بررسی آمار طلاق در کشور نشان میدهد در چند سال اخیر روند طلاق سیر صعودی داشته است به طوری که به اعتقاد کارشناسان و به طور میانگین در هر چهار دقیقه در ایران یک طلاق و شش ازدواج به ثبت میرسد. این در حالی است که رشد سالانه جمعیت در ایران حدود سه برابر رشد جهانی است. در حالی که بسیاری نگرانی خود را از افزایش آمار طلاق عنوان میکنند، آمارها از کاهش ازدواج در بین جوانان حکایت دارد به طوری که چندی پیش مسئولان سازمان ثبت احوال کشور، از افزایش 6 درصدی طلاق و کاهش 5 درصدی ازدواج خبر داده بودند. بر اساس آمار اعلام شده از سوی سازمان ثبت احوال همچنان تهران رکورددار طلاق در کشور است به طوریکه روزانه 90 زوج در تهران از یکدیگر جدا میشوند.
مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور از ثبت حدود 15 طلاق در هر ساعت در کشور خبر میدهد و میگوید: آمار طلاق 11 ماه نخست سال 91 در شهرها 109 هزار و 649 مورد و در روستاها 11 هزار و 352 مورد بوده است.
علیاکبر محزون با اشاره به اینکه در هر ماه به طور متوسط 11 هزار طلاق ثبت شده است، میافزاید: در هر شبانه روز 360 واقعه طلاق به ثبت رسیده، همچنین در مقایسه کلی با سال گذشته واقعه طلاق 6/7 درصد کاهش یافته است.
او با اشاره به اینکه درهر ماه 66 هزار و 35 واقعه (ازدواج و طلاق) و در هر شبانه روز دو هزار و 162 واقعه به ثبت رسیده است، تاکید میکند: در هر ساعت 90 واقعه ازدواج و 15 واقعه طلاق به ثبت رسیده است. آمار ازدواج در سال جاری در مقایسه با سال گذشته 9/7 درصد کاهش یافته است در حالی که بر اساس آمار، آمار ازدواج در شهرها 1/8 درصدی رشد داشته اما در روستاها آمار ازدواج 5/39 درصد کاهش یافته است.
به گفته او در سال جاری بیشترین طلاق ها مربوط به گروه سنی 25 تا 29 و در زنان 20 تا 24 ساله است. او درباره ثبت بالاترین درصد طلاق دراستانها نیز گفت: در سال جاری در مقایسه با سال گذشته استان زنجان با رشد 3/14 درصد در راس قرار دارد و بعد از آن ایلام با 4/13 و خراسان جنوبی با 7/12 درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. استان کرمان با 9/23 درصد کاهش واقعه ازدواج در راس قرار دارد و بعد از آن دو استان یزد و هرمزگان با کاهش 8/17 و 9/13 در رتبههای بعدی قرار دارند.
افزایش طلاق، نتیجه تغییر و تحولات اجتماعی
سهیل نظری، وکیل پایه یک دادگستری نیز معتقد است که عوامل مختلفی در افزایش طلاق دخیل هستند ولی مهمترین دلیل مسائل فرهنگی است. جامعه ما به لحاظ فرهنگی در حال تغییر و تحول است و دیدگاهها نسبت به نهاد خانواده در حال تغییر است.
نظری یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار در افزایش طلاق را مسائل اقتصادی میداند و میگوید: مسائل اقتصادی باعث شده علاقه و رغبت جوانان به ازدواج کم شود. از سوی دیگر مشکلات اقتصادی بر کانون خانواده تاثیرگذار گذشته است و باعث افزایش آمار طلاق در جامعه شود. این در حالی است که دادگاهها در صدور رای طلاق بسیار سختگیر هستند.
به گفته او در لایحه حمایت خانواده که به تازهگی به تصویب شورای نگهبان هم رسیده است دادگاهها پیش از صدور رای طلاق باید زوجین را به مشاوره خانواده معرفی کنند تا پیش از صدور هر گونه رای زن و شوهر با یکدیگر صحبت کنند و اگر اختلاف آنها قابل برطرف شدن باشد از بین برود.
او میافزاید: در گذشته ازدواجهای به صورت سنتی بود و این دیدگاه سنتی نسل اندر نسل منتقل میشد اما امروز جامعه ایران به لحاظ فرهنگی تغییر کرده و در حال گذر است بنابراین شرایط ازدواج تغییر کرده و دیدگاه سابق بر روابط زن و شوهر جاری نیست. معیارهای سنتی در نبود آموزش کارکرد خوبی داشت اما متاسفانه جامعه ما معیار جایگزینی برای خود ایجاد نکرد و امروز دچار خلاء شده است. چون معیار جدید نداریم به همین دلیل در جامعه شاهد افزایش تعداد طلاقها هستیم.
سهیل نظری در پاسخ به این سوال که تا چه اندازه قوانین میتوانند در افزایش یا کاهش طلاق نقش داشته باشند، میگوید اساساً هر جا که دولت در نهاد خانواده مداخله کرد، موفق نبوده است. با قوانین و مقررات نمیتواند نظام خانواده را اداره کرد زیرا همواره اخلاق است که بر خانواده حکومت میکند.
او میافزاید: یکی از مشکلات در جامعه ما این است که در زمینه خانواده قوانین بیش از حد مداخله میکند و دادگاهها نیز با محافظه کاری عمل میکنند و به سختی رای طلاق را صادر میکنند به طوری که اختلاف خانوادگی پابرجا باقی میمانند و مشکلات در خانواده بیشتر میشود. در هر صورت باید قوانین در زمینه خانواده نقشش را کمتر کند.
طلاق نتیجه جامعهای دوقطبی است
دکتر افشار نادری جامعهشناس خانواده معتقد است امروز زمانی از خانوادهها یاد میکنیم که دیگر مانند گذشته مأوای امنی برای اعضای آن نیست و کودکان حاصل از آن نمیتوانند آیندهای را بسازند که اجتماع از آنها منتفع گردد.
افشار نادری با بیان اینکه امروز جامعه با چشمی نگران به آینده خود نگاه میکند. این نگرانی بیدلیل نیست، میگوید: خانواده ترس از تشکیل شدن دارد. خانواده از ادامه نسلی که عاقبتش معلوم و بیثبات است طفره میرود، بیان داشت: در این صورت است که خانواده عناصری را جایگزین آن میکند که نه تنها جامعه را به خطر میاندازد، بلکه آیندهای پر ابهام را به ساکنان آن هشدار میدهد.
او با اشاره به اینکه پژوهشهای مربوط به خانواده دیگر نباید علل رسیدن خانواده به این نقطه را بررسی کند، بلکه باید نشان دهد چگونه میتوان در چنین شرایطی خانواده را پا بر جا نگه داشت، میافزاید: ما نمیدانیم اساس فکری یک پسر و دختر اگر تازه برای ازدواج تصمیم بگیرند، بر چه معیاری استوار است، نفع فردی؟ منفعت جمعی؟ و منظورشان از ادامه زندگی با هم چیست؟ در واقع باید دید چگونه میتوان امروز جامعه را در جهتی هدایت کرد که تنها به خانواده به عنوان نهاد آیندهساز نگاه نکند، بلکه امروز را به درستی به سر برد تا فردا را بر مبنای آن بنا کند.
به اعتقاد افشار نادری در جامعه ایران شاهد دوقطبی شدن، کنترل اجتماعی و امکان پاداش دادن به رفتارهای خلاف هنجار هستیم و همه اینها موجب شده کسب قدرت، ثروت، و تحصیل از راه مشروع فرهنگی صورت نگیرد و خانواده در انجام وظایف خود عاجز بماند. در گذشته رابطه بر مبنای عاطفه و صمیمیت بوده، ارزشها برگرفته از نسل گذشته بوده، ازدواج آسان و طلاق سخت و انتظارات بر مبنای انکانات بوده است. این در حالی است که امروزه روابط عاطفی، قراردادی و بر مبنای تبدل است. ارزشهای رسانهای استاندارد شده و نوگرا مثل برگزاری مراسم مفصل برای طلاق مطرح است، انتظارات بر مبنای نیازهای کاذب شکل گرفته در باورهای فرهنگی امروز، از ازدواج سخت و طلاق آسان بوده و ما شاهد تردید در باورهایی مثل وفاداری به همسر هستیم.
سبک زندگی تغییر کرده است
دکتر شهلا کاظمیپور، استاد جامعهشناسی با بیان اینکه میزان طلاق در دهه اخیر رو به افزایش بوده است، معتقد است: البته، این میزان «خام» طلاق است. یعنی کل طلاقهای صور گرفته تقسیم بر کل جمعیت کشور در یک دوره زمانی افزایش یافته است. در ازدواج هم با چنین پدیدهای مواجه بودهایم. بخشی از این، به خاطر وجود جمعیت متورم در میانه هرم سنی است که ما قبلاً با چنین پدیدهای مواجه نبودهایم. ما باید میزان واقعی را در این میان محاسبه کنیم، یعنی تعداد ازدواج یا طلاق، تقسیم بر افرادی دارای موقعیت ازدواج یا طلاق، لذا یکی از دلایل افزایش طلاق، متورم شدن میانه هرم سنی جمعیت است.
کاظمیپور میگوید: به علت توسعه شهرنشینی، بهبود وضعیت اقتصادی و افزایش تحصیلات، طلاقهای پنهان در حال تبدیل به طلاقهای آشکار هستند. یعنی زنانی که در گذشته اصطلاحاً گفته میشد با هر وضعیتی میسوختند و می ساختند، الان تحصیلات بیشتری دارند، دیرتر ازدواج کردهاند و فرزندان کمتری هم دارند، بنابراین قید و بند کمتری برای طلاق گرفتن دارند.
او میافزاید: در ابتدای انقلاب جمعیت شهری ما 47 درصد بوده است، در حالی که اکنون 72 درصد جمعیت ما شهرنشین است. سبک زندگی تغییر کرده است. در این میان مساله مهاجرت هم موثر بوده است. وقتی مرد یا زن مهاجرت میکند، از حلقههایی که او را به جامعه مبدا متصل میکند جدا میشود.
به اعتقاد او باید بیشتر روی طلاقهای پنهان کار کنیم. پرخاشگری، بیبندوباریهایی که در جامعه مشاهده میکنیم ریشه در خانواده دارد، خانوادهای که از آن تجانس لازم برخوردار نیست. آن چیزی که موجب افزایش طلاقهای آشکار شده است، این طلاقهای پنهان هستند.
به نقل از هفته نامه نقش نو مورخ شنبه 31/فروردین/1392 صفحه 10