نقد اعدام در ملأعام در گفتوگو با «نجفی توانا»
اجراي احكام مرگ در ملأعام همچنان مورد بحث است و نظرات مختلفي در اين رابطه ارايه ميشود. در گفتوگو با علي نجفيتوانا- حقوقدان و جرمشناس- به تحليل اثرات اين نوع مجازات به ویژه در مورد جرم تجاوز به عنف پرداختهايم.
آيا مجازات به تنهايي ميتواند راهكار موثري براي جلوگيري از تجاوز باشد؟
قطعا جرايم جنسي به تنهايي نميتواند ناشي از مشكلات جنسي و اختلالات ژنتيكي افراد باشد. آمارها هم اين را تاييد ميكند بهخصوص در مورد اختلالات ژنتيكي كه درصد بالايي را بين بزهكاران تشكيل نميدهند. بنابراين جستوجو در مورد اينكه چه عاملي باعث ارتكاب جرايم در اشخاص ميشود نيازمند مطالعات ميداني است و البته مطالعات انجامشده نشان داده عمده جرايم به صورت اكتسابي و محصول شرايط خانوادگي اشخاص است. بنابراين اگر بخواهيم علت جرم را درخصوص رفتار مجرمانه اشخاص رسيدگي كنيم بايد به شرايط كودكي و نوجواني و مسايلي كه در طول زندگي اشخاص اتفاق افتاده به عنوان عامل تعيينكننده و حادثهساز توجه كنيم. اين امر بيشتر درخصوص جرايم جنسي ساري و جاري است، به ويژه تعرضات و تجاوزات به عنف يا زنا با محارم. مرتكبان اين جرايم معمولا افرادي هستند كه در دوران كودكي خود قرباني خشونت جنسي شدهاند. مطالعه زندگي اشخاص كه قبلا محاكمه و اعدام شدهاند مانند خفاش شب و بيجه كاملا گواه اين مدعا است. بنابراين اگر بحث مبارزه با جرايم جنسي از نوع تجاوز به عنف را داريم بايد فراتر از راهحلهاي سنتي و غيرموثر اقدام كرد چرا كه در طول تاريخ دستگاههاي كيفري، سختترين مجازاتها را براي مجرمان اعمال كردهاند اما نتايج مثبت به همراه نداشته است. در ضمن فقط نبايد اينگونه جرايم جنسي را مرتبط با خدمات يا سوءاستفاده جنسي در دوران كودكي و نوجواني افراد دانست. برخي از تعرضات جنسي مانند تجاوز به عنف به نوعي به مشكلات روحي افراد و به دوران كودكي و مصايب واردشده به آنان برميگردد. اما در جرايم جنسي در حد وسيع
هرچند عمدتا ريشههاي روحي و رواني و عقدههاي فرد را نشان ميدهد و با اميال سركوبشده ارتباط دارد، عوامل اجتماعي نقش تمامكنندهاي دارد.
به عبارت روشنتر بسياري از افرادي كه در طول زندگي خود قرباني جرايم جنسي شدهاند اما خانواده سالم و مسوول دارند با تدابير عملي و علمي توانستهاند درد و رنج رواني ناشي از خشونت جنسي را تحمل كنند و به گونهاي با ارتقاي آستانه مقاومت، اثرات اينگونه صدمات را به حداقل برسانند. بنابراين اگر جامعه قصد برخورد مسوولانه دارد صرفا نبايد به مجازات بينديشد و بايد علل اين رفتار غيرانساني را هم در قرباني و هم در مرتكب شناسايي كند. تجربه نشان داده است مجازات دهها نفر از مرتكبان جرايم جنسي، به صورت فردي يا گروهي به تنهايي باعث جلوگيري از جرم نشده است.
سالهاي سال است كه ميگويند مجازات كافي نيست و بايد براي پيشگيري از جرم دنبال راهكارهاي ديگر بود. كارهاي ديگري كه بايد انجام شود، چه هستند و چه كسي بايد آنها را انجام دهد؟
ما كارشناسان امر از لحاظ علمي و حرفهاي تكليف فردي و اجتماعي داريم كه با رعايت اصول علمي و با قضاوت حرفهاي مطالب را به مسوولان گوشزد كنيم و قطعا مسوولان قواي سهگانه شيوهها را تصحيح ميكنند. همانطور كه در شرع هم به علت بزهكاري و كفرگرايي اشاره شده نابهنجاريها به موضوعات اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي برميگردد و براي توفيق در مبارزه با بزهكاري چارهاي جز شناخت، پيشگيري، اصلاح و درمان وجود ندارد. اولين كاري كه بايد صورت بگيرد طرح اين سوال است كه چرا اين جرايم رو به افزايش است.
عدهاي معتقد هستند هرچه فاصله بين دستگيري تا مجازات مجرم كمتر باشد مجازات خاصيت بازدارندگي بيشتري دارد. اما برخي ديگر ميگويند سرعت عمل در اجراي مجازات شايد به قيمت تضييع حقوق متهم و از بين رفتن امكان كارهاي مطالعاتي تمام شود. به نظر شما سرعت در اجراي مجازات چقدر تاثيرگذار است؟
براي اجراي عدالت اشتباه است كه بر سرعت مجازات تاكيد كرد و اين اشتباه است كه عدالت فداي سرعت شود، بنابراين مدتزمان رسيدگي بايد منطقي و به گونهاي باشد كه بين سرعت و عدالت قضايي يك رابطه معنادار وجود داشته باشد. بنابراين ميتوان هم حقوق متهم را رعايت كرد و هم دادرسي را بهگونهاي برگزار كرد كه اطاله هم در آن وجود نداشته باشد.
آیا اعدام در ملأعام ميتواند موثرتر از اعدام معمولي باشد؟
در رابطه با مجازات علني فقهاي شيعه و سني ديدگاههاي مختلفي دارند. بايد توجه كرد اجراي علني حكم باعث وهن اسلام نشود ضمن آنكه اجراي علني مجازات به معناي اجرا در ملأعام نيست. اجراي علني مجازات به معناي آن است كه در هنگام مجازات و طبق قاعده فقهي «ليشهد» به معناي شهادت عدهاي از افراد صالح و سالم در مراسم حضور داشته باشند.
در مراسم اعدامي كه در اين مدت برگزار شده واكنشهاي مردم متفاوت بوده، علت اين تفاوت چيست؟
به نظر ميرسد اين بحث جامعهشناسي است. اما اگر ما درخصوص اثر علني مجازات بين تماشاگران مطالعه ميداني انجام دهيم نتيجه نشاندهنده آن است كه برخي با كنجكاوي، برخي با تالم و تاثر، برخي با لذت، برخي با ترس، برخي با حالت روحي و رواني نهچندان مثبت و برخي هم با بيتفاوتي به موضوع نگاه ميكنند. بنابراين آنها پيش از آنكه از اثر مجازات عبرت گيرند، چگونگي كيفر مجازات را مورد مشاهده قرار ميدهند.
اثرات بلندمدت شيوه كنوني اعدام در ملأعام چه خواهد بود؟
پاسخ به اين سوال نيز با توجه به اينكه به مطالعه ميداني و آسيبشناسي نياز دارد كار آساني نيست، اما آنچه مسلم است اين است كه در اين شيوه، نتيجه موردنظر يعني اجتناب از ارتكاب، بازدارندگي و عبرتآموزي به اندازه تاثير خشونت و تالم نيست.
روزنامه شرق 22/4/91