• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • آداب الدعوی

      نوشته :رحمن زارع

      (باب الاول)

      (یاد آوری:این نوشتار بصورت طنز وسبک نگارش قدیمی تدوین یافته است)

           طریقت جماعت وکلا را رسم است که یکسره با دیگران دعوی نمایند! نه از ناحیه خود بلکه از ناحیه موکلین! لذا با آداب دعوی نیک آگاهند وبمرور و براثر تجربت به ظرافت های آن آشنا می شوند.مادراین مختصر سعی خواهیم نمود با استفاده ازمنابع کهن(اندیشه و تخیل!) در چند قسمت این آداب را واگو نمائیم! عجالتا دو کتاب از کتبی که برای طلاب این طریقت تدریس می شود به شما معرفی می نمائیم یکی کتاب سیاست نامه خواجه نظام الملک ودیگر کتاب قابوس نامه قابوس بن وشمگیر!

      واما اصولا چرا دعوی بوجود می آید:

         یک_توهم،اکثر دعاوی ناشی ازتوهم است ومحرک آن ابلیس لعین قسم خورده برنابودی ابنای بشر!از دعوی زن وشوهر گرفته تا دو اقلیم!یکی فکر می کند که وجود دیگری ممکن است! مزاحم نفس کشیدن وی گردد! و اگر در مقابل او جبهه ای وا ننماید آن دیگر ی اورا محروم از هوا خواهد کرد درحالیکه خداوند رحمان ومهربان هوا به چندین برابر همه آفریده! لذا پیش دستی کرده وآتش دعوی را روشن می نماید.

           دو_اختلاف سلیقه، گاه طرفین با یکدیگر اختلاف سلیقه دارند چه در مادیات یا معنویات! آنکه قدرت بیشتری دارد به مدد قوا برسر دیگری می کوبد! حال آنکه می توانند به سلایق هم احترام گذارده وهرکس در اجرای سلیقه خود مزاحمت برای دیگری فراهم نیاورد.چرا که خداوند در حکمت بیکران خود طبایع را مختلف آفریده است.

           سه_دعوی حق وباطل،که از زمان آدم ابوالبشربا ناف آدمیزاد بریده اند و پایه گذار آن هابیل وقابیل بودند.!که البته ریشه آن حسادت قابیل بر هابیل بود!

           چهار_زیاده خواهی،گاه یکی از طرفین دعوی بنا حق ، حق خود می داند که از دیگری بیشتر ببرد به مصداق :

          هر نزاعی که نکو مینگرم ____نیست جز این که نبر من ببرم

          پنج_عدل وظلم،بالا و پائین وخرد وکلان وخود ودیگری ندارد!در همه حال میسر است.چون حاکم ظالم وحاکم عادل ، ملت عادل وملت ظالم.ظلم برخود یادیگری.و آنکه ظلم بیند بر آشفته گردد که ازظلم(ستم) عرش خدا به لرزه در آید.وگفته اند العدل اساس الملک!نطفه اندک مخلوقات خداوندی را بر پایه ستم برداشته اند!مانند پشه!که دوست دارد نیش بزند!

             شش_کج فهمی،گاه آدمیان در رساندن مکنونات خود به دیگری عاجزند. خواه بواسطه اختلاف درزبان یااستنباط احکام!چنانکه کسی دیگری را به زبان عربی دشنام میداد وشخص مقابل می پنداشت برایش قرآن میخواند!

             هفت_بی اخلاقی،میزان رشد صفات معنوی انسانها موجبات بروز اخلاق آنهاست واین امر یا از تربیت والدین است یا روزگار!که گفته اند :

      هر که سرمایه از ادب کندی ____در بسیط زمین طرب کندی

      آنکه را ام واب ادب نکند        ____چرخش روزگار ادب کندی!

            هشت_ غلبه احساسات بر عقل،عقل افسار است بر احساسات.گاه احساسات گردن کشی نموده وجفتکی می اندازد وفتنه بر می انگیزد.مانند قتل ولیعهد اتریش که موجبات جنگ جهانی اول را فراهم کرد!

           نه_اختلاف در پیش بینی ناشی از طرحها،دوشخص دوطرح متفاوت آورندوبه یک نتیجه امید دهند.دیگری گریبان آن یکی گرفته که طرح من نتیجه مطلوبتری دهدوآن یکی گریبان اورا گرفته که نخیر!طرح من نتیجه مطلوب تری دهد!همچون طرح جامع وکالت از طرف دولت وطرحی دیگر از طرف کانون وکلا!

          ده_قدرت طلبی،این دیگر مادر زادی بلکه سبقت براین امر هم گفته اند که شیرین ترین پدیده خداوندی بر مذاق این مخلوق شیرپاک خورده(بعضی نسخ نوشته اند نخورده!)قدرت است!چه در مال چه در مقام چه درعلم!وقدرت قابل تقسیم نیست که گفته اند الملک ابتر!...به این مقدار ازعلل بوجود آمدن دعوی بسنده کرده که آنرا((عشره دعاویه)) نامند وبقیه مطلب رابه خوانندگان عزیز وامی گذاریم

      با تشکر از جناب آقای رحمان زارع - سپهر عدالت

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft