درس خواند و در سال 1298 برای اداره امور زندگی خود به استخدام اداره پست درآمد كه آن زمان توسط مستشاران بلژیكی اداره می شد و افراد را با شرایط خیلی سنگین و سخت می پذیرفتند و توجه به انتخاب اعضای تحصیل كرده و زبان دان و با شخصیت می شد و محمود سرشار در امتحان مسابقه با رتبه اول به خدمت اداره كل پست قبول شد .

در بدو ورود به خدمت در سرویس های مختلف داخله و خارجه و حسابداری و سازمان مركزی پست ایالتی خدمت كرد و بعداً در قسمت دارالترجمه و امور بین المللی كه به ریاست جناب اقای میر سید حسن خان حجازی اداره می شد مستقر گردید .

قریب شش سال در خدمت وزارت پست و تلگراف بود و همواره اولیاء امور از هرجهت از خدمت و رفتار و كردار او نهایت رضایت را داشتند .

در خلال خدمت در این دستگاه دولتی به فكر افتاد با تاسیس كلاس اكابر خدمتی به هموطنان خود بنماید و از وزیر معارف وقت اجازه گرفت و یكی از دبستان های دولتی را تبدیل به كلاس شبانه نمود و مدت مدیدی از این طریق به فرهنگ خدمت نمود و شاگردان و جوانانی دانشمند به جامعه تحویل داد این خدمت او منظور نظر وزارت معارف وقت قرار گرفت و تا موقعی كه مرحوم نصیر الدوله در راس وزارت معارف بود همه نوع همراهی و مساعدت با پیشرفت نیات پاك فرهنگی سرشار می نمود و بعد از آن مرحوم دیگر خدمت فرهنگی از این راه دوام نیافت .

پس از انكه در بهمن 1305 عدیله منحل شد آقای سرشار با چند تن از دوستان دانشمند و جوانش از وزارت پست و تلگراف به دادگستری رفتند و مقارن این احوال آقای سرشار كه به زبان فرانسه كاملاً تسلط داشت در دانشكده عالی حقوق و علوم سیاسی نام نویسی نمود و به تحصیلات عالیه خود ادامه داده و در سال 1306 لیسانس قضائی گرفت .

در بدو ورود به خدمت دادیار دادسرای تهران بود ودر حین خدمت در دادسرا عهده دار تدریس حقوق جزا در مدرسه صاحب منصبان ژاندارمری گردید پس از آن به سمت دادستانی حوزه قضائی شهرستان سمنان منصوب و به محل ماموریت خود عزیمت نمود در آنجا نیز برای آموزش جوانان به تاسیس كلاسهای شبانه همت گماشت و در قسمت پسران شخصاً و در قسمت دختران خانم فاضل و دانشمند ایشان تدریس می كردند و خود می گفت بهترین یادگار دوران خدمت من در عدلیه سمنان همانا تعلیم و تربیت جوانانی است كه آنان را چون فرزندان خود عزیز می داشتم .

علاوه بر تعلیم و تدریس موجبات وسائل ورزش های جدید را هم برای این نوجوانان فراهم ساخت .

بعد از ماموریت سمنان مدت كوتاهی نیز در شهرستان شاهرود ماموریت یافت و به تهران مراجعت كرده و مجدداً در مركز مشغول خدمت شد و در همین موقع موفق به اخذ دیپلم لیسانس دوم خود در قسمت علوم سیاسی و اقتصادی گردید .

از تهران به سمت دادستانی بوشهر مامرریت پیدا كرد در آن شهر نیز علاوه بر دادستانی خدمات دیگری به مردم آنجا نمود كه او را از جان ودل دوست داشتند – چون در بوشهر مبتلی به بیماری مالاریای مناطق گرمسیری شد و دچار مخاطره گردید برای معالجه و ادامه خدمت به تهران منتقل گردید ولی دیگر حاضر به ادامه خدمت نشد و خود شخصاً تقاضای انتظار خدمت نمود و از سازمان وكلا تقاضای پروانه وكالت نمود ( سال 1311) و تا آخر عمر به این كار پر افتخار مشغول بود . ( نقل از جلد 89- 90 مجله كانون وكلا)

در دوران خدمت وكالت خود دو نوبت حكم اشتغال به خدمات قضائی برای ایشان صادر شد و در هر دو نوبت پس از مدت كوتاهی اشتغال مجدداً تقاضای انتظار خدمت نمود و به كار وكالت و دفاع از حق پرداخت.

