• مشاهده تمامی اخبار

  • اخبار صنفی

  • مشاهیر وکالت

  • مقالات

  • قرارداد حق الوکاله

  • تخلفات انتظامی

  • قوانین و مقررات جدید

  • نظریات مشورتی

  • مصوبات هیات مدیره

  • اخلاق حرفه ای

  • معرفی کتاب

  • چهره ها در عدلیه

  • نغز نامه

  • گوشه های تاریخ

  • همایش های حقوقی

  • فرهنگی و هنری

  • عکس هفته

  • لایحه جامع وکالت رسمی

  • آداب الدعوی -نوشته رحمان زارع

  • مشاهیر قضاوت

  • رقص آتش - نوشته رحمان زارع

  • مصاحبه ها

  • زنان و کودکان

  • حقوق بین الملل

  • حقوق و سینما

  •  
    • سرنوشت چك‌هاي بي‌محل و زنان بي‌سر پناه


      تشخیص کارگر از کارمند
        از آقای ارس زيد بهرامي  می‌خواهم که یک سوال بزرگ را پاسخ دهد. اصلا کارگر به چه معناست و چه فرقی با کارمند دارد؟
       من برای پاسخ به شما ماده 2 قانون کار را عینا می‌خوانم: «كارگر از لحاظ این قانون، كسی است كه به هر عنوان در مقابل دریافت حق السعی اعم از مزد، حقوق، سهم سود و سایر مزایا به درخواست كارفرما كار می‌كند.» بنابراین مشمولان قانون کار را کارگر می‌گویند اما کارمندان مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری و قوانین مشابه استخدامی‌هستند.
        کمی‌بیشتر توضیح دهید.
      من برای شما چند معیار برای تشخیص کارگر از کارفرما تعریف می‌کنم. حتما مشکل با این معیارها حل خواهد شد. اولین شرط داشتن شخصیت حقیقی است چون مطابق آن چه از تعریف كارگر در قانون كار فهمیده می‌شود، كارگر باید شخص حقیقی باشد.
        شخص حقیقی یعنی چه؟
      من و شما یک شخص حقیقی هستیم و در مقابل اشخاص حقوقی به شرکت‌ها، سازمان‌ها و امثال آن گفته می‌شود.
        ممنون. برگردیم به معیارهای شناخت کارگر
      بله. معیار دوم برای شناخت کارگر دریافت حق السعی از كارفرما‌ست.  كارگر باید كار را در قبال دریافت حق السعی اعم از مزد، حقوق و سایر مزایا انجام دهد.
      تبعیت از کارفرما معیار دیگری است که در شناخت کارگر از کارمند اهمیت دارد. پس كسانی را كه به طور مستقل و برای خود كار می‌كنند و در انجام كار از كسی دستور نمی‌گیرند، نمی‌توان كارگر محسوب کرد.
         تبعیت به چه معناست؟‌یعنی هر چه کارفرما گفت چشم بگوید؟
      تبعیت كارگر از كارفرما در انجام كار باید دو نوع تبعیت را به دنبال داشته باشد. یکی تبعیت حقوقی است و دیگری تبعیت اقتصادی.
      منظور ازتبعیت حقوقی این است که كارگر به دستور كارفرما شروع به كار کند و كارفرما روی اجرای كار نظارت داشته باشد. یعنی كسی تحت نظارت مستقیم یا غیر‌مستقیم دیگری كار کند. البته این تبعیت به معنی بله‌قربان‌گویی نیست. كارفرما فقط می‌تواند در حدود اطلاعات و تخصص كارگر از او كار بخواهد و در این گونه كارها تبعیت كارگر از كارفرما مطلق نیست، كارگر نسبت به كارفرما تبعیت فنی ندارد چون كه كارگر ممكن است عناوینی چون مهندس، پزشك، حسابدار، مشاور حقوقی یا كارگر ساده را یدك بكشد و كارفرما دارای تخصص كافی در همه زمینه‌ها نیست تا بتواند، در جزئیات كار دخالت كند. آنچه قابل ذكر است اینكه در تبعیت حقوقی لازم نیست كارگر به‌طور مستقیم از كارفرما دستور بگیرد، بلكه ممكن است از نماینده كارفرما یا طبق شرح وظیفه عمل كند.
        با این حساب مهندسان با حقوق بالا نیز ممکن است کارگر محسوب شوند.
      دقیقا درست است. اولا کارگر عنوان محترم و شریفی در شرع و قانون است برای همین این همه حمایت برای آن در نظر گرفته شده است. ثانیا کارگری تنها به مشاغل خرد گفته نمی‌شود. به هر حال برگردیم سر اصل مطلب. تبعیت اقتصادی نوع دیگر تبعیت است. یعنی كارگر از لحاظ اقتصادی نیز تابع كارفرما است. زیرا كارگر به مزدی كه از كارفرما دریافت می‌كند و به استمرار و ادامه كاری كه از سوی كارفرما به او ارجاع می‌شود نیازمند است و كارگر، ابزار و وسایل كار و مواد اولیه را برای انجام كار از كارفرما می‌گیرد، در واقع كارگر در بعد اقتصادی از كارفرما تبعیت می‌كند. 

