نويسنده: دكتر مجيد صفاري نيا*
كلاهبرداري نيز مانند جرايم ديگر با يك سري عوامل در جامعه ارتباط مستقيم دارد. همان طور كه به عنوان مثال سرقت هاي خرد با افزايش نرخ اجناس و تورم هاي جامعه ارتباط دارد، كلاهبرداري نيز با چند عامل ارتباط مستقيم دارد كه هر چقدر اين چند عامل در جامعه افزايش پيدا كند كلاهبرداري نيز افزايش پيدا خواهد كرد. يكي از اين عوامل خلاقانوني است. خلاقانوني را در اين مورد مي توان اين طور تشريح كرد كه به عنوان مثال اگر روند دادن جواز كسب، ساختن منزل، موسسه و... ساده تر و دشواري هاي كمتري داشته باشد كلاهبرداري نيز كاهش خواهد يافت.
فردي كه نمي تواند به راحتي براي باز كردن مغازه خود يا براي ساختن منزل، جواز بگيرد و نياز به هزار و يك ضامن و اسناد معتبر دارد زياد دور از ذهن نيست كه چنانچه آمادگي انجام خلاف نيز داشته باشد به فكر رسيدن به هدف خود از راهي غيرقانوني باشد.
دومين عاملي كه مي تواند تاثير زيادي در افزايش كلاهبرداري در جامعه داشته باشد، نداشتن برخورد قاطع با كلاهبرداران است. به اين معنا كه فرد پس از انجام دادن چند كار از راه هاي غيرقانوني و به عبارتي كلاهبرداري دستگير شده و به زندان مي افتد، ولي پس از آزادي هيچ پيگيري اي روي آن فرد ندارند و او باز هم مي تواند دسته چك بگيرد و به فعاليت هاي اجتماعي و اقتصادي خود همانند افراد ديگر جامعه ادامه دهد و اين خود باعث بروز مشكل است.
عامل سوم و به عبارتي مهم ترين عامل نيز، سودجويي افراد يا همان طمع است. وقتي فردي مي بيند در موقعيتي است كه آپارتماني كه بايد متري فلان تومان بيشتر خريداري كند را به قيمتي بسيار پايين تر مي تواند بخرد، يا زميني براي فروش وجود دارد كه قيمت آن بيشتر از اينها مي ارزد، طبيعي است كه فورا به اين فكر مي كند كه تا چنين موقعيتي را از دست نداده وارد معامله شود تا كسي ديگر به جاي او نفع اين معامله را نبرد.
البته در اين عامل موضع ديگري هم دخيل است كه باز از همان بحث خلاقانوني نشات مي گيرد. زيرا در جامعه مرجعي كه بدون دردسر و روندهاي صعب قانوني بتوان استعلام كرد چنين ملك يا زميني قانوني هست يا خير وجود ندارد و اگر داشته باشد نيز بسيار كم هستند و دشواري هاي خاص خود را دارند.
مي توان گفت عملامكان هايي براي آگاه شدن از صحت و سقم اين موضوع ها وجود ندارد و افراد بدون هيچ تحقيقي (حال يا از روي تنبلي يا از روي ناداني) اقدام به معامله يي مي كنند كه فكر مي كنند تمام معامله برايشان سود است.
به طور كلي در علم روانشناسي كساني كه كلاهبرداري انجام مي دهند را در رديف شخصيت هاي ضد اجتماعي قرار مي دهند كه شكل گرفتن اين نوع شخصيت ها مربوط به عوامل ژنتيكي، روانشناختي و اجتماعي است كه مي خواهند بدون دردسر و با سوءاستفاده از حق ديگران به منافع خود دست پيدا كنند.
كشوري مانند كشور هند با يك ميليارد جمعيت سالانه حدود هفت ميليون پرونده قضايي دارد و در كشور 75 ميليوني خودمان سالانه با 15 ميليون پرونده قضايي روبه رو هستيم و حالاوقتي پليس مبارزه با جعل و كلاهبرداري خبر از افزايش 30 درصدي كلاهبرداري مي دهد فقط مي توان به اين موضوع رسيد كه خلاقانوني دارد چه بر سر جامعه مي آورد.
به طور كلي هر چقدر روند قانوني صدور مجوزها و... سخت تر شود كلاهبرداري، رشوه و رانت خواري نيز بيشتر و هر چقدر ساده تر شود اين جرايم نيز كمتر خواهد شد.
*روانشناس، رييس سابق انجمن روانشناسي ايران، استاد دانشگاه
<META name="author" content="دكتر مجيد صفاري نيا*"><!-- Author: دكتر مجيد صفاري نيا* -->
<META name="keywords" content="20130219">
<META name="Subject" content="حوادث">
روزنامه اعتماد، شماره 2621 به تاريخ 1/12/91، صفحه 14 (حوادث)
□