یكی دیگر از خدمات برجسته و ارزنده مرحوم محمود سرشار تاسیس كانون هدایت افكار بود كه به سرپرستی و مدیریت ایشان و همكاری عده از دوستان دانشمند او كانون علم و ادب و در واقع فرهنگستان جامعی تشكیل و مدت سیزده سال متوالی از سال 1321 تا 1334 تمام ایام سه شنبه بعدازظهر از طرف دانشمندان و اساتید و و كلای دادگستری و وزراء و كلیه طبقات مردم و شئون مختلف سخنرانی های جامعی می شد كه در واقع یك كلاس عالی و مورد استفاده برای تمام مردم بود .

در دوران وكالت دادگستری و عضویت كانون وكلا وجود آقای محمود سرشار همواره منشا اثر بوده است . خدمات او در امور معاضدت به بینوایان و دفاع از حق انان همچنین در امور بین المللی كانون بسیار ارزنده و مورد توجه و تحسین عموم همكاران او بود . در راه استقلال كانون وكلا مساعی زیادی به كار برد و می توان گفت یكی از پایه گذاران استقلال كانون وكلا مرحوم محمود سرشار بود و همكاران ارجمند و دانشمند او قدر این خدمت او را به خوبی می دانند و می ستایند و به همین لحاظ در تمام ادوار استقلال كانون مشارالیه با آراء زیاد همكاران خود به عضویت هیات مدیره انتخاب و به سمت نیابت ریاست انجام وظیفه می نمود . آقای سرشار همیشه به نمایندگی از طرف كانون وكلای دادگستری ایران در كنفرانس های سالیانه بین المللی شركت داشت و در تمام این كنفرانس ها در اعتلای نام میهن عزیز خود و بزرگداشت سازمان قضائی ایران و كانون وكلای دادگستری و حوزه وكلای ایران فداكاری و جان فشانی نمود . و در سازمان جهانی وكلاء به نیابت ریاست هم رسید و همواره از لحاظ فضل و دانش و احاطه به چند زبان خارجی مورد احترام نمایندگان كانون های جهان بود و از افكار و نظرات او استفاده می كردند .

همچنین در اتحادیه بین المللی وكلا نیز عضویت و شركت داشت و در كنفرانس های سالیانه این اتحادیه نیز شركت می جست و در مباحث مختلفه كه در دستور كنفرانس بود سخنرانی می نمود .

تمام این مسافرت ها را كه به نمایندگی از طرف كانون وكلا انجام می داد به هزینه شخصی خود او بود .

خدمت برجسته دیگر او به كانون وكلا تاسیس كتابخانه كانون است كه با جدیت و فعالیت كتابخانه ای تاسیس نمود كه یكی از بهترین كتابخانه های پایتخت محسوب می شد .

اثر ارزنده و درخشان دیگر او مجله كانون وكلا است كه مطالب علمی و آموزنده آن مورد مطالعه و استفاده اكثر خوانندگان گرامی واقع می شد .

تا شماره 88 كمتر شماره ای از این مجله دیده می شود كه مقالاتی به زبان های فارسی یا انگلیسی یا آلمانی یا عربی از سرشار درآن نباشد سلسله مقالات اوراجع به طریقه كشف جعل در عصر حاضر یكی از شاهكارهای سرشار است .

محمود سرشار هرگز از خاطره وكلای دادگستری و قضات محترم و دوستداران علم و ادب و خیر خواهان فراموش نمی شود .

محمود واقعاً فرصت نداشت شب وروز مشغول بود تا اندك فراغتی پیدا می كرد، به مطالعه می پرداخت. پنداری از كمی روزهای باقیمانده خود ملهم و مطلع بود. می خواست قبل از آنكه چراغ عمرش خاموش شود اثر بیشتری از خود باقی گذارد. از طرفی طبق اصول مذهبی معتقد بود هر لحظه كه مشیت خداوندی تعلق گیرد و مقدر شود گریزی برای هیچكس متصور نیست. این داستان را همیشه برای دوستانش تعریف می كرد؛ می گفت: بلیط هواپیما خریده بودم اسباب سفر از هر حیث آماده بود. بنا بود روز سه شنبه ای به آمریكای جنوبی مسافرت كنم. مادرم مریض بود. از این جهت خیلی نگران بودم ولی تصادفاً حالش خوب شد و من بی اندازه خوشحال شدم و تلفنی به هواپیما اطلاع دادم كه جایم را برای فردا محفوظ نگاه دارد. صبحگاهان مادرم كه كمال علاقه و دلبستگی به او داشتم بر خلاف انتظار فوت كرد. از مرگ او چنان متاثر شدم كه همه چیز فراموشم شد. وقتی خبر سقوط هواپیما را در روزنامه خواندم فهمیدم كه از مرگ حتمی خلاصی یافته ام. دانستم مادرم برای اینكه فرزندش را از مرگ برهاند خود را فدا كرده بود تا با مرگ خود مرا از نعمت زندگانی بهرمند كند!

