گروههای خبری:
امیر سالار داودی- وکیل دادگستریدر یکی از محاکم ،امروز واژگانی را شنیدم که جز تاسف برایم ارمغانی نداشت و برای اولین بار از تعلقم به جامعه وکالت رنجور گردیدم. آری ، درست است که در جامعه وکالت آنقدر افراد شریف عضویت دارند که می توان دلخوش به آنها ، همچنان در مسیر دفاع از حقوق خلق گام برداشت و ملالی نصیب نبرد.لیکن وقتی از دهان یک همکار کلمات "خاکسارم ، بنده زاده ام ،سایتون از سر ما کم نشود " خطاب به یک مدیر دفتر و نه حتی یک قاضی(هرچند در این مورد هم نارواست) خارج می گردد ، بدیهی ترین حسی که به شخص دست می دهد ،همانا انزجاری است که معروض داشتم.اینجانب همیشه با شان پنداری غیر واقعی و بی مبنای وکلای دادگستری برای خود مخالف بوده و هستم. با این وجود با عدول بی وجه و غیر ضروری از حداقل شئون شخصیت انسانی هم نه تنها مخالف می باشم که سر جنگ نیز دارم.ادب و احترام ،مقوله ای متفاوت با مقوله از کف دادن شخصیت و ارزش انسانی می باشد.می توان در نهایت ادب و احترام با افراد محاطمان تعامل نمود ، لیکن ذره ای از تشخص و شئون انسانی دست نکشید. امروز تمام مدت ذهن من درگیر همین موضوع بود. نه اینکه انسان سخت گیری باشم. و نه حتی اینکه برای اولین بار بود که با چنین صحنه ای رو به رو می گشتم. آنچه امروز (28 اردیبهشت) ذهن من را به خود مشغول داشته بود ، تلاش برای واکاوی یک مشکل مبنایی بود که با دیدن و شنیدن آنچه در حضورم رخ داد ، جرقه اش زده شد.با خود فکر می کردم که استقلال نهاد وکالت یک مطلوب به حساب می آید و افرادی از جامعه وکلای دادگستری به هر نحوی از انحاء تلاش می نمایند تا ابقای نسبی و تحقق حداکثریش را موجب گردند. اما آنچه در دادگاه برایم رخ نمود ، من را به این واقعیت نزدیک تر ساخت که استقلال واقعی نهاد وکالت همیشه به عنوان یک دغدغه لاینحل باقی خواهد ماند تا زمانی که اتفاق جامعه وکالت و یا اکثریت قریب به اتفاق آن ،مقوله استقلال نهاد وکالت را به عنوان یک بداهه درزیر بنایی ترین لایه های باور و اندیشه خود پرورش داده و این دغدغه به صورت یک ملکه در ذهن آنها نزج بگیرد. در اینصورت است که این ملکه به وجهی ناخوداگاه در اعمال و اقوال و سکنات آنها بروز و ظهور یافته و لذا امر استقلال نهاد وکالت در حد یک شعار باقی نمانده و به صورت یک مطالبه عینی به منصه ظهور خواهد رسید. استقلال نهاد وکالت عینیتی جدا از استقلال فرد فرد وکلای دادگستری نخواهد داشت. به واقع وقتی صحبت از استقلال کانون وکلای دادگستری می گردد ، مسامحتا چنین وصفی را به شخصیت حقوقی نهاد وکالت بخشیده ایم و منظور واقعی ما جز این نخواهد بود که استقلال وکیل دادگستری مطمح نظر است.با این وصف ، چنانچه در قانونی محکم و کاملا مبتنی بر سلیقه و خواست مدیران کانون وکلای دادگستری ، کانون وکلای دادگستری به عنوان یک نهاد صنفی -مدنی به رسمیت شناخته شود ولیکن افراد عضو این نهاد صنفی -مدنی در بوته عمل استقلالی از خود نداشته باشند ، بی تردید استقلال کانون وکلای دادگستری در چنین وضعی ، همچون شیری است بی یال و دم اشکم . وقت آن رسیده است که باور کنیم ، استقلال رای نشانه هایی دارد که از جمله آن آزاد بودن کلام و قلممان از هر گونه غل و زنجیر می باشد. نقطه شروع دسته جمعی و متفق تلاش وکلای دادگستری در جهت تحقق استقلال نهاد وکالت می تواند همین باشد که به اتفاق تصمیم بگیریم هر کس استقلال واقعی را در کلام و قلم خود به شخصه عینیت بخشد. آنگاه می توان با اعتماد به نفس بیشتری انتظار رسمیت بخشی قانونی را به این تعین فراگیر داشت