       
       گرمخانه‌ها برای میزبانی زنان بي سرپناه
      سلام علیرضا. از دور معلوم است که حسابی به هیجان آمده‌ای. چه باعث این همه هیجان شده- امروز با خانم فریده بیک‌پور مشاور قضايی دادگستری کل البرز و مدیر حمایت از زنان و کودکان در مورد نظارت بر زندان‌های بانوان و نوجوانان صحبت می‌کنم. کمی‌ما را هم در بحث خودتان شریک کنید.

        موضوعی که برای من جالب بود تلاش برای فراهم کردن گرمخانه‌هایی برای زنان بی‌خانمان كه از زندان آزاد مي‌شوند؛ بود. خانم بیک‌پور در این مورد توضیح می‌دهید؟
       طبق ماده 55 شهرداری‌ها این سازمان موظف به تأسیس گرمخانه (مکانی برای نگهداری کودکان یتیم و زنان بی‌خانمان) که قبلاً به آن نواخانه نیز می‌گفتند، شده است. این گرمخانه در مناطق مختلف تهران راه‌اندازی و فعال است.  اداره بهزیستی البرز نیز پذیرای کودکان است و مسئولیتی در قبال نگهداری زنان بی‌خانمان ندارد. از جمله اقدامات دفتر حمایت از زنان و ...  پیگیری تأسیس گرمخانه در شرایط پس آزادی از زندان برای زنان بی‌خانمان بوده است.
        این گرمخانه‌ها برای میزبانی چه کسانی ایجاد می‌شوند؟
      برخی از زنان فاقد سرپرست هستند  یا طی شرایطی از خانواده طرد شده‌اند. بنابراین تأسیس گرمخانه برای اسکان موقت این قبیل افراد طی مکاتباتی در سفر استانی رئیس‌جمهور به البرز به انجام رسید و به زودی در کرج راه‌اندازی می‌شود. متأسفانه تا‌کنون کمپ استاندارد دولتی در کرج نداشتیم و به زودی این کمپ استاندارد و با امکانات در جهت درمان زنان معتاد و بازگرداندن آنها به شرایط عادی جامعه افتتاح خواهد شد.
       

      چگونه چک برگشتي را نقد كنيم
        امروز خانم زمان‌پور از مركز آموزش‌هاي همگاني قوه قضاييه همان‌طور که چای  و کیکشان را میل می‌کنند می‌خواهند برای ما توضیح دهند که برای طرح دعوای حقوقی از شرکتی که چک بی‌محل صادر کرده است باید به کجا مراجعه کنیم؟

      چرا سوالت را از رو می‌خوانی؟
       خانم زمانپور این نوشته‌های حقوقی آنقدر کلمه‌های قلمبه سلمبه دارد که فقط باید از رو بخوانی.
        اتفاقا موضوع بسیار ساده است. فرض کن چکی از شرکتی می‌گیری که مدیر شرکت آن را امضا کرده است. اما این چک برگشت می‌خورد. تا به‌حال با چنین وضعی مواجه شده‌ای؟
        همین الان در گاوصندوق ۶ چک برگشتی دارم که دوتای آن مال شرکت‌های طرف قرارداد کافه است.
       خوب سوال خیلی ساده است. شما برای گرفتن این چک‌ها باید علیه شرکت اقامه دعوا کنی یا کسی که چک را امضا کرده است؟ حالا که معما ساده‌تر شد برایت توضیح می‌دهم: شخص حقوقی همانند اشخاص حقیقی دارای مسئولیت هستند و اگر چکی صادر کنند باید از سوی بانک پرداخت شود اما اگر چک برگشت بخورد، دارنده چک باید برای تعقیب موضوع و مطالبه وجه چک دقت کند که چک اشخاص حقوقی از حساب شرکت صادر می‌شود و معمولا به امضای دو نفر که صاحبان امضای مجاز شرکت هستند می‌رسد. اگر چک برگشت بخورد، دارنده می‌تواند برای گرفتن وجه چک و خسارت تاخیر در پرداخت به افراد زیر مراجعه کند:
      1. امضاکنندگان چک: امضاکنندگان مجاز که چک را به نمایندگی از شرکت امضا کرده‌اند مسئولیت خواهند داشت.
      2. صاحب حساب: شخص حقوقی (شرکت) به عنوان صاحب حساب مسئول پرداخت وجه چک و خسارات قانونی است.
      این نکته را به خاطر داشته باشید که ویژگی مهم چک، تضامنی بودن مسئولیت است. در فرض ما هم صاحب‌حساب و امضاکنندگان آن مسئولیت تضامنی دارند به این معنی که دارنده چک می‌تواند علیه هر یک از آنها جداگانه یا همه آنها با هم یا تعدادی از آنها اقامه دعوا کند و تمامی‌یا قسمتی از طلب خود را از وی مطالبه کند. بهترین راه آن است که دارنده چک، تمامی‌مسئولان را طرف دعوای خود قرار دهد.


