زهره روحی
بررسی «دیرینه شناسی علوم انسانی»، میشل فوکو، ترجمه یحیا امامی
اصولاً دیرینهشناسیهای میشل فوکو از شهرت و اهمیت خاصی برخوردارند و کسانی که پیگیرانه کارهای او را دنبال میکنند، به خوبی میدانند که عموماً همهی آنها چه در خصوص روش و چه به لحاظ محتوای نظری، تقویت کنندهی این اندیشه و ذهنیتاند که شکوفایی عصر مدرن به سر آمده و اکنون در حال اضمحلال است. به بیانی هر چه را در چنته داشته رو کرده و عمرش به پایان رسیده است
اما قبل از پرداختن به بحث «دیرینهشناسی علوم انسانی» از نظر میشل فوکو، لازم است به این نکته اشاره کنیم که بدون آنکه قصد برهم زدن تمایزی را داشته باشیم که فوکو مایل است بین فضای تاریخی اندیشههایی همچون «مرگ خدا»ی نیچهای و تز «پایان یافتگی» خود بگذارد، بر این باوریم که این دو حلقه ا