سرشار مردی ایده آلیست بود از صفات عالیه انسانی بهره ای بسزا داشت صراحت لهجه و ثبات عقیده از مشخصات او بود نسبت به ضعفا و بیچارگان واقعاً ترحم داشت .

آنانكه مرحوم سرشار را می شناختند و با او حتی به مقدار كم معاشرت داشتند اذعان دارند كه سرشار تنها وكیل دادگستری نبود او شخصی بود ادیب ، حقوقدان ، آشنا به ادبیات زبان های زنده دنیا به جرات می گویم با اینكه در حال حاضر ادیب به معنی واقعی در زبان فارسی كمیاب است او به معنی حقیقی ادیب زبان فارسی بود . سرشار نه تنها واجد فضائل علمی بود بلكه متحلی بحلیه اخلاق و فضیلت و تقوی نیر بود مردی بود متواضع ، رئوف و مهربان ، خوش قلب با گذشت ، پرهیزكار ، ممكن است جزء جزء فضائل علمی و اخلاقی سرشار را در افراد بیابیم ولی جامعیت او از نظر وقوف به علوم و دانش های متنوع و فلسفه علمی و عملی هرگاه بی نظیر نباشد ، كم نظیر بوده است . الناس اموات و اهل العلم احیاء . نابخردان مردگانند و خردمندان همیشه زنده و جاویدانند فقط در فقدان جسمانی سرشار باید گفت

با همكاری نزدیكی كه سالها با فقید سعید داشتم به جرات می گویم كه كمتر كسی چون شادروان سرشار خود را بی ریا به خدمت مردم و بزرگداشت جامعه وكلاء می گذاشت. نقد مال و جان سرشار برایگان تسلیم اعتلای مقام وكالت و حفظ شئون ملی و سنن باستانی ما بود. در داخل میهن با نشریات علمی و سخنرانی های سودمند و ارشاد و هدایت كوشش می كرد جامعه وكلاء را به مقام واقعی وحقیقی خود برساند و در محافل خارجی تلاش او این بود كه مقام میهن عزیز خود را كه روزگاری پرچمدار علم هنر بود در نزد بیگانگان حفظ كند .

در پایان تحقیقات خود در مورد مرد بزرگی به نام استاد مرحوم سرشار به این نتیجه رسیدم كه افتخار بزرگی نصیبم شده است كه در مورد آن مرحوم تحقیق كنم . از پرونده پرسنلی خبری نبود برای همین از سایت های اینترنت و مجلات قدیمی كانون و وكلای محترمی كه ایشان را می شناختند كمك گرفتم . مقالات استاد محمود سرشار بسیار زیاد است مطلبی كه فكر می كنم بتوان از نوشته های ایشان در این متن استفاده كرد تبریك سال نو به وكلای محترم دادگستری می باشد :

«كانون وكلای دادگستری مقدم این عید خجسته نوروز را كه مظهر قدمت و حدوث و رستاخیز طبیعت است و یكی از سنن باستانی و آئین ملی و مفاخر دیرین ما به شمار می رود به عموم هم میهنان گرامی تبریك و تهنیت گفته و آرزومند است كه الهامات اینروز میمون و فرخنده كه سیر تكاملی و هم آهنگی با زمان و ثبات و پایداری در حفظ عوامل ترقی و پیشرفت می باشد ما را به این دو ناموس لایتغیر طبیعت كه قانون ارتقاء و تناسب با محیط است آشنا ساخته تا در نتیجه تحویل حالات و تقلیب قلوب و بینائی و سیر در مدركات جهان بتوانیم به سر منزل مقصود رسیده و از انحطاط و عقب ماندگی رهائی یافته و این برچسب وهن آور را از خود و جامعه مان بزدائیم زیرا چهره جهان برحسب رشد فكری و حالات روحی ماعوض گردیده و محصول و ثمره ای كه تاكنون عاید ما گردیده متناسب با نوع كشت ما بوده و تا كشت خودرا عوض نكنیم نمی توانیم محصول بهتری را دارا باشیم .

هیكل بدن حیوان مظهر جبر است و هیكل بدن انسان مظهر اختیار و تفویض می باشد . هرچه هست زائیده و مولود دماغ ماست زیرا مغز بشر در هر حال می تواند بهشتی از جهنم و جهنمی از بهشت بوجود آورد سرنوشت و تقدیر وهم و خیالی بیش نیست

امید است با تحول فكری و انقلاب روحی بتوانیم هم رنگ با دنیای كنونی شده و كشتی خود را در این اقیانوس متلاطم جهانی به ساحل نجات برسانیم .

«نائب رئیس كانون وكلای دادگستری محمود سرشار »