      ارزان‌تر حل اختلاف کنید
       امروز آقای صادق سليمي وكيل پايه يك دادگستري مهمان نفيسه صباغي است تا همراه با ميل كردن پاستاي الفردو كه اين روزها طرفداران زيادي را در كافه به خود جلب كرده گفت‌وگويي جذاب را ترتيب دهند. نفیسه امروز چی برای ما آوردی؟

       امروز قصد داریم داوری برای حل اختلافات را بررسی کنیم که خیلی به صرفه و کم‌هزینه است. آقای سلیمی‌کمی‌در این باره برای ما توضیح می‌دهید؟
        داور کسی است که طرفین اختلاف حقوقی - نه کیفری - برای حل و فیصله اختلاف خود وی را تعیین مي‌کنند تا رای وی به عنوان حکمی‌الزام‌آور اجرا شود. طرفین ممکن است قبل از بروز اختلاف در ضمن قراردادی، داوری پیش بینی کنند یا پس از بروز اختلاف تصمیم به ارجاع اختلاف خود به داوری بگیرند. ممكن است طرفین فقط در خصوص ارجاع امر به داوری توافق کرده باشند یا داور را نیز شخصاً مشخص كرده باشند.
       داوری که انتخاب می‌شود باید شرایط خاصی داشته باشد؟
       به جز موارد خاص از قبیل داور مربوط به دعاوی خانوادگی و طلاق، در قانون شرایط و خصوصیات خاصی برای داور پیش‌بینی نشده است. داوري كه نقش قاضی را ایفا می‌کند بهتر است حقوقدان باشد. بعضي اوقات ممكن است داور از قبل تعیین نشده باشد ولی مرجعی مانند کانون وکلای دادگستری یا اتاق بازرگانی به عنوان مقام صالح  براي تعیین داور مشخص شده باشد. همچنین ممکن است موضوع به داوری یک نفر یا هیات سه نفره داوری ارجاع شود که در مورد اخیر معمولا یک نفر توسط هر یک از طرفین انتخاب و نفر سوم توسط داوران یا به صورت مرضی الطرفین خواهد بود. به هر حال طرفین در تعیین داور محدودیت خاصی ندارند ولی داور باید اهلیت و شرایط عمومی‌برای معاملات را داشته باشد و چون نقش قاضی را ایفا می‌کند بهتر است حقوقدان باشد.
       اگر دو نفر تصمیم بگیرند که از طریق داوری اختلافاتشان را حل کنند اما شخصی را به عنوان داور سراغ نداشته باشند باید چه‌کار کنند؟
        در هر موردی که ارجاع به داوری پیش‌بینی شده ولی داور تعیین نشده باشد یا تعیین شده و فوت كرده یا محجور شده باشد یا از انجام داوری امتناع کند و طرفین نتوانند در تعیین داور یا هیات داوران به توافق برسند، هر یک از آنها می‌تواند از دادگاه صالح درخواست تعیین داور کند. کارمندان دولت و قضات و کارمندان دادگاه‌ها را نمي‌توان به عنوان داور برگزيد. دادگاه در تعیین داور مطابق ماده 469 قانون آیین دادرسی مدنی محدودیت‌هايي دارد که نمي‌تواند افراد کمتر از 25 سال و همین‌طور کسانی را که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در دعوی ذی نفع هستند و همچنین کارمندان دولت در حوزه ماموریتشان و قضات و کارمندان اداری دادگاه ها را به عنوان داور انتخاب کند.

      اين هفته كارشناسان كافه در كنار آموزش نحوه دريافت مبالغ چك‌هاي برگشتي،به  تعريف كلمه كارگر استفاده از داور براي حل اختلافات و ايجاد گرمخانه براي زنان بي سرپرست پرداختند. از شما سپاسگزاريم كه مهمان اين هفته كافه مابوديد. راه‌هاي ارتباطي ما را هم مي‌دانيد:  (  <A href="mailto:ghazaei@ghanoondaily.irو">ghazaei@ghanoondaily.irو</A> شماره تماس روزنامه، تا كافه بعد و خبرها و آموزش‌هاي بعدي خدا نگهدار.
      روزنامه قانون 12/4/92

    نظر خود را ثبت کنید
    نام کاربر
    متن
       

    Design By Gitysoft