ضرورت وجود و حمایت از آزادی بیان به آن میزان است که مطبوعات به عنوان شاخصترین وجه این آزادی، رکن چهارم دموکراسی نامیده شده است و بزرگترین ناظر و ناقد محسوب میشود و از ویژگیهای قانون اساسی ایران و نکات برجسته آن این است که با معتبر شمردن حق آزادی بیان، در اصل 24، آزادی مطبوعات را نیز مشخصا تضمین کرده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بر پایه احترام به «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسوولیت او در برابر خدا» (بند 6 اصل 2) و «تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی» و «مردمسالاری» (بند 6 و 7 و 8 اصل 3 و اصل 58)، آزادی اندیشه و بیان و سپس بلافاصله، آزادی مطبوعات را به عنوان ضرورت و یکی از مهمترین اصول جامعه اسلامی بر پایه سیره و سنت نبوی و ائمهاطهار علیهمالسلام دانسته است. از سوی دیگر آن آزادی بیانی اهمیت دارد و مورد نگرانی ائمه معصومین و اندیشمندان و نوع بشر قرار میگیرد که در موضع نقد و تضارب اندیشه مورد استفاده قرار میگیرد و اینچنین آزادی بیانی معیار دینداری قرار میگیرد وگرنه، نه سکوت حمایت میخواهد و نه تمجید. بر اساس این مبناست که روح قانون اساسی معنا مییابد و فحوای اصول 32 تا 39 و 169 و بند 4 اصل 156 و 175 قانون اساسی و مواد مربوطه اعلامیه جهانی حقوق بشر که بر اساس قانون سال 1377 ایران به آن پیوسته است با اصول مسلم حقوق اسلامی، از جمله اصل اباحه، اصل برائت و قاعده قبح عقاب بیان و آیات و روایاتی که به بعضی اشاره میشود، پیوند میخورد و فراتر از آن، تعبیر و تفسیر میشود. و اینکه صراحت بیان اصل 24 درخصوص «آزادی نشریات و مطبوعات در بیان مطالب، مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشد»، با بیان نگرانی خود مبنی بر تحدید این آزادی با جمله تالی «تفصیل آن را قانون معین میکند.» نکتهای دقیق را تبیین میکند که مبادا تعبیرات شخصی، اصول مورد احترام فوقالذکر را نادیده بگیرد. والا «تفصیل آن را قانون تعیین میکند»، جز توضیح واضحات نخواهد بود و شأن عبارت قانونی نخواهد داشت و این همان چیزی است که مفاد کنوانسیونهای بینالمللی و اعلامیههای حقوق بشر میگویند. آزادی مطبوعات در ایران اعتلای خود را مدیون بینش اسلامی میبیند، چه بسا که اجتهاد شیعی و حوزههای دینی، تبلور و شکوفایی خود را به جهت تضارب و تقابل افکار و آزادی اندیشه و بیان دیده است و الا شیوههای مناظره دینی به عنوان راهی موثر و بیبدیل در رشد دانشآموزان و علمای حوزوی برگزیده نمیشد. با تاثیر از اندیشه اسلامی، قرائتی از دین در ایران انقلابی و پس از پیروزی پرشکوه انقلاب اسلامی مورد قبول قرار گرفت که برای نوع بشر آزادی بیان و عقیده را به ارمغان بیاورد. در بیان وحی در تشریح رسالت پیامبر به تعبیر ارایه طریق و بیان سوره مبارکه دهر در آیه 3 «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد یا ناسپاس» یا سوره کهف (آیه 29): «بگو این حق است از سوی پروردگارتان هرکس میخواهد ایمان بیاورد و هر کس میخواهد کافر گردد.» این نکات دیده میشود که هر کس باید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد و در مواردی بسیار استثنایی چون محاربه و افساد فیالارض، سیره و سنت، مناظره و مناقشه و گفتمان یا امر به معروف و نهی از منکر را پسندیده است. در قرآن بیش از 300 آیه وجود دارد که مردم را به اندیشه فرا میخواند.
خداوند در آیه 18 سوره زمر میفرماید: «همان کسانی که سخنان را میشنوند و از نیکوترین آنها پیروی میکنند آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند. » و بشارت داده میشود به کسانی که اقوال مختلف را میشنوند و بهترینش را برمیگزینند و این فضیلتی است بر دیگران. و مسلما شنیدن اقوال مختلف، ملازمه با آزادی بیان دارد. وجود اصل امر به معروف و نهی از منکر و اعتقاد به عدم جدایی دین از سیاست با همراهی اصل اباحه ، مقدماتیترین نتایجش، لزوم استفاده از ابزار عمومی و مشارکت اجتماعی همانند مطبوعات است. گذشته از استدلالات فوق، سیره عملی معصومین و برخورد با مخالفان اعتقادی و معترضین و دشمنان ایشان، که گاهی با شدیدترین توهینها همراه بود، موید این استدلالات است.
روزنامه شرق 17/12/91